eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
8هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
امان از فتنه میخواهی رَهَش محصور گمنامی ست پی دیدار حق هستی خدا در طور گمنامی ست تظاهر را فقط باده ز صورت ها براندازد بدان بانی این باده فقط انگور گمنامی ست خدا صیاد و دلهای مقرب صید او هستند سلاح دست این صیاد نامی تور گمنامی ست هر آنچه ادعا دارن سلیمان های بازاری فقط یک گندم از انبان فضل مور گمنامی ست شبیه اسم اعظم  که همه دنبال آن هستند اگر چه گم بُوَد اما یقین مشهور گمنامی ست بهای قدر را بنگر که در شب ها شده پنهان تمام عزت آن شب فقط از نور گمنامی ست سکوت و جوع و عزلت در ضمیرش ذکر میگویند که ذکری با دوام و این سه هم دستور گمنامی ست درون جمع چون هستی همیشه چانه ات گرم است خموشی سهم هر کس شد بدان مغرور گمنامی ست تمام دین همان ده پله ی معروف می باشد یکش صُمتُ نهش عزلت که هر دو نور گمنامی ست
"شب دوم ورود کاروان امام حسین به کربلا" سرزمین درد و غم اسمش بُوَد کرب و بلا این زمین بی تاب کرده قلب زینب را چرا قتلگه را دید یک لحظه به پیش چشم خویش غارت  پیراهن  و  دزدیدن  خلخال  را دید در گودال دنبال سری بی پیکر است پیکری جا  مانده  زیر  آفتاب  نینوا لحظه ای شش ماهِ را دید و گلوی پاره اش مادری آشفته و بدحال را در خیمه ها هق هق گریه ، کسی تاب و توانش رفته بود پیکر پاشیده ای را دید بر روی عبا از کفن حرفی میان آمد دلم لرزید و دید یک تن عریان را در لا به لای بوریا سنگ باران بود و غوغایی درون معرکه ارباً اربا کودکی افتاده زیر دست و پا لحظه ای دیدم دو طفلم را فتاده بر زمین تن به روی خاک و اما سر به روی نیزه ها تیر در چشم و ترک افتاده بر فرق کسی میزند فریاد با فرق شکسته یا اخا کودکان را در غل و زنجیر دیدم یک به یک پیش روی کودکان سرهای از پیکر جدا در خرابه کودکی سر مینهد بر سنگ سرد میزند سوسو درون یک خرابه بی صدا آمدم در خویش و چنگم را زدم بر زلف صبر خوانده ام شعر حماسی در دل این ماجرا پیش من چیزی به جز زیبایی بی حد نبود زینب است و جایگاهی برتر از صبر و رضا