eitaa logo
حدیث اشک
9.2هزار دنبال‌کننده
75 عکس
152 ویدیو
11 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
از خدا خواسته ام ایمن و راحت باشی فارغ از درد و بلایا و مصیبت باشی در شبی که همه با چشم امید آمده اند آرزو می کنم ای یار، سلامت باشی بی پناهی نشود ثانیه ای سهم دلم تا که بر روی سرم سایه ی رحمت باشی آرزو می کنم از بندگی ات دل نکنم تا نفس هست مرا پیر طریقت باشی از خدا خواسته ام کاش که از مرحمتت ضامن سینه زنان روز قیامت باشی تا به کی روی همه دیدن و رخسار تو نه؟! تا به کی این همه مخفی ز جماعت باشی از سر شب به امیدی به خودم می گویم می روم هیئت و ای کاش که هیئت باشی دو سه ساعت ته گودال حسین آه کشید سالها گریه کن آن دو سه ساعت باشی پلک زخمی و دو چشمان پر اشکت گویاست روز و شب سوخته از غارت جدت باشی @hadithashk
بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده این رجب هم آمد و آدم نشد این نوکرت لطف کن این روزها قلب پشیمانم بده قبل مردن پاک کن من را و بعدا خاک کن حسن پایانم تو باش و حسن پایانم بده آبرویی نیست اما آرزو که عیب نیست پاک کن قلب مرا و قلب سلمانم بده دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده خواهش این نوکرانت چیست غیر از کربلا؟ روزی ام را تا درِ این خانه مهمانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن: السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن...
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت.. نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من این است.. عشقم به حسین! بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان درهیاتم.. دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین! شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت چندوقتی میشود دور از تو ماندم،وای من فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ** ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه.. قاتلت را مقتل اما غصه معجر نوشت @hadithashk
آه را با خداخدا بنشان عرش را پای این صدا بنشان ظرف من خالی است ، کاری کن! در کف دست من دعا بنشان تشنه‌ی گریه ی دمِ سحریم آب در مشکِ چشم‌ها بنشان معصیت آبروی من را بُرد در دلم شوق توبه را بنشان قلب من در گناه می سوزد روی زخم دلم دوا بنشان اَخم کردی ، سپس بغل وا کن خُوف را قبل هر رَجا بنشان هر بدی دیده ای ، ندیده بگیر پرده ای روی خبط‌ ما بنشان من گرفتارِ این "مَنیَّت" هام از من این رَذل را جدا بنشان به منِ پست،اعتبار ببخش روی مس رنگی از طلا بنشان گوشه‌گیری سُلوک عُشاق است بنده را کُنجِ انزوا بنشان بهترین آرزوی من نجف است رو به ایوان‌طلا مرا بنشان پای من را بِکِش به بند علی در حریمش مرا رها بنشان ساحل امنِ ماست ، صحن حسین! کشتی ام را به کربلا بنشان شبِ جمعه ، گریز ، گودال است خلق را پای این بلا بنشان ▪️ قاتلش کاش حرف بد نزند شمر را بی سر و صدا بنشان زیر سُم ها حسین گم شده بود... گَرد از این برو_بیا بنشان دشت! این رسم میهمانی نیست شاه را روی بوریا بنشان @hadithashk
احکام تو را کلیم، مشتاق اسلام تو را مسیح، طالب ما جز به تو رغبتی نداریم ای صاحب لیلة‌الرغائب بر خلق اگر که مستحبّ است بر ماست زیارت تو واجب @hadithashk