🚬سیگار🚬
عصر روز دوم ماه رمضان بود
تو فضای باز کارواش منتظر شسته شدن ماشینم🚙 بودم و روی صندلی نشسته بودم داشتم قرآن میخوندم😇
یه لحظه بوی سیگار🚬 به مشامم رسید🙊 ، چشم👀 چرخوندم دیدم بعله
آقای جوونی با رفیقش داره گپ میزنه و یه پاکت سیگار تو یه دستشه و یک نخ سیگار🚬 هم تو دست دیگرش
با خودم داشتم فکر میکردم 🤔 که چطور برم سراغش و چی بگم
📌 لازم بود دو مرحله رو طی کنم📌
1⃣ مرحله شناختی فکری🧠
🔻 یه مرور سریع بر شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر کردم
دیدم بعله👇
🔹مورد که حرامه
👈 نظر مراجع درباره حکم سیگار کشیدن هنگام روزه داری
🔹 گفتن من هم که احتمالا میتونه موثر باشه
🔹 اون شخص هم ظاهراً بنای بر ادامه خلافش داره
🔹 بعید هم هست که اون شخص عذر موجهی داشته باشه
البته احتیاطا هم در نوع بیانم این احتمال رو لحاظ کردم که اصلا شاید این حکم به گوشش نخورده باشه
و هم تو ذهنم آماده شدم برای این که اگر نمیدونست باهاش حرف بزنم و بجای سیگار، خودش رو روشن کنم💡
🔹 خبری هم از ضرر جانی و مالی نبود
👇البته یه مرحله هم مونده 👇
2⃣ مرحله مدیریت احساسی 💟
معمولا اینجور مواقع شیطون و #نفس یه زنجیرهایی میکشن دور آدم و همچین شلوغش میکنن که نتونی تکون بخوری
یه حرکت سریع می خواد که بکنی و زنجیرهاشون رو پاره کنی
البته اگه بتونی و موفق بشی بعدش کلی کیف میکنی☺️
فعلا به اندازه همین اشاره بماند
در این باره (#استصعاب #نفس) بیشتر باید بنویسم
🚦جالبه وقتی کسی به خط قرمزهای خودمون نزدیک بشه راحت تر اقدام می کنیم ⛔️
ولی وقتی پای دفاع از حق خدا به میون میاد ... 🧐
بماند...
🔻 بالاخره به نتیجه رسیدم عزم خودم رو جزم کردم که برم سراغش
🔸نزدیک شدم گفتم
سلام
🔸جواب داد
🔸گفتم روز ماه رمضونه
میشه به حرمت اون سیگار رو ...
آماده چندتا عکس العمل بودم:
_موضع بگیره
_یا از حکم سیگار بپرسه
_یا شبهه اعتقادی بپرسه
_یا بی محلی کنه
_و یا حتی با عصبانیت داد بزنه ...
🔸ولی خیلی مودب و با فرهنگ
سیگارش رو انداخت زمین و باپاش خاموشش کرد👟
🔸ازش تشکر کردم و گفتم محبت کردی و اومدم سر جام نشستم به خواندن قرآنم مشغول شدم
الحمدلله
طعم شیرین دفاع از حق خدا نصیبتون🍫🍭
❇️ یک مقاله فنی درباب شرایط وجوب امر به معروف
❇️ یک مقاله خوب در باب امربه معروف و مرور روایات آن
#امر_به_معروف
#فرهنگی
#تربیتی
#الگو
@hadianeha