eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 . ▪️قبل از آخرین اعزامش به مزار شهدا رفت و مادر شهید اکبری را بر سر مزار دید و گفت مادر دعا می کنم و شما آمین بگو. مادر شهید هر چه پرسید  چه دعایی می خوانی گفت نپرس مادر فقط آمین بگو . مادر شهید به خاطر علاقه زیادی که به شهید داشت قبول کرد و آمین گفت : بعد از آن به جان پسر شهیدش قسم خورد  که بگوید چه دعایی کرده است  و شهید گفتند دعا کردم که لیاقت شهادت را داشته باشم و شهید بشم. . ▪️ ۵ ابراهیم ترابی ( از شهرستان ) گرامیباد. ترابی در جاده ام القصر در سن ۲۰ سالگی رسید) . 🆔 @hafttapeh
🏷 . 📝 در یکی از دست‌نوشته‌های محمدرضا قبل از عملیات بستان نوشته بود : «رزمندگان داخل اتاق نشسته بودند. وارد سنگر که می‌شدی، همه اسلحه به دست، با سربندهای «لا اله الا الله» یا «ابا عبدالله» آماده نشسته بودند. وقتی می‌پرسیدی: چرا مثل شب‌های قبل شوخی نمی‌کنید؟ جوابی نمی‌آمد! خدایا این عزیزان، قبل از شهادت به چه می‌اندیشند؟! دست هر کس قلمی و کاغذی بود. وقتی می‌پرسیدی: چه می‌کنید؟ فقط سر بالا می‌کردند و می‌گفتند: «وصیت‌نامه!» به راستی شاید اینان از شهادت خود باخبر بودند.» . 🩸 محمدرضا علیپور اهل در مورخه ۱۰ ۱۳۶۵ در رسید.شادی روحش 🇮🇷 . 🆔 @hafttapeh
. . 🦋مادر شهید می‌گفت: شب‌ها هر از گاهی که بیدار می شدم می‌دیدم زمزمه‌ای از داخل اتاق داود به گوش می‌رسد وقتی در را آهسته باز می‌کردم می‌دیدم فرش را کنار زده روی خاک نشسته و گریه می‌کند، می‌گفتم داوود جان تو این راه رو میروی مدرسه و میای آخه تو که گناهی نکردی چرا گریه می‌کنی؟ می‌گفت: مادر جان برای شما دعا می‌کنم…!🔸داود در میان بچه های من یک چیز دیگری بود ، داود آنقدر به خدا نزدیک بود و در زمان نوجوانی او شبی، خواب دیدم در عالم رویا سیدی نورانی، به من گفت این داود تو به دنیا ماندنی نیست و به زودی پر خواهد کشید وبه همین علت ترس از دست دادن او همیشه قلبم را می آزرد." . 💢داود پس از دو ماه ازدواج، مجدد راهی جبهه‌های جنوب شد و در مصاف با دشمنان میهن اسلامی شجاعانه نبرد کرد و در تاریخ ۹ اردیبهشت 61 یعنی فقط 10 روز  قبل از شهادت خود در تماس تلفنی که با مادر و همسر مکرمه‌اش داشت پس از شنیدن مژده مادر که پدر شدی...برگشت و گفت:« اما من مژده بزرگتری برای شما دارم که 10 روز دیگر موعد آن فرا می‌رسد »، تاریخ شهادتش را به خانواده اش اعلام کرد و سرانجام در روز یکشنبه 19 اردیبهشت 61 در خرمشهر بشهادت رسید . . 📸 ( وداع با فرزندش چند روز قبل از شهادت ؛ سردار شهید داود حق وردیان در ۱۹ ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس رسیدند.🌷 . به کانال شهدایی ما بپیوندید 👇 ⚜ @hafttapeh
🔆شروع هر روز در کنار شما باعث می شود که احساس زنده بودن کنیم و همه چیز حس بهتری دارد برایمان...🇮🇷 . 📷 #میمک_ گرگنی ۱۳۶۳ در این از بمب های استفاده کرد.حبیب ثنایی در حال اصلاح خود برای استفاده از هست.وی سال بعد در هشت رسید. . 🆔 @hafttapeh
🔖 مهدی نظرزاده.... اهل ...مهدی در بدنیا اومد.در جوار حرم امام خونه شون بود.همونجا بزرگ شد و ابتدایی رو تو نجف گذروند و راهنمایی رو اومدن .درس طلبگی رو هم قم خواند و طلبه شد. هفت مرتبه عازم ها شد.از سن ۱۷ سالگی.معاون عقیدتی سیاسی لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب شد.و بالاخره او که تولدش با امیرالمؤمنین گره خورده بود در نهایت هم در لشگر امیرالمومنین در همچون مولایش با اصابت تیر مستقیم به سر در عملیات کربلای ۴ رسید...شادی روحش ... . 🆔 @hafttapeh
💢 🍃 . ▪️اهل بودند. ۱۳۶۴ مادر به همراه دوتا دخترش رفته بودند تهران محله گیشا ( کوی نصر) منزل یکی از بستگانشان.۱۳ خرداد ۱۳۶۴ هواپیماهای رژیم بعث را کردند ، و مردم بیگناه را رساندند.رقیه خانم و دو دخترش هم در آن حادثه بشهادت رسیدند...( شادی روحشان صلوات) . 🆔 @hafttapeh
💢 چ ناز نماز می‌خواندید. جزیره که از اول جزیره بود. شما آن را مجنون کردید ... . 📷 #هورالعظیم_ مجنون ۱۳۶۴ _ خواندن سردار قربانعلی زمانی‌ پور ؛و محسن احمد زاده.( چند ماه بعد هر دو در والفجر ۸ رسیدند) . 🆔 @hafttapeh
💢 . ▪️خواهر شهید سید اسدالله حسینی آزاد : همیشه در جمع عنوان میکرد شهادت چه شیرین است و شیرین تر از آن مفقود شدن بدن و دور ماندن آن از خانه و خانواده است . ما هم همیشه در جواب می گفتیم که اسداله چرا این حرف را می زنی ؟ اما او با دانایی اش این موضوع را به زبان می آورد . آن زمان گذشت تا این که بعد از شهادتش در وصیت نامه اش این مطلب ذکر شده بود و از خداوند خواست که بدنش گمنام بماند و در صحرای داغ جبهه ها مفقود باشد و این موضوع تحقق پیدا کرد و خواسته وی اجابت شد تا کنون جسد گمنام ماند و بر نگشت. . 🌷 اسداله حسینی آزاد ( اهل )در ۱۲ تیر ۱۳۶۵ در رسید و شد.برادر دیگرش سید مرتضی دو سال بعد در رسید و بعد از چند سال پیکرش به بازگشت. . 💠 @hafttapeh
💢 . ▪️قبل دیده بود : یک دست از تنش جدا شد ، دست دیگر به پوست آویزونه.وقتی پیکرش را از سوریه آوردند خواب مادر خوب تعبیر شد روح الله روز رسید و دستش از پیکرش جدا شده بود .... . 🆔 @hafttapeh
29.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ▫️کشاورز زاده بود. متولد ۱۳۷۹ روستای قادیکلا قائم شهر. پدر قسم جلاله می‌خورد که ۳۵ سال کار کردم ، به والله قسم ۱ ریال پول حرام تو خونه م نیاوردم...!!! تو دلم اون لحظه گفتم ، همین لقمه‌ی حلال پدر شهیدت کرد حاجی... . 🎥 کلیپ دیدار با گرانقدر محمد حیدری ( از دلاورمردان کادر ) که در حمله‌ی رژیم در رسید. . 🆔 @hafttapeh
💢 محمدحسن . ( که در را از کاسه درآوردند و را بریدند و رساندنش) . ▪️شعاری که در پادگان برای او می‌دادند، این بود: عزرائیل پادگان / محمد حسن طاطیان! گفتم: این‌جا می‌گویند که تو خیلی سخت‌گیری می‌کنی. گفت: اگر آن‌ها را در باد و طوفان به منجیل و نیمه‌شب‌ها به دریا می‌برم، به خاطر این است که به راحتی در مقابل دشمن بایستند. . همرزمش میگفت : دختربچه هفده، هجده ساله‌ای دست حزب دموکرات اسیر بود، محمدحسن  او را نجات داد. وقتی آن دختر را به پدرش رساندیم، یک سرویس طلا برای محمدحسن آورد. ما به آن مرد گفتیم: اگر او بیاید و این را ببیند، ناراحت می‌شود؛ برگرد برو تا تو را نبیند. همین که آن مرد داشت می‌رفت، محمدحسن رسید و پرسید: تو این‌جا چه‌کار می‌کنی؟ گفت: برایت هدیه آوردم. گفت: من هدیه‌ام را از خدا می‌خواهم. فقط برو دعا کن که شهادت نصیبم شود. . 🚩«محمد حسن طاطیان» فرزند «قربان‌علی» یکم آبان ۱۳۳۷ در بهشهر به دنیا آمد و در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ در منطقه گیلانغرب در کمین دشمن افتاد و در تاریخ ۵ مرداد به دست شقی‌ترین افراد منافق بی‌شرم شکنجه و چشمانش را از حدقه درآوردند و زبانش را بریدند و به شهادت رساندند. . 🆔 @hafttapeh
🎂 . ▫️در جریان بازدید و دیدار از خانواده های شهدا ، به اتفاق چند تن از کارکنان بنیاد شهید تصمیم گرفتیم به دیدار چند خانواده معزز شهید برویم.بعد از اولین دیدار تو مسیر رفتن به منزل دومین شهید ، نگاهمان به منزل شهید طلاپور خورد و به پیشنهاد یکی از همراهان ، گفتیم حالا که تا اینجا اومدیم بریم به مادر این شهید عزیز هم سری بزنیم.یکی از دوستان گفت ما که هماهنگ نکردیم.خلاصه به محض پیاده شدن و زنگ در رو زدن ،مادر شهید در و باز کرد ، حیاط خونه آب و جارو شده بود ، انگار انتظارمان را می‌کشید.▫️وارد خونه که شدیم ، صحبت که شروع شد ، گفتم حاج خانم سید عباس چند ساله ش بود ؟ گفت مادر ۱۵ ساله ش بود.با لبخندی گفت : امروز هم تولدشه.از صبح منتظرتون بودم.گفتیم منتظر ما ؟ ما که هماهنگ نکردیم حاج خانم .گفت : پسرم خودش هماهنگ کرد.دیشب اومد تو خوابم و گفت :مامان فردا تولدمه ، مهمون دارم ، میان بهت سر میزنن ، ازشون خوب پذیرایی کن.(📝راوی سجاد دماوندی) . ▪️پ ن : سید عباس طلاپور ( اهل ) عضو لشکر ویژه ۲۵ ؛ در مورخه ۶ ۱۳۶۵ در رسید.🇮🇷 . 🆔 @hafttapeh