🌺داستان های از زندگی امام جواد (علیه السلام)
محمد بن ابي العلاء مي گويد: شنيدم يحيي بن اكثم چنين مي گفت: روزي از امام جواد عليه السلام مسائل مختلفي را سؤال كردم و همه را پاسخ داد. به حضرت گفتم: به خدا سوگند! مي خواهم چيزي را از شما بپرسم، ولي شرم مي كنم.
امام فرمود: «أنا أخبرك قبل أن تسألني، تسألني عن الامام»؛ بدون آن كه تو سؤال كني من پاسخ مي دهم. مي خواهي بپرسي امام كيست؟
گفتم: آري، به خدا سوگند! سؤال من همين است. حضرت فرمود: امام منم.
عرض كردم: نشانه اي بر اين ادعا داريد؟ در اين هنگام عصايي كه در دست آن حضرت بود، به سخن آمد و گفت: او مولاي من و امام زمان و حجت خدا است. «فكان في يده عصا، فنطقت فقالت انه مولاي امام هذا الزمان و هو الحجة».
💢 (كافي، ج 1، ص 353).
📎#ابتدایی
📎#متوسطه
📎#داستان
📎#امام_جواد
📎#ولادت_امام_جواد
🌸https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58
داستان های از زندگی امام جواد (علیه السلام)
♦️شخصی به نام حسین مکاری می گوید: در بغداد نزد امام جواد علیه السلام رفتم. در آن زمان امام به دلیل ازدواج با ام فضل، دختر مأمون، در رفاه و آسایش ظاهری به سر میبرد. وقتی وضعیت امام را دیدم، پیش خود گفتم این مرد دیگر هرگز به وطن خودش، مدینه، بر نمیگردد.
امام جواد علیه السلام مدتی سر پایین انداخت، سپس سرش را بلند کرد و با چهرهای برافروخته فرمود: ای حسین، خوردن نان جو و نمک در کنار حرم رسول الله (مدینه) برای من محبوبتر است از وضعیتی که اکنون مرا در آن مشاهده میکنی.
💢 منابع:
بحار الانوار، ج 50، ص 48، ح 25
📎#ابتدایی
📎#متوسطه
📎#داستان
📎#امام_جواد
📎#ولادت_امام_جواد
🌸https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58
#ولادت_امام_جواد علیه السلام
#کاربرگ #رنگ_آمیزی
🎨همراه با الگوی رنگ آمیزی
🇮🇷
࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
https://eitaa.com/joinchat/1203896461Cdaaa70cb58
࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐