دگر از درد تنهایی ، به جانم یار میباید
دگر تلخ است کامم ، شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم ، دگر پندم مده ناصح !
نصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید
مرا امید بهبودی نماندست ، ای خوش آن روزی
که میگفتم : علاج این دل بیمار میباید
بهائی بارها ورزید عشق ، اما جنونش را
نمیبایست زنجیری ، ولی این بار میباید
#شیخبهایی_
#حدیث_دل 🍁