eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹هر دو در منطقه بودیم روزی به او گفتم : تو که فرمانده گردانی مرا هم به گردان خودت منتقل کن. گفت: نه از هم دور باشیم بهتره! پرسیدم: چرا ؟ 🌹 گفت: در حین عملیات ممکنه یکی از ما زخمی بشه شاید عاطفه‌ی برادری مارو از ادامه‌ی شرکت در عملیات باز داره و از آن لحظه به بعد مسئولیت مونو از یاد ببریم و فقط به فکر نجات جون همدیگه باشیم. "شهید حسین قاینی" ✍ راوی: برادر شهيد 🌷 🇮🇷 💯
🌹هر دو در منطقه بودیم روزی به او گفتم : تو که فرمانده گردانی مرا هم به گردان خودت منتقل کن. گفت: نه از هم دور باشیم بهتره! پرسیدم: چرا ؟ 🌹 گفت: در حین عملیات ممکنه یکی از ما زخمی بشه شاید عاطفه‌ی برادری مارو از ادامه‌ی شرکت در عملیات باز داره و از آن لحظه به بعد مسئولیت مونو از یاد ببریم و فقط به فکر نجات جون همدیگه باشیم. "شهید حسین قاینی" ✍ راوی: برادر شهيد 🌷 🇮🇷 💯