eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
8هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از 🔹فصل: اول 🔸صفحه:۴۰_۳۹ 🔻 سه روز قبل از عید نوروز بود. همه در خانه ی برادر حسین دعوت بودیم. حسین هم آمد آنجا، با همه ی بچّه ها دیدار کرد. بعد از چند ساعتی، از جاش بلند شد و گفت《خیلی خوشحال شدم که همگی رو امشب دیدم. دارم می رم مشهد.》 عادتش بود که هر تحویل سال، حرم امام رضا علیهِ السّلام باشد. همین که حسین پا شد، من هم باش از جام بلند شدم. آمد سمتم، و گفت《ننه، تو چرا از جات بلند شدی؟! من خم می شم، سرِ گُلت رو می بوسم.》 دست و پیشانی ام را بوسید. آن شب، حس غریبی تو قلبم بود. پیش خودم می گفتم: حسین، مثل هر سال داره می ره مشهد؛ پس چرا قلبم این جوریه؟! از همه خداحافظی کرد و رفت. این، آخرین دیدار من و حسین بود. ┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹