هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#همانجا....
🌷عملیات فتح المبین با جنگ و گریز ادامه داشت. گاهی عراقیها جلو میآمدند و مواضع از دست داده را میگرفتند و گاهی ما حمله میکردیم و آنها را عقب میزدیم. محمود انجمشعاع که مسئول واحد تخریب تیپ ثارالله بود، همراه با عدهای دیگر با نفربر به طرف خط پدافندی خودی میآمد. عراقیها خط را گرفته بودند؛ محمود و بقیه این را نمیدانستند.
🌷نفربر آهسته حرکت میکرد. گروهی با تکان دادن دست، آنها را به جلو رفتن تشویق میکردند. بچهها تصور کردند آنها نیروی خودی هستند. نفربر توقف کرد. همین که پایین پریدند، عراقیها تیراندازی کردند. بچهها پناه گرفتند و به تیراندازی دشمن پاسخ دادند؛ محمود همانجا تیر خورد و شهید شد.
🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید محمود انجمشعاع
#راوی: رزمنده دلاور حمید محمودزاده
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
شهید حاج قاسم سلیمانی: اگر انسان وجودش پر شد از محبت خدا و حُبّ به خدا، همه ی این وجود تهی میشود ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایات_از_شهدا | 📜
مظلومیت شهید آیت الله رئیسی
🎙استاد عالی
#شهید_رئیسی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
هدایت شده از شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
✴️🌺روزمون رو با سلام به چهارده معصوم
✴️🌺متبرڪ میڪنیم
✴️🌺السلامعلیڪیارسولالله
✴️🌺السلامعلیڪیاامیرالمؤمنین
✴️🌺السلامعلیڪیافاطمهالزهرا
✴️🌺السلامعلیڪیاحسنِبنعلے
✴️🌺السلامعلیڪیاحسینِبنعلے
✴️🌺السلامعلیڪیاعلےبنالحسین
✴️🌺السلامعلیڪیامحمدبنعلے
✴️🌺السلامعلیڪیاجعفربنمحمد
✴️🌺السلامعلیڪیاموسےبنجعفر
✴️🌺السلامعلیڪیاعلےبنموسی الرضا
✴️🌺السلامعلیڪیامحمدبن علےِالجواد
✴️🌺السلامعلیڪیاعلےبنمحمد الهادی
✴️🌺السلامعلیڪیاحسنبنعلیِ العسکری
✴️🌺السلامعلیڪیاصاحبالزمان
✴️🌺السلام علیکم جمیعا ورحمت الله و بركاته
✴️🌺اللَّهُمَّ صَلِّ
✴️🌺عَلَى مُحَمَّدٍ
✴️🌺وآلِ مُحَمَّدٍ
✴️🌺وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وظیفه انقلابی ما در این چند ساعت باقیمانده چیست؟
مبادا جزء ساکتین حق قرار بگیریم!
دولت خشونتطلبان در کمین است.
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
#انتخابات
#در_راه_فتح_قله_ایم
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
هدایت شده از شهید
#معجزات حضرت #موسی در قرآن
1⃣اژدها شدن عصا
👈فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ📜(اعراف107)
2⃣ید بیضا
👈وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ
📜(اعراف108)
3⃣باز شدن دریا
👈وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ
4⃣زنده شدن مرده ی بنی اسرائیل
👈إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً
5⃣جوشش دوازده چشمه
👈فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا
6⃣ کوه طور کنده شد اومد بالاسر بنی اسرائیل
👈 وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ..
7⃣برای بنی اسرائیل مّنّ وسلوی فرستاده شد
👈وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ
8⃣هجوم ابرهای سیاه
👈وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ.
9⃣طوفان و هجوم ملخ و آفت و موریانه و قورباغه و خون شدن نیل
👈فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ📜(اعراف133)
0⃣1⃣زنده شدن ماهی
👈فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا 📜(کهف61)
╭─┅🍁🍂🍁🍂🍁🍂┅─╮
صلواتی برای فرج وسلامتی امام زمانمان بفرستیم🌴
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم🌴🌴🌴
قران وعترت اهل بیت:
---✿❀🍃🌼🍃❀✿---
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_چهل_و_نهم_
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
زیر شکم هر کدام از گوسفندها یک
نارنجک بسته بودند، ماهرانه و بادقت.
دو تا بچه انگار میخ شده بودند به زمین می گفتی که چشمهاشان می خواهد از کاسه بزند بیرون. اگر می خواستم از دست کسی عصبانی بشوم از دست ضد انقلاب بود ،آن اصل کاری ها، به شان گفت:م «نترسید، ما باشما کاری
نداریم.»
نارنجک ها را ضبط کردیم آنها را تا صبح نگه داشتیم صبح مثل اینکه بخواهم بچه های خودم را نصیحت کنم. دست انداختم دور گردنشان و شروع کردم به حرف زدن یک ذره هم انتظار همچین برخوردی را نداشتند. دست آخر ازشان تعهد گرفتم گفتم:« شما آزادید، می تونید برید.»
مات
و مبهوت نگاه می کردند. باورشان نمی شد وقتی فهمیدند حرفم راست ،است خداحافظی کردند و آهسته آهسته دور شدند. هرچند قدم که می رفتند پشت سرشان را نگاه می کردند معلوم بود هنوز گیج و منگ هستند.حق هم داشتند، غول های عجیب و غریبی که کومله،ها از بچه های سپاه تو ذهن آنها ساخته بودند، با چیزی که آنها دیدند زمین تا آسمان فرق می کرد؛ غول خیالی کجا؟ فرشته واقعی کجا؟
همسر شهید
سپاه که کم کم شکل گرفت عبدالحسین دیگر وقت سرخاراندن هم پیدا نمی کرد بیست و چهار ساعت سپاه بود بیست و چهار ساعت خانه خیلی وقت ها هم دائماً سپاه بود. اول ها حقوق نمی گرفت بعد هم که به اصطلاح حقوق بگیر شد حقوقش جواب خرج و مخارجمان را نمی داد برای همین کار بنایی هم قبول می کرد. اکثرا شب ها می
رفت سرکار.
آن وقت ها خانه
ی
ما "طلاب"1
بود جان به جانش می کردی، چهل متر بیشتر نمی شد چند دفعه به اش گفته بودم :"این خونه برای ما دست و پاش خیلی تنگه ما الان پنج تا بچه داریم باید کم کم فکر جای دیگه ای باشیم."
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
خانه ی استثنایی
#قسمت_پنجاه
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
دوست داشتم بدانم بالاخره خانه
درست می شود یا نه.
«آخرش چی گفت؟»
گفت: «خونه ات رو تکمیل کن و برنامه ی زندگی رو جور کن بعد اگر خواستی بری جبهه، برو.»
ساکت شد. انگار رفت توی فکر کمی بعد گفت:« اگه از سپاه اومدن شما بگو وضع ما همین جوری خوبه، بگو این خونه رو من خودم خریدم دوست دارم همین جا باشم اصلاً هم خونه ی خوب نمی خوام»
با ناراحتی گفتم:«برای چی این حرف ها رو بزنم؟!»
ناراحت تر از من جواب داد:« اینا می خوان به من پول بدن که خونه رو مدل حالا بسازم من هم نمی خوام این
کارو بکنم.»
دوست نداشتم بالای حرف او حرفی بزنم تو طول زندگی ،شناخته بودمش؛ سعی می کرد هیچ وقت کاری خلاف
رضای حق نکند.
وقتی از سپاه آمدند آوردشان توی خانه یکیشان ساک دستش بود همه که نشستند، بازش کرد. چند بسته اسکناس درشت بیرون آورد گذاشت جلوی عبدالحسین طپش قلبم تند شده بود. انتظار دیدن آن همه پول را نداشتم. نمی دانستم چکار می کند.
کمی خیره ی پول ها شد از نگاهش می شد فهمید که یک تصمیم جدی گرفته است، یکدفعه بسته های اسکناس را جمع کرد همه را دوباره ریخت توی ساک نگاه بچه های سپاه هم مثل نگاه من بزرگ شده بود محکم و جدی گفت: «این پول مال بیت الماله من یک سر سوزن هم راضی نیستم بچه هام بخوان با همچین پولی تو رفاه باشن»
«ولی!...»
«ولی نداره بچه های من با همین وضع زندگی می کنن.»
«جواب آقای غزالی رو چی بدیم؟!»
«بهش بگین خودم یک فکری برای خونه. بر می دارم.»
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫