eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان عزیز و همراهان کانال ☘☘☘☘☘☘☘☘ چون به پارت های پایانی رمان نزدیک میشویم، از امشب، شب ها، رمان جدید و هیجانی و عاشقانه ی دیگر، به نام پارت گذاری میکنیم. 🌸🥀🌸🥀🌸🥀 با ما همراه باشید.
👇👇👇👇👇👇👇👇 خیلی حالم گرفته شد.... یعنی در مورد من چی فکر کرده بود واقعا!؟ از عمد خودم را توی آشپزخانه مشغول کرده بودم که با او دوباره روبه رو نشوم اما نگذاشت! وارد آشپزخانه شد و خونسرد با گوشی اش سرگرم . موبایلش را روی میز آشپزخانه سُر داد و من که با اخم داشتم کاهو ها را خرد میکردم، صدای موزیکی که پخش شد را شنیدم: کم کن از اَدا مَدات! بی حده خوشگلیات ملکه ی من، پادشات جونمو میدم پات ببین طرز نگاشو، همین رنگ چشاشو همین شیطنتاشو، که منو گیر خودش کرد. خیلی خودم را نگه داشتم نگاهش نکنم اما جلو آمد و سرش را توی صورتم خم کرد و با همان لحن خواننده، همراه با آهنگ ادامه داد: از دست کی کلافه ای اینقده تو قیافه ای بدجوری اخمات میکنه حواسمو پرت..... خنده ام گرفت! و نشد قهر کنم. تا خندیدم، سکوت قهرگونه ام را شکستم و .... او.... برای من یک تکه ی کوچک از آهنگی را خواند که انگار برای همان روز و همان ساعت سروده بودند! 😂😍😂😂😍 شوهره برای اینکه دل همسرش را بدست بیاره، مجبور میشود که دلبری کند.... اما چون غرورش اجازه نمی دهد، کلمات یک آهنگ را جایگزین احساساتش میکند. 😍😍😍😍😍 👌 👇👇👇👇👇 آهنگ همراه پارت های رمان در کانال 👇👇👇👇👇 🌹@hadis_eshghe🌹