eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
6.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه 🌼برنده‌ی‌ عشق از #میم‌دال تبلیغاتمون🪄💚 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️در این صبح دل انگیز 🎈اميد و تندرستی ❄️مهمان وجودتون 🎈دورتون پر از عزيزانتون ❄️زندگیتون پراز آرامـــش 🎈و دلتون گرم ❄️به حضور حضرت دوست 🎈که هرچه داريم از اوست ❄️صبحتون شیرین و دلچسب☕️ سلام بانو صبح بخیر به امروز خوش‌اومدی 😍♥️☺️🧇
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
🌼 مولا على(ع) در فریب آرزوها، عمرها به پایان مى رسد. 📚غرر؛4:398 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم غافر| ۶۰ . گفتی خواندن از شما ، استجابت از من ... / خواندیمت ، استجابتش با تو ... . و می دانم که خلف وعده نخواهی کرد. 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
2.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
البحر مالح لأن الغرقى ما زالوا يبكون! . 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
رمان آنلاین 🌱 🖌 به قلم هیچ کس جواب درستی به من نمی داد . تنها اشک روی صورتشان بود که دلم را می سوزاند و گواه اتفاق بدی را می داد . بالاخره بعد از سه روز ، پس از بهوش آمدنم ، از بیمارستان ترخیص شدم . با آنکه سرم در باند پیچیده شده بود و نشان از زخم عمیقی داشت و پاهایم بی حس بود و با کمک عمه راه میرفتم ، اما دکتر می گفت ، عوارض چند روزی است که در کما بودم . به تجویز دکتر جلسات فیزیوتراپی برایم نوشته شد و من با کمک عمه افروز و آقا آصف تا ماشین آقا آصف رفتم . وقتی روی صندلی عقب نشستم ، نگاهم به آینه ی وسط ماشین افتاد و چشمان مهیار که بعد از آن چند روزی که به حتم ، یک بار هم به دیدنم نیامده بود ، خیره شدم : ـ سلام . جواب سلامش را دادم و همراه عمه افروز و آقا آصف راه افتادیم . نپرسیدم کجا می رویم . هیچ کس هم توضیح نداد . لباس مشکی تن هر سه ی آنها مرا وادار به گریستن می کرد و در آخر هم توانست . صدای گریه ام سکوت را شکست . آقا آصف آهی کشید و چرخید سمت من : ـ مستانه خانم ... صبور باش ... خدا بهت صبر بده ... غم بزرگیه . و این تنها تاییدی بود برای حَدسیاتی که می زدم . چشمانم تار شد از فرط گریه و صدایم بلندتر : ـ می خوام برم سر خاکشون . و همین جمله عمه را هم با من همراه کرد . انگار گریه های من جرقه ای شد برای عمه . ـ الهی بمیرم برات مستانه ... سرم را گرفت و نشاند روی شانه اش و هردو با هم گریستیم . آقا آصف هم به مهیار دستور داد که مرا سمت خاک پدر و مادرم ببرد . هردوی آن ها کنار هم در قبرستان شهرستان فیروزکوه خاک شدند . با دیدن سنگ قبری که انگار به تازگی نصب شده بود ، فریادم بلند شد . عمه مرا گرفت اما انگار چشمانم به ظاهر روی سنگ پدر و مادر بود و فکرم در لحظه ی تصادف ! آنقدر جیغ کشیدم که بی حال شدم . هنوز توانم کم بود برای ایستادن و انگار داغ پدر و مادر کمرم را هم شکست . دیگر باقی ثانیه های عمرم را نمی خواستم . زنده ماندن را نمی خواستم . اصلا حتی مهیار را هم نمی خواستم . نفهمیدم چطور و چه جور برگشتیم و به خانه ی خانم جان رفتیم . پارچه ی مشکی جلوی در و سیاهی رنگ آن ، چشمانم را روی خودش میخکوب کرد . نگاهم به ظاهر در زمان حال و اطراف می چرخید و فکرم در خاطرات و لبخند ها و نگرانی های قبل از تصادف گیر کرده بود . خانه ی خانم جان هنوز هم بوی مراسم یادبود داشت . بوی حلوا ، خرما و غم 🌺رفتن به پارت اول👇🌺 https://eitaa.com/hadis_eshghe/18459 🖌 به قلم نویسنده محبوب حتی بالینک کانال واسم نویسنده⛔️ 🦋✨کانال حدیث عشق✨🦋 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شست‌وشویى کن و آنگه به خرابات خرام... 🌸حلول ماه رجب مبارک باد
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رجب ماهِ خود خداست! سر طناب خدا را بگیر و بالا بیا ! ✴️ فقط به یک شرط ...
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
🔔 اگــــــر طـــــورے‌ دیـــــگران‌ را نـــــقد ڪـــــنید و از خـــــود بـــــرانید ڪـــــہ بـــــہ خاطـر رفـــــتار شـــــما از حـــــق دور‌ شـــــوند و برنگردند گنـاه ایـــــن انـــــحـــــراف و رفـــــتـارھاے..؛ بـــــعـدے یشـان‌‌ بــــــــــر گـــــردن‌ شماستــــــــــ!🌱 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
ربّنا الهی العفو - @Ostad_Shojae.mp3
زمان: حجم: 12.87M
مناجات بسیار شیرین بنده ی گنه کار با خدای مهربان حتما گوش کنید🎧 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
930K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این ماهِ عجیب... اهمیت استغفار از زبان حاج آقا مجتبی تهرانی در یک دقیقه 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
AUD-20210131-WA0000.mp3
زمان: حجم: 4.56M
غمِ اینکه چرا من حیوانم... 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
۲۶ بهمن ۱۳۹۹