°•♡
#تلنگرانه🌱
فڪر ڪردن به #گـناه
مثل دود مےمـونه !
آدمو نمےسوزونه
ولے درو دیوار دل رو #سیاه میڪنه
و آدمو خفه...☝️🏻
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
♡••
هیچ نقطه از دنـــــــیا
زیـــبا و آرامـــتـــــر
از قلبــی که خالی
از کینه باشد،
نیست...
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
مامان خانم، خانه ی شما خوب است، کلی خاطره دارد، مورچه دارد، جیرجیرک دارد، کلاغ دارد، گنجشک و مرغ و جوجه دارد. خانهی ما هیچ هم خوب نیست، آپارتمانی که نه جیرجیرکها راهش را بلدند، نه گنجشکها. پاییز و بهار و زمستان و تابستانش یکیست، خانهی ما فقط سقف و دیوار دارد، خانهی ما حتی پنجرههایش آفتاب ندارد.
خانهی شما خوب است مامان خانم، با تمام دار و درخت و کهنگیاش بوی عشق میدهد، بوی تو، بوی بچگیهای من، بوی کوکوهای مامانپز و بوی دود آتشی که عصرها برای چای روشن میکنی.
مامان خانم، خدا تو را برای من حفظ کند و خم روی ابروهای نازنینت ننشیند و همیشه با لبخند، برایم چای آتشی دم کنی، کوکو و آبگوشتهای خوشمزه درست کنی و من وقتی جیرجیرکها توی حیاط شلوغش کردهاند، روی پاهایت بخوابم و تو برایم از آن قدیمها قصههای قشنگ تعریف کنی.
خانهی شما خیلی خوب است مامان خانم...
❤️
#نرگس_صرافیان_طوفان
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
خدایا
🍃🍁بہ حق نـام عظیمت
همان ڪه کهکشانها را میآفریند
یا زیر و زِبَر میکند
دستهایمان را بگیر
تا در سیاهیها و تاریکیهایی ڪه
ما را احاطه کردهاند
طریق تـو را گم نکنیم
و در فراز راهها و نشیبها
مقصد و مقصود را فراموش نکنیم
و جز خواست تـو
بہ هیچ چیز دیگری تن ندهیم
مگذار یک لحظه، حتی یک لحظه
تـو را از خاطر ببریم
و مگذار بہ یک لحظه بی حضور تـو
بہ زنـدگی کردن راضی شویم....
✨شبتون منور به نور خدا✨
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁درود بر تو دوست من روز پاییزیت زیبا🍁 صبحت قشنگ
برای رسیدن به آرامش دو چیز را ترک کن:
🍂یکی اینکه بخواهی دائم در مورد دیگران قضاوت کنی
🍂یکی اینکه بخواهی دائم مورد تأیید دیگران باشی.
🌓
#تلنگرانہ ..😷!
لطفا اگر مشکوک به گناه هستید سریعا به طب قرآنی مراجعه کنید..(:🍃
•♥️✨•❁❁•✨♥️•
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدماه تولدت کیه؟؟!!✌️🏻😉😍
#رفیقشهید
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#الهام
#پارت74
قرار های بیرونمون اکثرا به همون کافی شاپ ختم میشد چون من دیگه موافق گردشهای دسته جمعی نبودم اونم با
دوستای پارسا ! هر وقت دو تایی میرفتیم کافی شاپ حس آرامش بیشتری داشتم .
بهروز رو هم دیده بودم و فهمیدم این یکی دوست پارسا انگار یه کوچولو با بقیه متفاوته . آدمها میتونن توی حرف
زدن و رفتارهاشون حداقل یه نمای کلی از شخصیتشون رو بروز بدن .
و من با همون چند باری که بهروز رو دیدم و با هم آشنا شدیم احساس کردم پسر خوبیه چون بر خلاف اشکان نه
نگاه بدی داشت و نه لحن بدی !
بعضی وقتها از حرفها یا لحن حرف زدن پارسا واقعا میرنجیدم ولی از اون جایی که اصلا کینه ای و سخت گیر نبودم
با یه عذرخواهی ساده کوتاه میومدم !
نمیدونم چرا ولی گاهی وقتها آدم از چیزایی به راحتی میگذره و ندیده میگیرشون که شاید وقتی بعدها برگرده به
گذشته و خاطرات روزمره رو مرور بکنه کلی به حال خودش تاسف بخوره که اینهمه غفلت واقعا چرا ازش سر زده
!؟
شاید منم نباید انقدر زود و راحت از کنار همه تفاوتهای ریز و درشتی که توی برخوردهام با پارسا داشتم میگذشتم
ضمن اینکه من یه دختر نوجوان نبودم که سریع گول ظاهر و خیلی چیزای دیگه رو بخورم !
اما شاید احمق بودم ... وقتی میدیدم پارسا به حجابم گیر میده و بیشتر بی حجاب بودن رو ترجیح میده ! وقتی
میدیدم چجوری راحت در مورد دوست دختر دوستاش نظر میده ... وقتی حس میکردم دوستای نرمالی نداره و هزار
تا چیز دیگه که هر کدوم میتونست دلیل خوبی نباشه ... پس چرا باید ادامه می دادم به این دوستیه پر از تردید!؟
اما واقعیت اینه که هیچ کسی از آینده خبر نداره و نمیدونه چی پیش میاد همونطور که من نمیدونستم !
یکی از همین اتفاقهایی که شاید جای تامل داشت دیدن پریسا یعنی خواهر پارسا بود !
روزی که به طور سرزده اومد شرکت و من اتفاقی چون کنار دستگاه کپی توی سالن بودم دیدمش .. هرگز فکر
نمیکردم این دختر که یه تیپ خیلی ساده داشت و یه چهره مهربون همون پریسایی باشه که یه بار باهاش تلفنی
حرف زدم و انقدر بد و تند باهام حرف زده بود !
شاید توقع داشتم پریسا یکمی مثل برادرش باشه یعنی از این دخترای شر و شیطون که روی مد میگردن و اعصاب
درست و حسابی ندارن .
اما انگار کلا حدسیات من به درد کوزه و آب و این چیزا میخورد !
وقتی رفت توی اتاق پارسا سعی کردم یکم کنجکاوی کنم بخاطر همین با اینکه کارم با دستگاه کپی تموم شده بود
اما همچنان ادامه دادم به الکی کار کردن !
خوشبختانه در اتاق بسته نشد و نیمه باز موند و من فاصله خیلی کمی داشتم و براحتی میتونستم گوش بدم
صدای بلندشون باعث شد بیشتر فضولی کنم !
_سلا خسته نباشی ...
_تویی پریسا ! اینجا چیکار میکنی ؟
_ مگه حتما باید کاری داشته باشم که بیام اینجا ؟
_فکر کنم خواهرمو انقدر بشناسم که بدونم بی دلیل پاشو نمیذاره تو شرکت من !
💠شهید محسن حججی 💠
🍂مثل شهید شویم، شهید میشویم:
☘در یکی از اردو ها کنار هم دراز کشیده بودیم . با کلی ذوق و شوق به محسن گفتم:( اوج آرزوم اینه که پولدار باشم، یه خونه تو بهترین نقطه اصفهان سفر های خارج، ماشین لاکچری و گشت و گذار و .....)
از او پرسیدم محسن آرزوی تو چیه ؟ نه گذاشت نه برداشت گفت:❣( شهادت !)❣
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عبادت شیطان - حاج اقا عالی.mp3
3.47M
🎧🎧
⏰ 4 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ عبادت شیطان
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_عالی
🔹 #نشر_دهید
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
✍بعضی دعاها عجیب به دل می شینه:
⬅️ خداوندا:
نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی
و نه آنقدر بدم که رهایم کنی …
میان این دو گم شده ام
هم خودم و هم تو را آزار می دهم
هر چه تلاش کردم نتوانستم
آنی شوم که تو می خواهی
و هرگز دوست ندارم
آنی شوم که تو رهایم کنی
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن ...
🙏امین یارب العالمین🙏
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•