ای شعر !
چه میفهمی از این حال خرابم؟
دست از سرِ این
شاعــــرِ کم حوصله بردار...
#رویـــا_باقـــری
#حدیث_دل ❄️
فکر یک خندهی بی دلهره در سر دارد
این غزلهای پر از گریه اگر بگذارد
خستهام خسته از این حادثههایی که هنوز
دارد از هر طرفی بر سرمان میبارد
ترسم این است که این غصه خدایم بشود
کاش دست از سر ایمان ِ دلم بردارد
شهر، تاریک – تبر، تیز و در بتکده باز
دیگر این قصه فقط دست تو را کم دارد
بیتهای غزلم هم به شمارش افتاد
پس کسی نیست نفسهای مرا بشمارد؟!
دست تقدیر نبودهست پریشانی ما
عشق هر جا برسد بذر جنون میکارد
آن قَدَر خستهام از گریه که یک بار شده
فارغ از دلخوری ِ قافیه خواهم خندید
#رويا_باقری
#حدیث_دل 🌸🍃