430_Samavati-Dua-Umme-Dawood.mp3
36.85M
✨﷽✨
🎤🎧#صوت دعای أم داوود👆
.
💠طریقه اعمال ودعای ام داوود
.
▫️سه روز ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ رجب را روزه میگیری.
▫️در روز پانزدهم، نزدیک ظهر، #غسل می کنی.
▫️نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جا می آوری.
▫️بعد از نماز عصر، در جای خلوتی که کسی با تو صحبت نکند رو به قبله می خوانی:
▫️سوره حمد صد مرتبه
▫️سوره توحید صد مرتبه
▫️آیت الکرسی ده مرتبه
و بعد از آن این سوره ها را می خوانی:
▫️سوره انعامن
▫️سوره اسرا
▫️سوره کهف
▫️سوره لقمان
▫️سوره یس
▫️سوره صافات
▫️سوره فصلت
▫️سوره شوری
▫️سوره دخان
▫️سوره فتح
▫️سوره واقعه
▫️سوره ملک
▫️سوره قلم
▫️سوره انشقاق
▫️و سوره های بعد از انشقاق تا آخر قرآن را میخوانی
(👈🏻👈🏻اگر نمی توانی سوره ها را درست قرائت کنی میتوانی به جای این سوره ها، هزار بار سوره توحید را بخوانی)
پس از همه اینها، دعای ام داوود را می خوانی.
📚 مفاتیح الجنان
📚زادالمعاد صفحه ۲۶
📚 بحارالأنوار جلد ۹۵ ، صفحه ۳۹۷
#رجب #دعا #نیمه_رجب #ایام_البیض
#أم_داوود #فَرَج #ظهور
@hadi_soleymani313
🔅مختصری درباره ی ( #ام_داوود)🔅
مرحوم سید بن طاووس در اقبال مینویسد:
🔸زمانی كه منصور عباسی ، عبد اللّه بن حسن ع را به همراه گروهی از آل ابیطالب زندانی كرد و دو پسر عبد اللّه بن حسن ع ، یعنی محمد و ابراهیم را به قتل رساند ، در این زمان داوود بن حسن بن حسن ع را نیز گرفت و با غل و زنجیر از عراق به مركز حكومت خویش انتقال داد.
او پسر دایهی امام جعفر صادق ع بود؛ زیرا «امّ داوود» مادر رضاعی امام صادق ع بود و مادر داوود به ایشان شیر داده بود.
🔸امّ داوود میگوید: مدت زمانی پسرم نیامد و خبری از او در عراق به گوشم نرسید. در این زمان، پیوسته به درگاه خداوند دعا و تضرع نموده و از برادران دینی و كوشا در عبادت، میخواستم كه در اینباره به درگاه خدا دعا كنند، ولی اثری از اجابت دعا نمیدیدم، تا اینكه روزی برای عیادت به محضر حضرت جعفر بن محمد ع وارد شدم و پس از کانال ارتباط با خداپرس و جو از حال آن حضرت و دعا برای ایشان ، آن بزرگوار فرمود: ای امّ داوود، از داوود كه من برادر رضاعی او هستم، چه خبر؟ عرض كردم: ای آقای من، داوود كجاست، در حالی كه مدت زمان طولانی است كه او را از من جدا و در عراق زندانی كردهاند.
🔸 فرمود: چرا دعای استفتاح را نمیخوانی، همان دعایی كه درهای آسمان برای اجابت آن گشوده میگردد و دعاكننده بیدرنگ اثر اجابت را میبیند و در برابر آن، در نزد خداوند متعال پاداشی به جز بهشت ندارد؟ عرض كردم: این دعا چگونه است ای پسر راستگویان؟! فرمود: ای امّ داوود، ماه حرام بزرگ، ماه رجب، نزدیك شده است و این ماه، ماهی است كه دعا در آن به اجابت میرسد و این ماه، ماه اصمّ خدا است.»
🔸 سپس حضرت دستور اعمال معروف به ام داوود را به او یاد داد.
سپس فرمود: «آنچه را كه به تو آموختم حفظ كن و مبادا آن را به كسی بیاموزی تا برای هدف نادرست و باطلی دعا كند ؛ زیرا اسم اعظم خداوند در آن نهفته است ، همان اسمی كه هرگاه بدان دعا شود، خداوند اجابت میكند و هرگاه با توسل به آن از خدا درخواست شود، عطا میكند.
🔸 اگر آسمانها و زمین و دریاها به روی انسان بسته باشند و حاجت تو از گشوده شدن آنها بزرگتر باشد، خداوند راه رسیدن به آن را برای تو آسان خواهد نمود و اگر همهی جنّیان و انسانها دشمن تو باشند، خداوند تو را از مزاحمت آنها كفایت نموده و آنها را ذلیل و خوار خواهد نمود.
🔸امّداوود می گوید: «دعای یاد شده را نوشتم و از محضر امام صادق ع خارج شدم، تا اینكه ماه رجب فرا رسید و به آنچه آن حضرت فرموده بود، عمل كردم.
شبی، در اواخر شب حضرت محمد ص و کانال ارتباط با خداتمام فرشتگان و پیامبرانی را كه در دعای گذشته بر آنان درود فرستادم، در خواب دیدم، در حالی كه آن حضرت به من میفرمود: ای امّ داوود، به تو و همهی برادرانت مژده باد، كه همگی برای تو شفاعت خواهند كرد و تو را به برآوردن حاجتت مژده میدهند و تو را بشارت باد كه خداوند متعال تو و فرزندت را حفظ نموده و آن را به تو باز میگرداند.
از خواب بیدار شدم و فقط به اندازهی فاصلهی عراق تا مدینه برای سواری كه مركبش را تند و با شتاب براند، گذشته بود كه داوود به خانه بازگشت.
از حال او پرسیدم. گفت: تا روز نیمهی رجب، در بند و زنجیر و در بدترین زندانها بودم.
وقتی شب شد، در خواب دیدم كه گویی زمین برای من درنوردیده شد و دیدم كه تو بر روی حصیر مخصوصی كه بر روی آن نماز میگزاری، نشستهای و مردانی در كنار تو نشستهاند كه سرهایشان در آسمان و پاهایشان در زمین است و مشغول تسبیح خدا هستند.
یكی از آنان كه صورتی زیبا و لباسی پاكیزه و بویی خوش داشت و به گمان من، رسول خدا ص بود، به من گفت: ای پسر کانال ارتباط با خداپیرزن شایسته، تو را بشارت باد! كه خداوند دعای مادرت را اجابت نمود.
از خواب بیدار شدم و دیدم كه پیكهای منصور دم در ایستادهاند.
در دل شب، مرا به حضور منصور بردند و او دستور داد كه زنجیر از دست و پای من باز نموده و به من نیكی و احسان كنند و نیز دستور داد كه ۱۰ هزار درهم به من بدهند و بر شتر راهوار سوار كرده و با سرعت و شتاب براندند، تا اینكه وارد مدینه شدم.»
🔸امّداوود در ادامه میگوید: «داوود را به خدمت امام صادق ع بردم.
فرمود: منصور، امیر مؤمنان ع را در خواب دید و ایشان به او فرمود: فرزندم را آزاد كن، وگرنه تو را در آتش جهنم میافكنم و او خود را در حالی دید كه گویی زیر پاهایش آتش جهنم قرار دارد.
از خواب بیدار شد و مجبور شد كه تو را -ای داوود- آزاد كند.