هدایت شده از ققنوس
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«شمشیر شرقی انقلاب اسلامی...»
آه! آه! کاش در میان این قومِ مؤمنانِ پیغمبرندیده بودم...
آه! آه! شَوقاً إِلى رؤيتهم...
#کشمیر دوستداشتنی، #کشمیر حقجو و حقطلب... #کشمیر بزرگ، #کشمیر زیبا... #کشمیر انقلاب، #کشمیر انقلابی... شمشیر شرقی انقلاب اسلامی...
▫️▫️▫️
این صدای پرشکوه را خوب گوش کنید...
این مردمان شبهقارهاند که با زبان جهانی مقاومت، فریاد میکنند...
همچنان که دانشجویان دانشگاههای کلمبیا، فلوریدا، امرسون و... به همین زبان فریاد «مرگ بر آمریکا» سر دادند...
همچنان که مردمان سرزمین خورشید، ژاپن...
همچنان که...
زبان، مشترک است و البته هر کدام را لهجهای...
و اینبار، اینان به لهجه شیرین کشمیری...
زبان فارسی دوباره عالمگیر میشود، زودتر از آنکه فکرش را میکردیم...
▫️▫️▫️
هیبت این صدا و شوکت این جمعیت، معصومیت و امیدی که در چشمان این بچهها موج میزند، اعتقاد و باور سلیم این مردمان ستمکشیده، طلیعه اتفاقات مهمی در آینده تاریخ است...
این صدا میتواند بنیان ساختارهای رسانههای پوشالی غرب را فرو بریزد...
چه کنیم که در رساندن این صدا به گوش جهان، دستان ما کوتاه است و گوش جهان هم سنگینتر از آنچه باید...
▫️▫️▫️
خوب گوش کنید، این صدای مردمان مظلوم و غریب کشمیر است:
«خامنائی رهبر است
وارث پیغمبر است
اباالفضل علمدار
خامنائی نگهدار
ما اهل کوفه نیستیم
علی تنها بماند»
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
«با چه عنوانی خطابت کنیم؟»
(پیام تسلیتی که در همان خط اول زمینگیر شد...)
با چه عنوانی خطابت کنیم؟
رییسجمهور هیأتی...
که هم بر منبر هیأت دیده بودیمت، هم در میانه روضه، آقای روضهخوان! همان روزی که در جمع هیأتهای کشور «کرامتناالشهادة» را شرح میدادی... باید گمانمان میرفت...
با چه عنوانی خطابت کنیم؟
رییسجمهور اربعینی...
که تو را در مشایه دیده بودیم، که تو را در موکب امام رضا(ع)، دیده بودیم... اصلا خودت موکبدار بودی... با آمدنت، اربعین برای ما رنگوبوی دیگری گرفته بود و طعم خدمت به مردم شیرینتر شده بود...
با چه عنوانی خطابت کنیم؟
رییسجمهور شهدائی...
که تو را در راهیان نور دیده بودیم، در کانال کمیل، در خیِّن و شلمچه و طلاییه... تو را در علقمه، هنگام روایتگری از شهداء دیده بودیم...
با چه عنوانی خطابت کنیم؟
رییسجمهور امامرضایی...
که نام تو با حضرت رضا(ع)، گره خورده بود، که تو خودت خادمالرضا بودی و دوران شیرین خادمیات برای حضرت رضا(ع)، چه خاطره شیرینی را برایمان رقم زد... که اصلاً همه نشانهها گواه بر همین وصف تو هستند، هشتمین رییسجمهور! خادمالرضا! در روز میلاد امام رضا(ع) ردای خدمت بر تن کردی و در شب میلاد هشتمین امام، امام رضا(ع)، به دیدار یار شتافتی... حتی چهلمت هم میلاد موسیبنجعفر(ع) شده... آه! از چشمهای کور ما... مگر در عصر قهر آسمان و زمین، در دوران انقطاع وحی و بعثت انبیاء، معجزه چگونه باید رخ دهد؟
با چه عنوانی خطابت کنیم؟
رییسجمهور مردمی...
که آه! از این عنوان... این عنوان بیچارهمان کرده... حضورت در چادر زلزلهزدگان، بهآبزدنت در میانه سیل، عبا و عمامه خاکیات، خانه کوچک مادرت، برادران ساده و بینشانت، پیرمرد باصفای قمی که مانند فرزندازدستدادهها بر سر و سینه میزد و آن یکی که با واکر، خودش را به تشییع رسانده بود... پیرزنی که انگار هنوز امید داشت برگردی...
▫️▫️▫️
قرار بود برایت پیام تسلیت بنویسم، اما خط اول، در همان عنوان خطابت زمینگیر شدم...
پیام را نوشتند و منتشر کردند و من هنوز در همان خط اولم...
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
ولی خسته بودیم و یاران همدل...
شاید این متن مؤدبانهترین و آرامترین متنی بود که میتوانستم در این شرایط بنویسم، تازه بماند که بخشهایی از متن هم با نظر اهل مشورت، جرح و تعدیل شد...
لغوکردن چنین برنامهای، آن هم در این شرایط زمانی، باعث شد تا
کمی، کمی و تنها کمی، از تلخی جام زهری را که امام نوشید، احساس کنیم...
حقیقتاً از همه عزیزانی که برای حضور در این گردهمایی زحمت کشیدند، با تمام وجود عذرخواهی میکنم و از برادران عزیزم که روزهاست برای برپایی هرچه بهتر این برنامه زحمت میکشند، کمال تشکر را دارم...
باز هم باید «ولی خسته بودیم و یاران همدل» بخوانیم و با هم زمزمه کنیم:
مریز آبروی سرازیر ما را
به ما بازده نان و انجیر ما را
خدایا اگر دستبند تجمّل
نمیبست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمیکرد پیدا
از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل
به نانی گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و میبرد توفان
تمام شکوه اساطیر ما را
طلا را که مس کرد، دیگر ندانم
چه خاصیتی بود اکسیر ما را
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
«شرایط بسیار شبیه این روزها بود...»
(گزارشی کوتاه از دیداری شیرین و حرفهایی راهبردی که شاید به کار امروزمان بیاید، اگر...)
در فاصله پنجاهروز مانده تا انتخابات خدمت آقا رسیده بودیم،
«دوِدوِنودودو»
«بیستوچهارِسهِنودودو» هم انتخابات ریاستجمهوری بود...
همان انتخاباتی که برای هشتسال، تلخترین روزهای کشور را رقم زد...
از قضا، در اردوگاه مدعیان انقلابیگری، رقابت آن دوره هم بین #قالیباف و #جلیلی بود...
▫️▫️▫️
خدمت آقا که رسیدیم، از ابتدا منتظر بودیم درباره انتخابات بشنویم...
اما مثل بسیاری از موارد که دل من جایی است و دلدار جای دیگری، اینبار هم هرچه منتظر ماندیم، خبری نشد که نشد...
اصلاً نگرانی آقا چیز دیگری بود!:
«...حقیقتاً #نگرانی بنده در طول سالهای متمادی بیش از نگرانی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، #نگرانی_فرهنگی بود...»
جالبتر استدلال حضرتش بر این امر بود:
«علت هم برای شماها واضح است؛ البتّه برای خیلیها واضح نیست!»
▫️▫️▫️
از «جبهه فرهنگی-سیاسی غرب» در مقابلمان گفتند و دل این جبهه را شکافتند و سه جبهه را بیرون کشیدند:
۱. جبهه سرمایهداریِ خطرناک و آدمخوار
۲. جبهه صهیونیستی با اهداف مشخّص
۳. جبهه ارتجاع فکری و خوکصفتی در زندگی بشری
در ادامه همین مباحث بود که دستور تشکیل جبهه صادر شد:
«این طرف هم #بایستی جبهه تشکیل داد.»
و بعد هم آن جمله طلایی:
«از #افراد و حتّی #مجموعه_ها به تنهایی کار برنمیآید، باید یک #کار_وسیع_جبهه_ای انجام بگیرد.»
و بلافاصله از مردم گفتند:
«کار هم جز با #حضور_مردم امکان ندارد؛ یعنی #ابتکارات_مردم خیلی کارها میکند...»
از ضرورت «پشتوانه فکری و نظری بسیار محکم» گفتند،
از لزوم تقویت
#خودسازی،
#تقوا،
#پرهیزکاری،
#پاک_دامنی
از ضرورت #نظارت_مؤمنانه و نفی #نظارت_دیوان_سالارانه
▫️▫️▫️
آقا از همه چیز گفته بودند، جز انتخابات!
دوباره درباره اهمیت کار فرهنگی و جبههسازی گفتند:
«به هر حال آنچه شماها به آن همّت گماشتهاید
و دارید دنبال میکنید
کارهای #بسیار_مهمّی است»
و مهمتر را #ادامه_کار عنوان کردند و برای این مهم راهکار ارائه دادند:
«نفَستان را #نفس_عمیق قرار بدهید؛
نگذارید نفَستان بین راه قطع بشود؛
اگر بخواهید نفَس، نفَس عمیقی باشد،
الزاماتی دارد،
هم #الزامات_روحی_و_معنوی دارد،
هم #الزامات_مدیریّتی_و_تدبیری دارد.»
▫️▫️▫️
صحبتها به پایان خودش نزدیک میشد و خبری از آنچه منتظرش بودیم، نبود...
نگاهی به برگهها انداختند و برخی تذکرات لازم را هم حواله دادند به بعد...
داشتیم حسابی ناامید میشدیم که ناگاه ورق برگشت:
«یک چیز #مهم که #الآن به #این_مناسبت،
بهخصوص در #این_برهه_زمانی
#لازم است عرض کنم،
از #گسترش_نفوذ_و_کلمه در سطح کشور
در #مسائل_زودبازده،
سعی کنید استفاده نشود،
مثل #انتخابات و...
#حیف است که
#کار_وسیع_فرهنگی را که انسان میخواهد انجام دهد،
این را وسیلهای قرار بدهد که
در #انتخابات
یکی جلو بیاید و یکی عقب برود.
به نظر من #حیف است این تشکیلات را تا جایی که ممکن است صَرف این جور #کارهای_زودبازده کنید.
البته من #انتخابات را به عنوان مثال گفتم،
چون حالا در پیش است...»
توقع هر حرفی را داشتیم، جز این کلام!
انگار سطل آب یخی را خالی کرده بودند روی فرق سرمان!
شرایط بسیار شبیه این روزها بود...
▫️▫️▫️
نگاه آقا بلندتر و عمیقتر از این حرفها بود،
هرچند ما قدرشناس نیستیم،
اما آقا ما را برای کارهای بزرگتری میخواست:
«این کارها را باید برای #تقویت_بنیه به کار برد.
ما باید یک #بنیه_فرهنگی قویای،
هم در خودمان و در مجموعه نظام به وجود بیاوریم،
هم در تکتک مردم به وجود بیاوریم.
هدف والای ما ایجاد یک #تمدّن_اسلامی به معنای حقیقی کلمه است که در آن
هم #دنیا هست،
هم #آخرت هست؛
هم عزّت در ملأ اعلیٰ هست،
هم عزّت در روی زمین هست.»
▫️▫️▫️
حدوسط کلام آقا هرکسی بود که دارای «#گسترش_نفوذ_و_کلمه در سطح کشور»
باشد،
این گسترش نفوذ هرچه بیشتر، خطاب قویتر و بار سنگینتر...
چشمدرچشم آقا، نشسته بودیم و از دولب خودش این کلمات را شنیده بودیم، حجت تمام بود!
#ملت_ابراهیم
#انتخابات_۱۴۰۳
#دولت_چهاردهم
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
هنيئاً لك يا هنية...
جبهه حق،
#ابراهیم میدهد،
#اسماعیل میدهد،
اما اراده خداوند بر امامت مستضعفان قرار گرفته...
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین...
إنا من المجرمین منتقمون...
▫️آخرین تصویر از شهید #اسماعیل_هنیه
۳شنبه(دیروز)، پس از آیین تحلیف
✍️ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
«بخوان به نام یحیی...»
بخوان!
بخوان به نام یحیی...
بخوان به نام یحیی، آیههای صبر و استقاومت را، آیههای عزت و شرافت را... شعر بلند غیرت و شجاعت را...
بزن!
بزن به نام یحیی...
بزن به نام یحیی، سکه جهاد و شهادت را... سکه شهامت و شجاعت را... سند غربت بینهایت را...
بنویس!
بنویس به نام یحیی...
بنویس به نام یحیی، قصه شهادت را، داستان بلند راه سعادت را... زندگینامه شرافت را...
بشکن!
بشکن به نام یحیی...
بشکن به نام یحیی، بت بزرگ جهالت را، بتهای خباثت و رذالت را... لات و عُزّیٰ و هُبَل را... بتهای صهیون و ارتجاع و نخوت و نکبت را...
بشمار!
بشمار به نام یحیی...
بشمار به نام یحیی، زخمهای تن جبهه مقاومت را... گلزخمهای جانِ خسته دختران شهادت را...
گلولههای برجاننشسته مردانِ میدانِ عزت را...
بسپار!
بسپار به نام یحیی...
بسپار به نام یحیی، جمجمهات را به خدای یحیی، به حیّ لایموت... به حیّ الذی هو یُحیي و یُمیت... به حیّ الذی لاحیَّ قبله...
بساز!
بساز به نام یحیی...
بساز به نام یحیی، بنای بلند مقاومت را... بساز و بساز و دوباره بساز سازههای مقاوم سعادت را...
بنوش!
بنوش به نام یحیی...
بنوش به نام یحیی، شراب طهور شهادت را...
بریز!
بریز به پای یحیی...
بریز به پای یحیی، تمام میراث مقاومت را... تمام تاریخ اسطورههای شجاعت را...
#یحیی_سنوار
📌 زینبیه؛ کنج حرم
✍️ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2