eitaa logo
حدیثنا
673 دنبال‌کننده
3 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
💵امام کاظم با پول جعلی چه کردند 🌿...عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَإِذَا دَنَانِيرُ مَصْبُوبَةٌ بَيْنَ يَدَيْهِ فَنَظَرَ إِلَى دِينَارٍ فَأَخَذَهُ بِيَدِهِ ثُمَّ قَطَعَهُ بِنِصْفَيْنِ ثُمَّ قَالَ لِي: «أَلْقِهِ فِي اَلْبَالُوعَةِ حَتَّى لاَ يُبَاعَ شَيْءٌ فِيهِ غِشٌّ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۰ 🔷از موسی بن بَکر نقل شده است: 🔹نزد امام کاظم (علیه‌السلام) بودیم. چندین دینار (سکه طلا) مقابل ایشان روی زمین قرار داشت. حضرت به یکی از دینارها نگاهی انداختند. آن را به دست گرفتند. بعد شکستند و دو نیم کردند. 🔶بعد به من فرمودند: 🔸«این را در چاه مستراح بیانداز تا چیزی که در آن غِشّ*️⃣ است، فروخته نشود.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣«غش» در معامله، این است که فروشنده خریدار را به نحوی فریب دهد؛ مثل این‌که کالایش را بهتر از آن‌چه هست، نمایش دهد یا کالای بدلی یا قلابی را جای کالای اصل جا بزند یا چیزی ناخالص را به جای چیزی خالص به خریدار بفروشد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😠کاسبی که «غِشّ در معامله» کند،... 🔺همان‌طور که در مطلب پیشین اشاره شد، «غِش در معامله» این است که فروشنده خریدار را به نحوی فریب دهد؛ مثل این‌که کالایش را بهتر از آن‌چه هست، نمایش دهد یا کالای بدلی یا قلابی را جای کالای اصل جا بزند یا چیزی ناخالص را به جای چیزی خالص به خریدار بفروشد... 🌿...عَنْ عُبَيْسِ بْنِ هِشَامٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ يَبِيعُ اَلدَّقِيقَ فَقَالَ: «إِيَّاكَ وَ اَلْغِشَّ فَإِنَّ مَنْ غَشَّ غُشَّ فِي مَالِهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَالٌ غُشَّ فِي أَهْلِهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۰ 🌿نقل شده است: مردی که آرد می‌فروخت، نزد امام صادق (علیه‌السلام) رفت. 🔶حضرت به او فرمودند: 🔸«بر حذر باش از غشّ [در معاملاتت]؛ زیرا کسی که غشّ کند، در مالش غش می‌شود1️⃣ و اگر مالی نداشته باشد، در خانواده‌اش غش صورت می‌گیرد.2️⃣» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ قَالَ: كُنْتُ أَبِيعُ اَلسَّابِرِيَّ فِي اَلظِّلاَلِ فَمَرَّ بِي أَبُو اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِي: «يَا هِشَامُ إِنَّ اَلْبَيْعَ فِي اَلظِّلِّ غِشٌّ وَ إِنَّ اَلْغِشَّ لاَ يَحِلُّ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۰ 🌿از هشام بن حکم نقل شده است: من کالاهای سابری3️⃣ را در سایه می‌فروختم. امام کاظم (علیه‌السلام) از کنار من عبور می‌کردند. 🔶به من فرمودند: 🔸«ای هشام! فروختنِ (کالا) در سایه، غشّ است و به‌راستی که غشّ (در معامله) حلال نیست.4️⃣» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِرَجُلٍ يَبِيعُ اَلتَّمْرَ: «يَا فُلاَنُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ لَيْسَ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ مَنْ غَشَّهُمْ.»» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۰ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔶«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مردی که خرما می‌فروخت، فرمودند: 🔸«فلانی! مگر نمی‌دانی کسی که با مسلمانان غشّ کند، از آن‌ها نیست؟!5️⃣»» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣شاید مقصود این باشد که در مالش عیب و ایراد و ناخالصی‌های ناآشکاری ایجاد می‌شود که متوجه آن نمی‌شود و در نهایت دچار ضرر می‌گردد. 2️⃣شاید مقصود این باشد که در خانواده‌اش عیب و ایراد و کج‌روی‌هایی ایجاد می‌شود که متوجه آن نمی‌شود و بعدها می‌فهمد که آن‌طور که فکر می‌کرده خانواده‌ی سالم و بی عیب و نقصی ندارد. 3️⃣گویا سابر، عربی‌شده‌ی شاپور و شهری در ولایت فارس بوده است. فارس نیز منطقه‌ای وسیع بوده و شامل استان‌های فارس، بوشهر، هرمزگان، کهگیلویه‌وبویراحمد، یزد و بخشی از خوزستان کنونی می‌شده است. 4️⃣مقصود این است که فروش کالا در جایی که تاریک است و مشتری نمی‌تواند آن را به‌درستی ببیند، ورانداز کند، محاسن و معایبش را تشخیص دهد و در نهایت با آگاهی از ویژگی‌هایش آن را بخرد، جایز نیست. 5️⃣یعنی کسی که به مسلمانان خیانت کند و آن‌ها را بفریبد، دیگر از مسلمانان محسوب نمی‌شود (مگر این‌که جبران کند و بازگردد.) 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠دعاهایی که هنگام باز کردن مغازه، به کاسب‌ها توصیه شده است... 🌿...عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «يَا أَبَا اَلْفَضْلِ! أَ مَا لَكَ مَكَانٌ تَقْعُدُ فِيهِ فَتُعَامِلَ اَلنَّاسَ؟» قَالَ: قُلْتُ: بَلَى. قَالَ: «مَا مِنْ رَجُلٍ مُؤْمِنٍ يَرُوحُ أَوْ يَغْدُو إِلَى مَجْلِسِهِ أَوْ سُوقِهِ فَيَقُولُ حِينَ يَضَعُ رِجْلَهُ فِي اَلسُّوقِ «اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِهَا وَ خَيْرِ أَهْلِهَا»، إِلاَّ وَكَّلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَنْ يَحْفَظُهُ وَ يَحْفَظُ عَلَيْهِ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ فَيَقُولُ لَهُ: «قَدْ أُجِرْتَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ أَهْلِهَا يَوْمَكَ هَذَا بِإِذْنِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ رُزِقْتَ خَيْرَهَا وَ خَيْرَ أَهْلِهَا فِي يَوْمِكَ هَذَا.» فَإِذَا جَلَسَ مَجْلِسَهُ قَالَ حِينَ يَجْلِسُ: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ حَلاَلاً طَيِّباً وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أَظْلِمَ أَوْ أُظْلَمَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ صَفْقَةٍ خَاسِرَةٍ وَ يَمِينٍ كَاذِبَةٍ» فَإِذَا قَالَ ذَلِكَ قَالَ لَهُ اَلْمَلَكُ اَلْمُوَكَّلُ بِهِ: «أَبْشِرْ فَمَا فِي سُوقِكَ اَلْيَوْمَ أَحَدٌ أَوْفَرَ مِنْكَ حَظّاً قَدْ تَعَجَّلْتَ اَلْحَسَنَاتِ وَ مُحِيَتْ عَنْكَ اَلسَّيِّئَاتُ وَ سَيَأْتِيكَ مَا قَسَمَ اَللَّهُ لَكَ مُوَفَّراً حَلاَلاً طَيِّباً مُبَارَكاً فِيهِ.»» 📚الکافي، ج۵، ص۱۵۵ 🌿از سَدیر بن حُکَیم صیرفی نقل شده است: 🔶امام باقر (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔸«ای ابو فضل!1️⃣ آیا تو مکانی2️⃣ نداری که در آن بنشینی و با مردم معامله کنی؟» 🔷عرض کردم: 🔹بله. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«هیچ مرد مؤمنی نیست که چه شب و چه صبح، به جایگاهش یا بازارش برود و زمانی که پایش را در بازار می‌گذارد، بگوید: 🤲«اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ خَيْرِهَا وَ خَيْرِ أَهْلِهَا»؛ «خداوندا! من از خیر این بازار و از خیر اهل این بازار، از تو طلب می‌کنم.»، 👈مگراین‌که خداوند (عزّوجلّ) فرشته‌ای که او را حفظ می‌کند را وکیل او می‌گرداند و این فرشته تا زمانی که آن مرد مؤمن به خانه‌اش برگردد، از او محافظت می‌کند و به او می‌گوید: 🔅«به‌راستی امروز، به اذن خداوند، از شر این بازار و از شر اهل آن، از تو محافظت شد. و به‌راستی امروز خیر این بازار و خیر اهل آن، روزی‌ات شد.» 🔸و این مرد مؤمن وقتی در جایگاهش3️⃣ می‌نشیند (اگر) زمانی که می‌نشیند، بگوید: 🤲«أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ حَلاَلاً طَيِّباً وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أَظْلِمَ أَوْ أُظْلَمَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ صَفْقَةٍ خَاسِرَةٍ وَ يَمِينٍ كَاذِبَةٍ»؛ «گواهی می‌دهم که هیچ خدایی جز الله نیست، او تنهاست و شریکی ندارد و گواهی می‌دهم که محمد بنده‌ی او و فرستاده‌ی اوست. خداوندا! من از فضل تو، (روزی‌ای) حلال و پاکیزه می‌خواهم و از این‌که (در معاملاتم به کسی) ظلم کنم و به من ظلم شود، به تو پناه می‌آورم و از معاملات زیان‌بار و سوگند دروغین4️⃣ به تو پناه می‌برم.» 👈پس هرگاه این را بگوید، آن فرشته‌ی موکّل (که وکیل او شده است)، به او می‌گوید: 🔅«بشارت باد! که امروز در بازارت، هیچ‌کس بهره‌ای افزون‌تر از تو نبرد؛ به‌راستی تو به‌سوی نیکی‌ها شتافتی و بدی‌ها از [سیاهه‌ی اعمالِ] تو محو شد و به‌زودی آن (روزی‌ای) که خداوند سهم تو قرار داده، تمام‌وکمال و حلال و پاکیزه و پربرکت، به تو خواهد رسید.»» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣ابوفضل، کنیه سَدیر بوده است. شغل سدیر همان‌طور که از لقبش پیداست، صرّافی بوده است. 2️⃣مثل یک مغازه یا حتی گوشه‌ای از خیابان که انسان آن‌جا بساطی پهن می‌کند و کسب و کاری راه می‌اندازد. 3️⃣مقصود، جایگاهی است که کسب و کارش را آن‌جا برپا کرده. 4️⃣مقصود، سوگندهایی است که برخی کاسب‌ها در مورد کیفیت کالایشان یا قیمت مناسبش می‌خورند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠پیش‌گویی عجیب حضرت ابوطالب درباره ولادت حضرت امیر 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ جَاءَتْ إِلَى أَبِي طَالِبٍ لِتُبَشِّرَهُ بِمَوْلِدِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ: «اِصْبِرِي سَبْتاً أُبَشِّرْكِ بِمِثْلِهِ إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ.»» وَ قَالَ: «اَلسَّبْتُ ثَلاَثُونَ سَنَةً وَ كَانَ بَيْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ثَلاَثُونَ سَنَةً.» 📚الکافي، ج۱، ص۴۵۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«به‌راستی که فاطمه بنت‌اسد (مادر امیرالمؤمنین)، نزد (شوهرش) ابوطالب رفت تا او را به ولادت پیامبر (صلوات‌الله‌علیهم) بشارت دهد. 🔸ابوطالب به او گفت: «به‌اندازه یک ″سَبت″ صبر کن؛ که تو را به (مولودی) بشارت می‌دهم که مثل او است، جزاین‌که نبوت ندارد.»» 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«″سَبت″، سی سال است و (فاصله‌ی سنیِ) میان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) سی سال بود.»*️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣حضرت ابوطالب چهار پسر داشت که فاصله سنی میان هریک از آن‌ها با پسر بعدی، ده سال بوده است؛ «طالب» پسر اول بوده است و حضرت ابوطالب به‌واسطه‌ی او به این کنیه نامیده شده است. پسر دوم «عقیل» است که ماجراهایی از او شنیده‌اید. پسر سوم «جعفر» بوده که نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین برادر حضرت امیر به ایشان بوده و پسر چهارم نیز حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب بوده است. 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️اشاره‌ی ایشان به این‌که فرزندشان امیرالمؤمنین «مثلِ» پیامبر (صلوات‌الله‌علیهم) است، شبیه این فرمایش خداوند در آیه شریفه مباهله است: 🔆«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»[آل‌عمران:۶۱]؛ 🔅«(ای پیامبر!) هرکس بعد از این‌که علمی به تو داده شد، درباره او (حضرت عیسی) با تو محاجّه کرد، (به آن‌ها) بگو: «بیایید. پسرانتان را و پسرانمان را، و زنانتان را و زنانمان را، و خودتان را و خودمان را (نیز) فرا بخوانیم. سپس (دو گروه) یکدیگر را نفرین کنیم. پس لعنت خداوند بر دروغ‌گویان.»» 🔺همان‌طور که می‌دانید این آیه در خصوص مسیحیان نجران نازل شده است که در برابر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) ادعای حقانیت داشتند و حضرت به دستور خداوند با آن‌ها مباهله کردند. 🔺مباهله، درخواست لعن و نفرین یکدیگر از خداوند است برای اثبات حقانیت، و بین دو گروه که هر دو ادعای حقانیت دارند، رخ می‌دهد. 🔺شیعه و سنی نقل کرده‌اند که پیامبر در اجابت به فرمان خداوند، در این صحنه تاریخی، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهما) را برای همراهی خود فرا خواندند. 🔺بنابراین امام حسن و امام حسین، به‌عنوان پسران رسول خدا، حضرت زهرا، به‌عنوان زنان ایشان، و حضرت امیر به‌عنوان نفس (جانِ) ایشان در این مواجهه حاضر شدند. 🔺این‌که حضرت امیر، نفس و جان و خودِ پیامبر عنوان گرفته‌اند، در میان شیعه و اهل‌سنت، از فضایل ایشان محسوب می‌شود و نشان از نزدیکی جایگاه ایشان به پیامبر (صلوات‌الله‌علیهما) دارد. همان مقام، با این تفاوت که ایشان پیامبر نیستند. 🔺از فرزند احمد بن حنبل (چهارمین پیشوای مذهبی اهل سنت) نقل شده است که وقتی از پدرش پرسیدند برترین اصحاب پیامبر چه کسانی هستند، افرادی را نام برد، اما از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نامی به میان نیاورد. وقتی علت را جویا شدند، با استناد به همین آیه، پاسخ داد: علی بن ابی‌طالب از اصحاب نیست، او نفس پیغمبر است. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😨اثر دنیوی و اخروی قَسَم خوردن هنگام معامله 🌿...عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«ثَلاَثَةٌ لاَ يَنْظُرُ اَللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَحَدُهُمْ رَجُلٌ اِتَّخَذَ اَللَّهَ بِضَاعَةً لاَ يَشْتَرِي إِلاَّ بِيَمِينٍ وَ لاَ يَبِيعُ إِلاَّ بِيَمِينٍ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۲ 🔶از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«سه گروه هستند که خداوند (تعالی) در روز قیامت به هیچ‌یک از آنان نظرِ [رحمت] نمی‌کند؛ 👈یکی از آنان، مردی است که خداوند را مال‌التجاره‌ی خود می‌کند؛ چیزی را نمی‌خرد مگر با قسم (به خدا) و چیزی را نمی‌فروشد مگر با قسم (به خدا.)» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ رَفَعَهُ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ: 🍃«إِيَّاكُمْ وَ اَلْحَلْفَ فَإِنَّهُ يُنَفِّقُ اَلسِّلْعَةَ وَ يَمْحَقُ اَلْبَرَكَةَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۲ 🔶از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«بر حذر باشید از قسم خوردن (هنگام معامله)؛ چراکه این‌کار، آن کالایتان را تبلیغ می‌کند، ولی برکت را از بین می‌برد.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ أَبِي حَمْزَةَ رَفَعَهُ قَالَ: قَامَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَلَى دَارِ اِبْنِ أَبِي مُعَيْطٍ وَ كَانَ يُقَامُ فِيهَا اَلْإِبِلُ فَقَالَ: 🍃«يَا مَعَاشِرَ اَلسَّمَاسِرَةِ! أَقِلُّوا اَلْأَيْمَانَ فَإِنَّهَا مَنْفَقَةٌ لِلسِّلْعَةِ مَمْحَقَةٌ لِلرِّبْحِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۲ 🌿از ابوحمزه ثمالی نقل شده است: 🔶امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر فراز محله ابن‌ابی‌مُعَیط که شتران را [برای خرید و فروش] آن‌جا نگه‌داری می‌کردند، ایستادند و فرمودند: 🔸«ای جماعت دلّال! قَسَم‌خوردن‌هایتان را کم کنید؛ چراکه قسم خوردن، کالایتان را تبلیغ می‌کند، ولی سودتان را از بین می‌برد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😡قابل توجه سلاطین و گردن‌کلفت‌های بازار، که علیه مردم دست‌به‌یکی می‌کنند! 🌿...عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ اَلْفَزَارِيِّ قَالَ: دَعَا أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَوْلًى لَهُ يُقَالُ لَهُ مُصَادِفٌ فَأَعْطَاهُ أَلْفَ دِينَارٍ وَ قَالَ لَهُ: «تَجَهَّزْ حَتَّى تَخْرُجَ إِلَى مِصْرَ فَإِنَّ عِيَالِي قَدْ كَثُرُوا.» قَالَ: فَتَجَهَّزَ بِمَتَاعٍ وَ خَرَجَ مَعَ اَلتُّجَّارِ إِلَى مِصْرَ فَلَمَّا دَنَوْا مِنْ مِصْرَ اِسْتَقْبَلَتْهُمْ قَافِلَةٌ خَارِجَةٌ مِنْ مِصْرَ فَسَأَلُوهُمْ عَنِ اَلْمَتَاعِ اَلَّذِي مَعَهُمْ مَا حَالُهُ فِي اَلْمَدِينَةِ وَ كَانَ مَتَاعَ اَلْعَامَّةِ فَأَخْبَرُوهُمْ أَنَّهُ لَيْسَ بِمِصْرَ مِنْهُ شَيْءٌ فَتَحَالَفُوا وَ تَعَاقَدُوا عَلَى أَنْ لاَ يَنْقُصُوا مَتَاعَهُمْ مِنْ رِبْحِ اَلدِّينَارِ دِينَاراً فَلَمَّا قَبَضُوا أَمْوَالَهُمْ وَ اِنْصَرَفُوا إِلَى اَلْمَدِينَةِ فَدَخَلَ مُصَادِفٌ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَعَهُ كِيسَانِ فِي كُلِّ وَاحِدٍ أَلْفُ دِينَارٍ فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا رَأْسُ اَلْمَالِ وَ هَذَا اَلْآخَرُ رِبْحٌ فَقَالَ: «إِنَّ هَذَا اَلرِّبْحَ كَثِيرٌ وَ لَكِنْ مَا صَنَعْتَهُ فِي اَلْمَتَاعِ؟» فَحَدَّثَهُ كَيْفَ صَنَعُوا وَ كَيْفَ تَحَالَفُوا. فَقَالَ: «سُبْحَانَ اَللَّهِ تَحْلِفُونَ عَلَى قَوْمٍ مُسْلِمِينَ أَلاَّ تَبِيعُوهُمْ إِلاَّ رِبْحَ اَلدِّينَارِ دِينَاراً؟!» ثُمَّ أَخَذَ أَحَدَ اَلْكِيسَيْنِ فَقَالَ: «هَذَا رَأْسُ مَالِي وَ لاَ حَاجَةَ لَنَا فِي هَذَا اَلرِّبْحِ.» ثُمَّ قَالَ: «يَا مُصَادِفُ! مُجَادَلَةُ اَلسُّيُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ اَلْحَلاَلِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۱ 🌿از ابوجعفر فَزاری نقل شده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) یکی از غلامان خود به‌نام مصادف را فراخواندند، به او هزار دینار (سکه طلا) دادند و فرمودند: 🔸«خود را آماده کن و (برای تجارت با این پول) به مصر برو؛ چراکه نان‌خورهای من زیاد شده‌اند.» 🔷مصادف، کالایی تهیه کرد و به‌همراه تاجرانِ (دیگری)، به مصر رفت. وقتی نزدیک مصر شدند، قافله‌ای که از مصر خارج می‌شدند، به استقبال آن‌ها آمدند. از آن قافله درباره کالایی که همراهشان (به مصر) آورده بودند، سؤال کردند؛ که وضعیت آن کالا - که کالایی مورد استفاده و نیاز عموم بود - در شهر چگونه است. 🔹اهل قافله به آنان خبر دادند که در مصر از این کالا یافت نمی‌شود. پس مصادف و همراهانش با یکدیگر هم‌قَسَم و هم‌پیمان شدند که هیچ‌کدامشان از سود یک دینار برای هر دینار (سود صددرصدی) کم‌تر نگیرند. 🔷وقتی [کالاها را به دو برابر قیمت فروختند،] اموالشان را برداشتند و به مدینه بازگشتند، مصادف درحالی‌که دو کیسه همراه داشت که در هرکدام هزار دینار بود، نزد امام صادق (علیه‌السلام) رفت و عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، ای کیسه سرمایه اولیه شماست و این کیسه نیز سود آن است. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«به‌راستی که این سود خیلی زیاد است! مگر با آن کالا چه کردی؟!» 🔷مصادف برای امام تعریف کرد که چگونه عمل کردند و چگونه هم‌قسم شدند و… 🔶حضرت فرمودند: 🔸«سبحان الله! با یکدیگر علیه گروهی از مسلمانان هم‌قسم شدید که آن کالا را نفروشید، مگر با سود یک دینار برای هر دینار؟!» 🔶سپس حضرت یکی از کیسه‌ها را برداشتند و فرمودند: 🔸«این سرمایه اولیه من است. ما نیازی به آن سود نداریم.» 🔶بعد فرمودند: 🔸«ای مصادف! جنگ شمشیرها (جنگ تن به تن)، از دنبال مال حلال رفتن، آسان‌تر است!» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠«احتکار» چیست و شامل کدام کالاها می‌شود؟ 🌿...عَنِ اَلْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «اَلْحُكْرَةُ أَنْ يَشْتَرِيَ طَعَاماً لَيْسَ فِي اَلْمِصْرِ غَيْرُهُ فَيَحْتَكِرَهُ فَإِنْ كَانَ فِي اَلْمِصْرِ طَعَامٌ أَوْ يُبَاعُ غَيْرُهُ فَلاَ بَأْسَ بِأَنْ يَلْتَمِسَ بِسِلْعَتِهِ اَلْفَضْلَ.» قَالَ: وَ سَأَلْتُهُ عَنِ اَلزَّيْتِ فَقَالَ: «إِنْ كَانَ عِنْدَ غَيْرِكَ فَلاَ بَأْسَ بِإِمْسَاكِهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۴ 🌿از عُبیدالله بن علی حلبی نقل شده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«احتکار، این است که (شخصی) غذایی که جز آن در شهر نیست را بخرد و نگه دارد (تا گران شود.) اما اگر در شهر غذا موجود باشد یا شخص دیگری بفروشد، اشکالی ندارد که به‌واسطه‌ی کالایش سودی کسب کند.» 🔷از ایشان درباره روغن زیتون سؤال کردم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«اگر نزد شخصی غیر از تو موجود باشد، اشکالی ندارد که آن را نگه داری.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ أَبِي اَلْفَضْلِ سَالِمٍ اَلْحَنَّاطِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَا عَمَلُكَ؟» قُلْتُ: حَنَّاطٌ وَ رُبَّمَا قَدِمْتُ عَلَى نَفَاقٍ وَ رُبَّمَا قَدِمْتُ عَلَى كَسَادٍ فَحَبَسْتُ. فَقَالَ: «فَمَا يَقُولُ مَنْ قِبَلَكَ فِيهِ؟» قُلْتُ: يَقُولُونَ مُحْتَكِرٌ. فَقَالَ: «يَبِيعُهُ أَحَدٌ غَيْرُكَ؟» قُلْتُ: مَا أَبِيعُ أَنَا مِنْ أَلْفِ جُزْءٍ جُزْءاً قَالَ: «لاَ بَأْسَ إِنَّمَا كَانَ ذَلِكَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ يُقَالُ لَهُ حَكِيمُ بْنُ حِزَامٍ وَ كَانَ إِذَا دَخَلَ اَلطَّعَامُ اَلْمَدِينَةَ اِشْتَرَاهُ كُلَّهُ فَمَرَّ عَلَيْهِ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: «يَا حَكِيمَ بْنَ حِزَامٍ إِيَّاكَ أَنْ تَحْتَكِرَ.»» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۵ 🌿از سالم حنّاط نقل شده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔸«چه می‌کنی؟» 🔷عرض کردم: 🔹حنّاط (گندم‌فروش) هستم؛ گاهی (بازار) رونق دارد و گاهی کساد1️⃣ است. [وقتی بازار کساد است،] من گندم را نگه می‌دارم (نمی‌فروشم.) 🔶حضرت فرمودند: 🔸«(مردم) در مورد این کار تو چه می‌گویند؟» 🔷عرض کردم: 🔹می‌گویند محتکر هستم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«آیا غیر از تو نیز کسی آن را می‌فروشد؟» 🔷عرض کردم: 🔹من یک‌هزارمِ (آن‌چه در بازار است) را هم نمی‌فروشم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«اشکالی ندارد. مردی از قریش بود به نام حکیم بن حزام. وقتی غذا (مواد غذایی) [توسط تاجران] وارد مدینه می‌شد، همه‌اش را می‌خرید. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نزد او رفتند و فرمودند: «بر حذر باش از این‌که احتکار کنی!»» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «لَيْسَ اَلْحُكْرَةُ إِلاَّ فِي اَلْحِنْطَةِ وَ اَلشَّعِيرِ وَ اَلتَّمْرِ وَ اَلزَّبِيبِ وَ اَلسَّمْنِ2️⃣.»3️⃣ 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۴ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«احتکار، فقط در مورد گندم، جو، خرما، کشمش و روغن است.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣یعنی خرید و فروش (به هر علتی) کم است و رونقی ندارد. 2️⃣سمن، روغنی است که از شیر (گاو، گوسفند یا…) گرفته می‌شود. 3️⃣آن‌چه حضرت ذکر کرده‌اند، مواد اولیه غذایی و قوت غالب مردم بوده است. انبار کردن و نفروختن هرآن‌چه که امروز در سفره مردم چنین نقشی دارد نیز شامل حکم «احتکار» می‌شود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠سرنوشت کنیز زیبایی که در زندان به امام کاظم هدیه شد 🔹هارون‌الرشید کنیز سفیدروی زیبا و پاکیزه‌ای را نزد حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) فرستاد تا در زندان به ایشان خدمت کند. 🔸امام کاظم (علیه‌السلام به فرستاده‌ی هارون) فرمودند: «به هارون بگو: ″«بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ»[نمل:۳۶]؛ «بلکه شما به هدیه‌ی خود شادمانید»1⃣ من به این هدیه و مانند آن نیازی ندارم.″» 🔹هارون با خشم شمشیر کشید و گفت: پیش او برگرد و بگو: ″ما تو را با رضایت خودت زندانی نکرده‌ایم و با رضایت خودت کسی را به خدمتت نمی‌گیریم.″ کنیز را نزد او بگذار و برگرد. 🔹او نیز چنین کرد و برگشت. بعد، هارون از جایش برخواست و خدمتکارش را نزد امام کاظم (علیه‌السلام) فرستاد تا درباره وضعیت کنیز تحقیق کند. 🔹خدمتکار دید کنیز به درگاه پروردگارش به سجده افتاده و سرش را بلند نمی‌کند (و این ذکر را) می‌گوید: «قُدُّوسٌ سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ»؛ «(خداوندا!) پاک و منزّه هستی.» 🔹هارون گفت: به خدا قسم موسی بن جعفر او را سحر کرده است. او را نزد من بیاورید. کنیز را نزد هارون آوردند، درحالی‌که سخت به خود می‌لرزید و نگاهش به آسمان بود. هارون گفت: حالت چه‌گونه است؟ 🔹کنیز گفت: حالم، حال بدیع (بی‌سابقه)ای است. به‌راستی که من نزد ایشان ایستاده بودم، درحالی‌که شب و روز به نماز ایستاده بودند. 🔹وقتی از نمازشان فارغ شدند و مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بودند، به ایشان عرض کردم: آقای من! آیا حاجتی ندارید که به شما بدهم؟ 🔸فرمودند: «به تو نیازی ندارم.» 🔹عرض کردم: مرا نزد شما آورده‌اند تا نیازهایتان را برآورده کنم. 🔸فرمودند: «پس این‌ها چه می‌کنند؟» 🔹ناگهان نگاهم به باغی پر از گل افتاد که ابتدا و انتهایش را نمی‌دیدم. در آن، جای‌گاه‌هایی بود که با فرش‌هایی طلابافت و ابریشمین، مفروش شده بودند و رویشان خدمتکاران زن و مردی بودند که هرگز زیبارویانی مثل آن‌ها ندیده بودم و هیچ لباسی مثل لباس‌هایشان ندیده بودم؛ لباس‌هایی که به ابریشم سبز و جواهرات و گوهر و یاقوت آراسته بودند. در دستانشان ظرف آب و حوله‌هایی بود و از تمام غذاها به دست گرفته بودند. 🔹پس من به سجده افتادم تا این‌که این خدمتکار تو، مرا بلند کرد. پس خود را این‌جا که هستم، یافتم. 🔹هارون به او گفت: ای زن خبیث! شاید سجده کرده‌ای و خوابت برده و این‌ها را در خواب دیده‌ای. 🔹کنیز گفت: نه به خدا قسم. پیش از آن‌که به سجده روم، دیدم و به خاطر آن‌چه دیده بودم، سجده رفتم. 🔹هارون (به خدمتکارش) گفت: این زن خبیث را نزد خودت بازداشت کن تا هیچ‌کس این سخنان را از او نشنود. 🔹آن زن به نماز روی آورد.2⃣ و هرگاه نزد او درباره آن موضوع سخن به میان می‌آمد، می‌گفت: من آن عبد صالح3⃣ را چنین یافتم. 🔹وقتی درباره این حرفش از او می‌پرسیدند، می‌گفت: به‌راستی که وقتی آن صحنه‌ها را دیدم، کنیزها(یی که در باغ بودند،) مرا صدا زدند که: «فلانی! از این بنده‌ی صالح دور شو تا ما نزد او برویم. فقط ما برای او هستیم، نه تو.» 🔹آن کنیزِ تا زمان مرگش چنین حالی داشت. او چند روز پیش از وفات (شهادت) امام موسی کاظم (علیه‌السلام) از دنیا رفت. 📚مناقب‌آل‌أبي‌طالب(لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۲۹۷ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣این سخن را حضرت سلیمان (علیه‌السلام) به فرستادگان بلقیس گفتند، بعد از این‌که ایشان هدایای آن‌ها را در برابر نعمت‌هایی که خداوند به ایشان داده بود، ناچیز شمردند. 2⃣گویا آن زن پیش‌تر اهل نماز نبوده است. 3⃣یکی از القاب امام کاظم (علیه‌السلام) «عبد صالح» است. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿وَ فِي كِتَابِ الْأَنْوَارِ قَالَ الْعَامِرِيُ‏ إِنَّ هَارُونَ الرَّشِيدَ أَنْفَذَ إِلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ جَارِيَةً خَصِيفَةً لَهَا جَمَالٌ وَ وَضَاءَةٌ لِتَخْدِمَهُ فِي السِّجْنِ فَقَالَ قُلْ لَهُ «بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ» لَا حَاجَةَ لِي فِي هَذِهِ وَ لَا فِي أَمْثَالِهَا قَالَ فَاسْتَطَارَ هَارُونُ غَضَباً وَ قَالَ ارْجِعْ إِلَيْهِ وَ قُلْ لَهُ لَيْسَ بِرِضَاكَ حَبَسْنَاكَ وَ لَا بِرِضَاكَ خَدَمْنَاكَ وَ اتْرُكِ الْجَارِيَةَ عِنْدَهُ وَ انْصَرِفْ قَالَ فَمَضَى وَ رَجَعَ ثُمَّ قَامَ هَارُونُ عَنْ مَجْلِسِهِ وَ أَنْفَذَ الْخَادِمَ إِلَيْهِ لِيَتَفَحَّصَ عَنْ حَالِهَا فَرَآهَا سَاجِدَةً لِرَبِّهَا لَا تَرْفَعُ رَأْسَهَا تَقُولُ قُدُّوسٌ سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ فَقَالَ هَارُونُ سَحَرَهَا وَ اللَّهِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ بِسِحْرِهِ عَلَيَّ بِهَا فَأُتِيَ بِهَا وَ هِيَ تَرْتَعِدُ شَاخِصَةً نَحْوَ السَّمَاءِ بَصَرَهَا فَقَالَ مَا شَأْنُكِ قَالَتْ شَأْنِي الشَّأْنُ الْبَدِيعُ إِنِّي كُنْتُ عِنْدَهُ وَاقِفَةً وَ هُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ فَلَمَّا انْصَرَفَ مِنْ صَلَاتِهِ بِوَجْهِهِ وَ هُوَ يُسَبِّحُ اللَّهَ وَ يُقَدِّسُهُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي هَلْ لَكَ حَاجَةٌ أُعْطِيكَهَا قَالَ وَ مَا حَاجَتِي إِلَيْكِ قُلْتُ إِنِّي أُدْخِلْتُ عَلَيْكَ لِحَوَائِجِكِ قَالَ فَمَا بَالُ هَؤُلَاءِ قَالَتْ فَالْتَفَتُّ فَإِذَا رَوْضَةٌ مُزْهَرَةٌ لَا أَبْلُغُ آخِرَهَا مِنْ أَوَّلِهَا بِنَظَرِي وَ لَا أَوَّلَهَا مِنْ آخِرِهَا فِيهَا مَجَالِسُ مَفْرُوشَةٌ بِالْوَشْيِ وَ الدِّيبَاجِ وَ عَلَيْهَا وُصَفَاءُ وَ وَصَائِفُ‏ لَمْ أَرَ مِثْلَ وُجُوهِهِمْ حُسْناً وَ لَا مِثْلَ لِبَاسِهِمْ لِبَاساً عَلَيْهِمُ الْحَرِيرُ الْأَخْضَرُ وَ الْأَكَالِيلُ وَ الدُّرُّ وَ الْيَاقُوتُ وَ فِي أَيْدِيهِمْ الْأَبَارِيقُ وَ الْمَنَادِيلُ وَ مِنْ كُلِّ الطَّعَامِ فَخَرَرْتُ سَاجِدَةً حَتَّى أَقَامَنِي هَذَا الْخَادِمُ فَرَأَيْتُ نَفْسِي حَيْثُ كُنْتُ قَالَ فَقَالَ هَارُونُ يَا خَبِيثَةُ لَعَلَّكِ سَجَدْتِ فَنِمْتِ فَرَأَيْتِ هَذَا فِي مَنَامِكِ قَالَتْ لَا وَ اللَّهِ يَا سَيِّدِي إِلَّا قَبْلَ سُجُودِي رَأَيْتُ فَسَجَدْتُ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ فَقَالَ الرَّشِيدُ اقْبِضْ هَذِهِ الْخَبِيثَةَ إِلَيْكَ فَلَا يَسْمَعْ هَذَا مِنْهَا أَحَدٌ فَأَقْبَلَتْ فِي الصَّلَاةِ فَإِذَا قِيلَ لَهَا فِي ذَلِكَ قَالَتْ هَكَذَا رَأَيْتُ الْعَبْدَ الصَّالِحَ فَسُئِلَتْ عَنْ قَوْلِهَا قَالَتْ إِنِّي لَمَّا عَايَنْتُ مِنَ الْأَمْرِ نَادَتْنِي الْجَوَارِي يَا فُلَانَةُ ابْعُدِي عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ حَتَّى نَدْخُلَ عَلَيْهِ فَنَحْنُ لَهُ دُونَكِ فَمَا زَالَتْ كَذَلِكَ حَتَّى مَاتَتْ وَ ذَلِكَ قَبْلَ مَوْتِ مُوسَى بِأَيَّامٍ يَسِيرَةٍ. 📚مناقب‌آل‌أبي‌طالب(لابن‌شهرآشوب)، ج‏۴، ص۲۹۷ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
👈دستور رسول خدا به کسی که در قحطی، مواد غذایی را احتکار کرده بود 🌿...عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «نَفِدَ اَلطَّعَامُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَتَاهُ اَلْمُسْلِمُونَ فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَدْ نَفِدَ اَلطَّعَامُ وَ لَمْ يَبْقَ مِنْهُ شَيْءٌ إِلاَّ عِنْدَ فُلاَنٍ فَمُرْهُ يَبِيعُهُ اَلنَّاسَ. قَالَ: فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: «يَا فُلاَنُ إِنَّ اَلْمُسْلِمِينَ ذَكَرُوا أَنَّ اَلطَّعَامَ قَدْ نَفِدَ إِلاَّ شَيْئاً عِنْدَكَ فَأَخْرِجْهُ وَ بِعْهُ كَيْفَ شِئْتَ وَ لاَ تَحْبِسْهُ.»» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۴ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، غذا (مواد غذایی) نایاب شد. 🔷مسلمانان نزد ایشان رفتند و عرض کردند: 🔹ای رسول خدا! غذا نایاب شده و جز نزد فلانی چیزی باقی نمانده است. پس به او دستور دهید که آن را به مردم بفروشد. 🔆پیامبر [نزد کسی که مواد غذایی داشت، رفتند،] حمد و ثنای خداوند را به‌جا آوردند و (به او) فرمودند: 🔅«فلانی! مسلمانان گفتند غذا نایاب شده و فقط نزد تو است. آن را (از انبارت) بیرون بیاور و هرطور می‌خواهی بفروش، ولی (نزد خودت) نگه ندار.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😱احتکارکننده ملعون است! 🌿...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: 🍃«اَلْجَالِبُ مَرْزُوقٌ وَ اَلْمُحْتَكِرُ مَلْعُونٌ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۵ 🔶از امام صادق از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: 🔸«کسی که مشتری جلب می‌کند، روزی داده می‌شود 🔸و کسی که احتکار می‌کند، مورد لعنت*️⃣ است.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«اَلْحُكْرَةُ فِي اَلْخِصْبِ أَرْبَعُونَ يَوْماً وَ فِي اَلشِّدَّةِ وَ اَلْبَلاَءِ ثَلاَثَةُ أَيَّامٍ فَمَا زَادَ عَلَى اَلْأَرْبَعِينَ يَوْماً فِي اَلْخِصْبِ فَصَاحِبُهُ مَلْعُونٌ وَ مَا زَادَ عَلَى ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ فِي اَلْعُسْرَةِ فَصَاحِبُهُ مَلْعُونٌ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۵ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«احتکار کردن در زمان فراوانی، چهل روز است و در زمان سختی (نایاب شدن کالا) و بلا، سه روز است. 👈کسی که در زمان فراوانی، بیش از چهل روز احتکار کند، ملعون است و کسی که در زمان سختی بیش از سه روز احتکار کند، ملعون است.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣«لعن» به‌معنای راندن و دور کردنِ همراه با ناراحتی است. لعن از جانب خداوند، به‌معنای قطع رحمت و توفیق دنیوی و جلب عذاب اخروی است. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
🍒سیره امام کاظم در مصرف میوه، به‌عنوان یک باغ‌دار 🌿...عَنْ مُعَتِّبٍ قَالَ: كَانَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَأْمُرُنَا إِذَا أَدْرَكَتِ اَلثَّمَرَةُ أَنْ نُخْرِجَهَا فَنَبِيعَهَا وَ نَشْتَرِيَ مَعَ اَلْمُسْلِمِينَ يَوْماً بِيَوْمٍ. 📚الکافي، ج۵، ص۱۶۶ 🔷از معتّب (غلام امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام) نقل شده است: 🔹امام کاظم (علیه‌السلام) به ما دستور می‌دادند که هرگاه میوه‌ها رسیدند، آن‌ها را بیرون ببریم و بفروشیم و [برای خانه] همراه (سایر) مسلمانان، روزانه (میوه) بخریم. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona