eitaa logo
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
72.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
334 ویدیو
689 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله حائری‌شیرازی (ره) نظرات، پیشنهادات و انتقادات: @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi کانال صوتی: @haerishirazi_mp3 شماره تماس: 09195194676 [لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید]
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸برای سنجش ایمان افراد، کفر به طاغوت آنها را بسنجید🔸 یکی از مصادیق فهم در دین این است که وقتی از ایمان کسی تعریف می‌کنند، شما ببینید کفر به طاغوت او چگونه بوده است. تمام مشکلات عالَم اسلام این است که کفر به طاغوت را جدّی نگرفتند و از کنار آن به‌سادگی گذشتند. امام خمینی رحمه الله، حج را با برائت از مشرکین واقعاً زنده کرد. امام راحل به آن‌هایی که مخالف برائت بودند، گفت: این‌ها به آمریکا لبیک می‌گویند! کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درس‌های عاشورا/ صفحه 68 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 انسان، هم رتبۀ آن چیزیست که به آن تعلّق دارد. هرکس می‌خواهد مقام خود را بسنجد، ببیند آرزویش چیست؟ @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸ما آرزو داریم روزی برسد که با مردم آمریکا زیر یک سقف عبادت کنیم🔸 درسی که واقعۀ عاشورا و کربلا به ما میدهد این است: ای انسان، اگر در عاشورا حق و باطل را شناختی، به خودت رجوع کن و حسین خودت را بشناس و از او تبعیت کن. حسینِ تو حقگویی و درستکاری توست. حسینِ تو نور و عقل توست. درسی که عاشورا به ما میدهد این است که یزید درون خود را بشناسیم و یزید بیرون عصر خود را هم شناسایی کنیم. اگر امثال بوش (رییس جمهور امریکا) کار یزید را میکنند، ما آنچه بر یزید آماده کرده ایم، از او دریغ نکنیم. کسانی که مرگ بر یزید میگویند، امروز مرگ بر آمریکا هم میگویند. منظور از مرگ بر آمریکا هم رژیم آمریکا است، نه مردم آمریکا. ما آرزو داریم روزی برسد که با مردم آمریکا زیر یک سقف عبادت کنیم و آن روز دور نخواهد بود. کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 65 @haerishirazi
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔸آخرین معامله پدر با امام زمان (علیه السلام)🔸 🌸 همین اواخر حیاتشان بود، در بیمارستان نمازی بستری بودند. نشر معارف می خواست اولین کتابشان را با عنوان آئینه تمام نما رونمایی کند و گفته بودند از میان صحبت های ایشان از ابتدای انقلاب تاکنون، قریب چهل عنوان احصاء شده که فصل به فصل رو نمایی خواهد شد ... طبعاً شرایط جابجایی نداشتند. صدایم زدند و گفتند: «تو به جای من برو و این مطلب را از جانب من بگو ... » 🌸 این کتاب ها، آخرین معامله امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) با من است، بعد با صدایی که آرام از ته گلو شنیده می شد گفتند: «وقتی امامت جمعه را رها کردم و به قم آمدم هیچ کس همراهم نیامد حتی اولادم...! » بعضاً تنها بودم. فقط برای سخنرانی ها محافظ می آمد و می رفتم. احساس کردم بیشتر از اینها باید برای امام زمانم کار کنم که این هم نیاز به تشکیلات و دفتر و دستک داشت. یک نوبت که همراه با همشیره زاده به جمکران رفتیم، به حضرت متوسل شدم که می خواهم تا وقت هست خدمتی کنم، اما امکانات خدمت را ندارم. در خلال توسل، این از ذهنم گذشت که برای آنکه حضرت صاحب الزمان نسبت به متوسلینش توجه خاص پیدا کند، راه نشان داده اند و آن هم خواندن در صبح هر جمعه است. نیت کردم که برای گشایش کارم، توفیق خدمت به دعای ندبه ایشان را تا آنجا که ممکن است ترک نکنم و همزمان متوسل هم باشم. چون از شرایط این دعا این بود که بصورت جمع خوانده شود، اعلام کردم من نیت دارم در منزل دعای ندبه برپا کنم. بعد از چندین هفته اداره اوقاف قم که متوجه نیت من شده بود، از من خواستند هر جمعه این دعا را در یکی از بقاع متبرکه برگزار کنم. هم هزینه تبلیغات و صبحانه و ... را به عهده گرفتند و هم نظم و نسقی به برنامه دادند؛ بصورتی که من برنامه های دیگرم را با آن تنظیم می کردم که مبادا هفته ای تعطیل شود. 🌸 بازار دعای ندبه ما رونق گرفت. اصحاب انگشت شمار آن به قریب صد نفری می رسید، بعضی وقتها هم بیشتر. از خلال این دعاها جوانان مخلصی کمتر از انگشتان دست، جذب مطالبم شدند و اعلام آمادگی کردند برای نشر این مطالب همه توانشان را وقف کنند. چند هزار نوار سخنرانیم که مربوط به ابتدای انقلاب تا اواخر امامت جمعه بود، داشت خاک میخورد. همه را پیاده کردند، عنوان بندی کردند، خودشان ناشر پیدا کردند و حالا اولین عنوانش در حال رونمایی است. تا آخرین عنوان هم چاپ خواهد شد. و این در حالی بود که قریب سه دهه بالاترین مقام استان فارس بودم با آن همه دفتر و دستک؛ اما آثار و برکات این چند جوان مخلص کجا ... ! 🌸 بعد همینجوری که چشمانشان را می بستند، اشکی از کنار چشمشان جاری شد و گفتند: «از این آقا حاضرتر و ناظرتر مگر داریم؟! کِی او را صدا زدیم که جوابمان را نداد ...؟!» در روز رو نمایی، مجالی برای صحبت ما دست نداد. اخوی بزرگمان را به جهت صحبت دعوت کردند. 📝 دکتر محمد علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر: 👈 @dralihaeri @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸معجزۀ «رَبط»🔸 منطقۀ وسیعی را در نظر بگیرید که یک میلیارد متر مکعب ظرفیت دارد و آب در آن قرار گرفته؛ یعنی به اندازۀ یک دریاچه. در جایی دیگر، در حاشیۀ یک اقیانوس، چاهی زده‌اند و به آب رسیده‌اند. آن چاه، فقط یک متر مکعب آب دارد. از آنجایی که این یک متر مکعب آب، متصل به اقیانوس است، نه می‌توان به آن گفت آب چاه، نه می‌توان گفت اقیانوس. حالا فرض کنید کسی نذر کرده که دستش را بزند به آب اقیانوس. این فرد، باید دستش را به آب آن دریاچه بزند یا آب آن چاه؟ اگر دستش را به آب چاه بزند نذرش ادا می‌شود؛ اما اگر به آن دریاچه دست بزند، نذرش ادا نمی‌شود! مگر آن یک متر، چه خصوصیاتی دارد که آن آبِ یک میلیاردی ندارد؟ درواقع آب چاه، همان آب اقیانوس است که از آنجا سر درآورده ... اقیانوس را نمی‌شود در دریاچۀ یک میلیاردی جای داد. اما در چاه یک متری می‌توان! آسمان‌ها دریاچه‌اند و قلب مؤمن، چاه است. کوچک است، اما وسیع. به‌خاطر چی؟ به خاطر ربطش! @haerishirazi