از بخت بدم شهره به شیرینی قندی!
ای کاش که لازم نشود باز بخندی
درگیر توام روز و شب و دلهره دارم
جز من نکند دل به کسی ساده ببندی
درگیر حسادت شده و درد کشیدم
هر بار گذر کرده ز کوی تو لوندی
با اینکه شنا هم بلدی! دلهره دارم
که غرق شوی! در شب گیسوی کمندی
آنقدر تو ماهی که ندارد عجب اینکه
هر کس که تو را خواست، رود رو به بلندی
یک روز کمی خوبی و یک روز کمی قهر
هر روز تو یک جور ز کارم گله مندی
من با تو نجنگیدم و هی جبهه گرفتی!
برگرد و ببین با دل خود چند به چندی؟
ای کاش بمیرم و نباشم که ببینم
دل راحت و بی دغدغه زین رابطه کندی...
#مریم_صفر
🌹🌹🌹