eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام🦋
2.6هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
885 ویدیو
6 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋 ارسال مطالب👇 @Ahmadiatoui
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر است دیگر غسل را بهانه کرد تا برای آخرین بار سر تا پای پسرش را نوازش کند ...! . 💢 خانم آفاق نصیری؛ مادر محمد محمدنژاد فریدونکناری گفت «تصمیم گرفتم با دستانم را دهم. را با در میان گذاشتم. گفتند: که در و حمله به رسیده ندارد. گفتم: دوست دارم این کار را انجام دهم. به من اجازه دادند را کنم…» . 🦋شما هم به کانال شهدایی ما دعوتید.👇 💠 @hafttapeh
💠 . 💢نامش علی بندری است پدر محمدرضا بندری؛ بازنشسته بنیاد شهید ، قبل از انقلاب از سرشناس بوده و بعد از پیروزی این کار را کنار گذاشت و به جریان انقلاب پیوست، با شروع جنگ تحمیلی در گروه برنامه‌ریزی و تدفین و به‌خصوص حضور می‌یابد و پس از تأسیس برای خدمت بیشتر به این نهاد می‌پیوندد. . 💢حاج علی بیش از ۸۰۰ را داد. میگفت : من همه را به چشم فرزندان خودم می‌دیدم، نوازش‌شان می‌کردم، از آنها می‌خواستم از خدا بخواهند مرا ببخشد، بعد از پسرم، وقتی شهدا را می‌دادم از آنها می‌خواستم تا سلام مرا به پسرم برسانند. . 💢پسر حاج علی ، در منطقه عملیات والفجر شش به اسارت درآمد ، و بعد از یازده سال انتظار استخوان فرزندش در یک گور دسته جمعی تفحص و به خانه برگشت...( رفقا حاج علی بندری این روزها در بستر بیماری ، براش دعا کنید....) . 💠 @hafttapeh
_داد . 🗳حضور والامقام در پای صندوق رای _ 📆 ۸ ۱۴۰۳ ... . . 💢نامش علی بندری است پدر محمدرضا بندری؛ قبل از انقلاب از سرشناس بوده و بعد از پیروزی این کار را کنار گذاشت و به جریان انقلاب پیوست، با شروع جنگ تحمیلی در گروه برنامه‌ریزی و تدفین و به‌خصوص حضور می‌یابد و پس از تأسیس برای خدمت بیشتر به این نهاد می‌پیوندد. . 💢حاج علی بیش از ۸۰۰ را داد.میگفت : من همه را به چشم فرزندان خودم می‌دیدم، نوازش‌شان می‌کردم، از آنها می‌خواستم از خدا بخواهند مرا ببخشد، بعد از پسرم، وقتی شهدا را می‌دادم از آنها می‌خواستم تا سلام مرا به پسرم برسانند. . 💠 @hafttapeh
💢 . // رفتم بالای سر سید، بدنش کبود شده بود. اصلا حال خوبی نداشت.گفت:«حمید، بگو این چیزا رو از دستم در بیارن.»خودش می‌خواست آن‌ها را جدا کند که نگذاشتم. به سید گفتم: «مگه چی شده، براچی می‌خوای سرم و دستگاه‌ها رو در بیاری؟»گفت: «می‌خوام برم   کنم.» ‌ با تعجب گفتم: «؟!» نگاهی به صورتم انداخت و گفت: « آمده‌اند مرا ببرند.»از این حرف، بدنم لرزید. ترسیده بودم. سید مجتبی هیچ وقت حرف بی‌ربط نمی‌زد. با چشمانش به گوشه‌ای از سقف خیره شد. فقط به آنجا نگاه می‌کرد! تحمل این شرایط برایم خیلی سخت بود. نمی‌دانستم چه کنم. دوباره نگاهش به من افتاد و گفت: «آمده‌اند من را ببرند. پیامبر(ص) حضرت علی(ع) و مادرم حضرت زهرا(س) اینجا هستند. من که نمی‌تونم بدون غسل شهادت برم! ( 🎙 : حمید فض الله نژاد) . 🔖سید مجتبی علمدار دی ماه 1345 به دنیا آمده و 11 دی‌ماه 1375 دقیقا در 30 سالگی به شهادت رسید. شهید سید مجتبی علمدار از فرماندهان گروهان در گردان مسلم بن عقیل بود.بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلا در ساری مشغول خدمت شد. او مداح اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی بود. چندین سال پس از جنگ یعنی در سال 1375 بر اثر جراحت‌های شیمیایی به یاران شهیدش پیوست.  . 💠 @hafttapeh