eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
111 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
37 (1).mp3
2.05M
﷽ 🤲🏼 دعای علی بن الحسین از صحیفه سجادیه دعای سی و هفتم دعای ۳۷ ( دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر ) 🕰 ۱۳:۳۵ 𔓘𔓘𔓘‎𔓘𔓘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی نزدیک پل هفت دهانه 🌕🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ موقعیت بدی داشت.درست تو دیددشمن بود و دشمن هم وحشیانه آتش می ریخت یکی از بچه ها سریع برای آوردنش رفت ما هم از بالای خاکریز،شدیدآتش می ریختیم به طرف دشمن. عراقی ها پشت خاکریز آب ول کرده بودند و آن جا حالت باتلاقی داشت، باید خیلی فرز و چالاک از آن رد می شدی او ولی نمی دانم چه شد که همان اول کارتو گلها گیر کرد. کمی بعد خودش را هم به زورتوانست نجات دهد. لحظه های نفس گیر و طاقت فرسایی بود یکی داشت جلوی چشممان جان می داد و ما کاری از دستمان بر نمی آمد. دو سه تا دیگر از بچه ها خودشان را زدند به دل آتش، آنها هم دست خالی برگشتند. دلم طاقت نمی آورد بمانم و تماشا کنم گفتم:«این بار من میرم.» گفتند:«تو اولاًهیکلت کوچیکه، دوماً وارد نیستی به چم و خم کار» گفتم:«شما کاری تون نباشه درستش می کنم» مهلتی برای چون و چرا نگذاشتم سریع رفتم سنگر خمپاره اندازها،پشت خاکریز، جایی را نشانشان دادم و گفتم:« یک خمپاره ی فسفری ۱ ". بندازید همون جا.» انگارفکرم را خواندند گفتند:«کارش حرف نداره این جوری جلوی دید دشمن گرفته میشه ولی باید مواظب گلها باشی.» «دیگه توکل برخدا میرم ان شاءالله که بتونم بیارمش.» سریع خمپاره را انداختند همان جایی که گفته بودم، تا عمل کرد از خاکریز زدم بیرون، به هر دردسری بودخودم را رساندم به آن زخمی،ملاحظه ی آه و ناله اش را نکردم زود بلندش کردم و انداختم روی دوشم هیکل او درشت بود و من نه سن و سال بالایی داشتم و نه جثه ی آنچنانی، حملش برام شاق بود و دشوار، دشمن هم با این که دیدش کور شده بود ولی گرای آن منطقه را داشت و هنوز آتش می ریخت. تا نزدیک خاکریز آوردمش مشکل گل و لای گریبان مرا هم گرفت از اثر دود و دم خمپاره ی فسفری، تنگی نفس هم پیدا کرده بودم، آخرش هم موج یک خمپاره پرتم کرد کمی آن طرفتر و دیگر پاک بریدم. 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 ❤️@hafzi_1❤️ شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
بسم الله الرحمن الرحیم یقینا شنیده اید در میان نمازها، نماز صبح از اهمیت بیشتر برخوردار است. و فضیلت اول وقت خواندن آن نسبت به بقیه نمازها بیشتر است. می دونید چرا؟🤔 🕌🕌🕌🕌🕌 ✴️نکات این آیه «دُلُوک»: ☀️ زمانی است كه خورشيد از وسط آسمان روبه مغرب مايل مى‌ شود كه زوال ناميده مى‌شود، وقت نماز ظهر و عصر است. «غَسَقِ اللَّيْلِ» 🌙 وقت نماز مغرب و عشاست كه تاريكى، فراگير مى‌شود. «فجر» وقت نماز صبح است. منظور از «قرآن الفجر» همان نماز صبح است. قرآن و تلاوت آن در نماز، محور اصلی است. ✨در روايت آمده: اگر نماز صبح در اوّل فجر اقامه شود، فرشتگان‌ شب و روز هر دو آن را ثبت مى‌كنند. فرشتگان شب (در موقع مراجعت) و فرشتگان صبح (در موقع آمدن) می بینند. و هر دو گروه ثواب نماز صبح را می نویسند. و کلمه مشهود هم اشاره به همین موضوع دارد: إِنّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودًا🌱 🔊 | تقلید درجه یک قاری روحانی از استاد منشاوی! 🎙 | قاری: حسام المنشداوی 📖 | سوره مبارکه اسراء آیه ۷۸ 🎶 |
🖼 ۷ نهج البلاغه ▫️ايثار اقتصادى و آخرت گرايى (اخلاقى، اقتصادى) 🌸امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: اَلصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ، وَ أَعْمَالُ اَلْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ صدقه دارويى است سودمند، و كردار بندگان در اين جهان پيش روى چشم آنان در آن جهان است. 💌 🕊 ای شویم
هدایت شده از جان جانان
🛑 مرحوم آیت اللّه سید محمد حسن نجفی قوچانی (صاحب کتـاب سیــاحــت شرق و غرب): در عالم ماده هر چـقـــدر خـــودتـــان را در برابر حضرت ٲباعبدالله الحســیــن (سلــام الله علیه) حقیــر کــنــیـــد، نوکـــری کنیـــد، حمّالی کنید، خدمتگزاری کنید، در عـــالم آخــرت عـــزیز و بـــزرگ و صاحـــب مراتـــب مقرب می شوید. اختیار عالم مرگ در ید بَیضاء حضرتش است. منبع: سیاحت شرق / فصل زیارت کربـلا
هدایت شده از جان جانان
🔸 شب عملیات والفجر هشت؛ نیروها باید بدل امواج خروشان اروند میزدند. 🌷 شهید مـزرجـی به شهید شوشتری گفـت: « امشـب اگـر عـراقی‌ها مـا را نـزنند؛ تـوی آب کوسـه‌ها می‌زنند! اگـر هیچ کدام نزنند؛ ما لای سیم خـاردار و تلـه‌های انفجاری گیر می‌کنیم. با محاسبات مادی، امشب ما نمی‌توانیم از آب رد بشویم. • من امشـب فقـط وارد آب می‌شـوم تا امــام که در جماران است، به ایشان خبر دهند که آقا! بچه‌ها به عشق شما زدند به خط. دیگر برای من مهم نیست که آنطرفِ خـط، برسیم یا نرسیم !»  • و بعـد از آن گفـت: «اونی کـه وظیـفه ماسـت، وارد آب شدن اسـت. از این آب بیـرون اومـدن دیگـر در اختیار و وظیـفه ما نیست؛ اون دیگـه با خداست.» 🔹 بعد گفت: «خـدای آن طرف اروند، خـدای این طـرف اروند است. اگـر کسی این طـرف، قلبـش آرام است، آن طـرف می‌ترسد؛ توحیـدش مشـکل دارد.» 🎙 راوی: حسن رحیم پور ازغدی
هدایت شده از جان جانان
🔻.. رو به گــردان فریـاد زدم : «برادرهــا! کسی تخریب بلـده؟ می خواهیم این میدان مین را پاکسازی کنه تا بتونیم بریم جلو.» 🌷 پیـرمردی حدود ۶۰ ساله به نام عـلی بخـشی از اهالی با صفـای خیابان مجیدیه تهران، پرسید: «حتماً باید تخریب بلد باشه، یا فقط باید میدان مین رو پاک سـازی کنه؟» گفتم: « بتواند میـن هـا را خنثی کنـد دیگـر! » گفت: «مـن بلــدم!.» خوشحال شدیم. گفتیم: « پـس، بســم الله پدرجــان! » 🌷 زیر آتش شدید دشمن، سینه خیـز جـلو آمد. از مـا عبور کرد و به ابتـدای میدان مین رسیـد؛ به یکبـاره از جـا بلـند شد! ایسـتاد و گفـت: «السـلام علـیک یـا ابـاعبـدالله الحســين (ع)» و دویـد داخــل میـدان میـن! آنقدر سریع این اتفاق مقابل چشمان ما افتاد که زبانمـان بنـد آمـد و نتوانستیم مـانع او بشـویـم. 🌷 هنـوز دو متـر جلـو نرفتـه بود که با انفجــار مین، به سمت راست پرت شد. به محض اصابت او با زمین، یکی- دو مین دیگر هم منفـجر شدند. بدنـش تکـه و پــاره شـده بـود. اشـک در چشمـان همـه مـا جمـع شـد. حاج علی فضلی بلنـد گفت: « اللـه اکبــر! » 🎙 راوی: ولی الله خوشـنام روایتی از عملیات والفـجر مقدماتی / فــکه 📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی