eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه من علی🌙... 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 از نـســلِ عَلــــے مُنتَـقِـــمِ یــــآر مــے‌آیــد 🌴🔆 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️صبح 🕊🌸یعنی دوستی بادانه ها ☀️دست دادن با همه پروانه ها 🕊🌸صبح ☀️یعنی آن کلاغ روی سیم 🕊🌸بالهای خسته یک"یاکریم" ☀️صبح 🕊🌸یعنی عشق،یعنی یک کلام ☀️
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرغ‌ازقفس‌پریدوندادادجبرئیل اینڪ‌شماووحشت‌دنیاۍبۍعلے!...🪔 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از برخی از مسئولین کشور این روزها حرفهایی شنیده شد که مایه تعجب وتاسف بود و از رسانه های دشمن مطرح شد و تکرار حرف های خصمانه دشمن است! - حضرت آقا♥️🌱 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
«بدرود؛ ای ماهی که در تو آرزوها نزدیک می‌شوند و کردارهای نیک همه‌گیر می‌شوند.» [صحیفه سجادیه]🪶 🌸 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 انتخابی به عظمت تقدیرات میلیون‌ها نفر 🍃 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
شب بود. مش کاظم با گلنار رفت و من بعد از پایان سِرُمم، با سری باند پیچی شده، از بهداری مرخص شدم اما در اتاق ته حیاط بستری. به اصرار حامد دراز کشیده بودم و او، خودش سفره ی شام را پهن کرد. البته این دفعه خبری از آقا پیمان نبود. _نمیخوای پیمان رو هم صدا کنی؟ _نه. _چرااا؟ _چون سرش درد میکرده، خوابیده. نیم خیز شدم و گفتم : _تو هم حس کردی امروز رفتار پیمان یه کم فرق داشت؟ جوابم را نداد که ادامه دادم : _یه جور خاص نگران گلنار شد! لحظه ای دستش روی سبد سبزی خشک شد. _بس کن مستانه... باز حتما میخوای تو سر گلنار بخونی که پیمان عاشقش شده. _نخیر... من الکی امیدوارش نمی کنم. چشمی تنگ کرد برایم. _آهان... پس منتظری مطمئن بشی بعد بهش بگی؟ دلخور نگاهش کردم. آنقدر که خودش فهمید. _خب حالا... اخم نکن بیا شام. _منم سرم درد میکنه میخوام بخوابم. _شوخی کردم... بیا دیگه. پتو را روی سرم کشیدم تا خودش منتم را بکشد که کشید. هم منتم را، هم پتو را از روی سرم. نگاهش توی صورتم چرخی خورد و نشست روی لبانم. و آنقدر سریع بوسه ای زد که حتی وقت اعتراض پیدا نکردم. _اینقدر منو حرص نده مستانه خانم... امروز تا مرز سکته رفتما. جوابش را ندادم که ادامه داد. _خب دیگه... میدونی خوب خریدار ناز کردنتم که هی ناز میکنی؟ مرا به زور سر سفره کشید و اولین لقمه ی کوکوهای شامی را برای من گرفت. _بخور عزیزم... امروز کلی انرژی از دست دادی... با مراد دیوونه، بحث کردی... سرتو زدی شکستی... با من کل کل کردی. لقمه اش میان دستم بود که نگاه تندی حواله اش کردم. _باشه باشه... چشم. و دستش را به نشانه ی سکوت روی لبانش زد که خنده ام گرفت. _دکتر بداخلاق روستا!... همونی که سر یه گرد و خاک کوچولوی روی کمد داروها، منو توبیخ می‌کرد،... حالا داره واسم لقمه ی محبت میگیره!! سری تکان داد و همراه لبخندی گفت : _ای بسوزه پدر عاشقی... چه کردی با من مستانه!... مست شدم از عشقت. گاز کوچکی به لقمه اش زدم و گفتم : _حالا فردا چی میشه؟ _هیچی... همه با ماشین پیمان میریم کلانتری تا حال این پسر پررو رو بگیریم. و من باز از همان لحظه برای فردا دلشوره گرفتم. و عجیب دلم میخواست بگویم : _میشه بی خیال شکایت بشیم؟ توجه توجه ❌❌❌❌❌ نویسنده ی رمان راضی نیستن که رمان با هر اسمی یا نامی حتی با ذکر منبع، کپی شود. ⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ این کار شرعا و قانونا و اخلاقا حرام حرام حرام است
12.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️رؤیای حرم 🏴 ویژه شهادت 👌 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
•♥️🍀• چنین‌نسلےلازم‌داࢪیم↓ ¹بایدایماݩ‌داشټھ‌باشند🌙 ²سوادداشتھ‌باشند📝 ³غیࢪټ‌داشتھ‌باشند!.. 🤞🏻 ° 💚😇 •🌱• 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
17.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخ که هزار بار هم ببینی تازست 🧡 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•