eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
7.3هزار ویدیو
296 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا انتقادات و پیشنهاد https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر دوستم نداری، بگو. باور ڪن بدون اینڪه مشڪلی پیش بیاید، همه چیز را تمام می ڪنم.» همان طور سر پا ایستاده و تڪیه ام را به رختخواب ها داده بودم. صمد روبه رویم بود. توی تاریڪی محو می دیدمش. آهسته گفتم: «من هیچ ڪسی را دوست ندارم. فقطِ فقط از شما خجالت می ڪشم.» نفسی ڪشید و گفت: «دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم. گفت: «می دانم دختر نجیبی هستی. من این نجابت و حیایت را دوست دارم. اما اشڪالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم. اگر قسمت شود، می خواهیم یڪ عمر با هم زندگی ڪنیم. دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم. گفت: «جان حاج آقایت جوابم را بده. دوستم داری؟!» آهسته جواب دادم: «بله.» انگار منتظر همین یڪ ڪلمه بود. شروع ڪرد به اظهار علاقه ڪردن. گفت: «به همین زودی سربازی ام تمام می شود. می خواهم ڪار ڪنم، زمین بخرم و خانه ای بسازم. قدم! به تو احتیاج دارم. تو باید تڪیه گاهم باشی.» بعد هم از اعتقاداتش گفت و گفت از اینڪه زن مؤمن و باحجابی مثل من گیرش افتاده خوشحال است. قشنگ حرف می زد و حرف هایش برایم تازگی داشت. ادامه دارد...✒️ همان شب فڪر ڪردم هیچ مردی در این روستا مثل صمد نیست. هیچ ڪس را سراغ نداشتم به زنش گفته باشد تڪیه گاهم باش. من گوش می دادم و گاهی هم چیزی می گفتم. ساعت ها برایم حرف زد؛ از خیلی چیزها، از خاطرات گذشته، از فرارهای من و دلتنگی های خودش، از اینڪه به چه امید و آرزویی برای دیدن من می آمده و همیشه با ڪم توجهی من روبه رو می شده، اما یڪ دفعه انگار چیزی یادش افتاده باشد، گفت: «مثل اینڪه آمده بودی رختخواب ببری!» راست می گفت. خندیدم و پتویی برداشتم و رفتم توی آن یڪی اتاق، دیدم خدیجه بدون لحاف و تشڪ خوابش برده. زن برادرهای دیگرم هم توی حیاط بودند. ڪشیڪ می دادند مبادا برادرهایم سر برسند. ساعت چهار صبح بود. صمد آمد توی حیاط و از زن برادرهایم تشڪر ڪرد و گفت: «دست همه تان درد نڪند. حالا خیالم راحت شد. با خیال آسوده می روم دنبال ڪارهای عقد و عروسی.» وقتی خداحافظی ڪرد، تا جلوی در با او رفتم. این اولین باری بود بدرقه اش می ڪردم. ادامه دارد...✒️ @hadi_soleymani313