"حقایق سانسور شده جهان"
. #قسمت_اول 1⃣ ❓#آلفرد_تایر_ماهان کیست؟ آلفرد تایر ماهان (۱۸۴۰–۱۹۱۴) افسر و مورخ مشهور نیروی دریای
.
#قسمت_دوم 2⃣
#دامه_پست_قبلی
🔹 او با تحلیل علت و معلولی اشتباهات دریایی فرانسه به عنوان یک قدرت قاره ای یا تسلط انگلیس بر دریاها به عنوان یک کشور جزیره ای کوچک، مسیری را برای مکانیسم دولتی ایالات متحده ترسیم کرد.
به گفته وی، دلیل اصلی اینکه فرانسه با وجود وزیری مانند کولبر در زمان لوئی چهاردهم، نتوانست در دریا از انگلستان پیشی بگیرد، این بود که قدرت نظامی و قدرت تجاری آن در اثر جنگهای غیرضروری در خشکی، با تمرکز بر ژئوپلیتیک بیش از حد فرسوده شد. اهداف.
اگرچه فرانسه در آن زمان در برخی زمینه ها از نظر فناوری از انگلستان پیشرفته تر بود، اما گسترش زمینی را به گسترش از طریق دریا ترجیح داد و در نتیجه مستعمرات خود را در قاره آمریکا و هند را به تاج انگلیس از دست داد. با این حال، کولبر از افزایش تجارت و قدرت دریایی برای غنی سازی فرانسه حمایت کرده بود و اصلاحات مهمی در این زمینه انجام داده بود.
هلند در تله های مشابه افتاد. او فقط بر تجارت و ثروت اقتصادی تمرکز کرد. هلند نادیده گرفت که نیروی دریایی قوی برای تداوم اکوسیستم تجارت و ثروت اقتصادی ضروری است. انگلستان یک سیستم تجاری ایجاد کرد که توسط نیروی نظامی پشتیبانی و حفظ می شد.
#سه_ماهان و #چین
سه گانه معروف ثروت ملی، قدرت تجاری و نیروی دریایی، که ماهان آن را کلید تبدیل شدن به یک قدرت جهانی می داند، وقتی به شرایط کنونی جهانی تبدیل شود، ابعاد اقتصادی، گستره زنجیره تامین و قدرت نظامی به ویژه نیروی دریایی را برجسته می کند.
برتری فناوری که جزء لاینفک این سه گانه است به اندازه اقتصادی، قدرت تجاری و قدرت دریایی نیز مربوط می شود.
امروز، چین سه گانه ماهان را که نه تنها بر پیامدهای ژئوپلیتیکی، بلکه بر پیامدهای ژئواکونومیکی نیز متمرکز است، بسیار مؤثرتر از ایالات متحده اجرا می کند.
به عبارت دیگر، آنچه چین در 20 سال گذشته به دست آورده است، مشابه فرآیندهای تبدیل ایالات متحده به یک قدرت جهانی در آغاز قرن بیستم است.
در سال 1890، ایالات متحده آمریکا برای اولین بار از انگلستان در تولید و تجارت پیشی گرفت و به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شد.
#چین برای #اولین_بار در سال 2010 از #آمریکا در #تجارت_خارجی #پیشی_گرفت.
هنگامی که ایالات متحده شروع به رشد کرد، ابتدا جنوب (مکزیک) و شمال (آلاسکا-کانادا) را تضمین کرد و سپس کنترل منطقه اقیانوس آرام (هاوایی-فیلیپین) و جنوب آمریکای مرکزی (کارائیب) را به دست گرفت تا یکپارچگی ژئوپلیتیکی خود را تضمین کند.
در حالی که چین برای اولین بار تلاش کرد تا از تبدیل شدن تایوان به پایگاه آمریکایی پیشروی جلوگیری کند، تلاش کرد حوزه صلاحیت دریایی خود را گسترش دهد. این کشور با خط 9 نقطه، حاکمیت خود را در دریای چین جنوبی گسترش داد. زیرا او به خوبی می دانست که کف دریاها بسیار ارزشمندتر از زمین است. در حالی که چین نیروی دریایی خود را گسترش داد، منطقه مورد علاقه و نفوذ خود را نیز با تجارت و زنجیره تامین بین قاره ای و بین قاره ای گسترش داد. امروزه سرمایه گذاری یا تامین مالی چینی در 105 بندر از 50 کشور جهان وجود دارد که تمام اقیانوس ها را پوشش می دهند.
🇨🇳 #چین در حال #رشد در #دریا
علیرغم پیشبینی ماهان، ایالات متحده گسترش ناوگان تجاری خود را که مهمترین رکن قدرت دریایی خود پس از نیروی دریایی بود، در نیمه دوم قرن بیستم رها کرد.
پس از جنگ سرد، به سرعت اندازه نیروی دریایی خود را کاهش داد. ناوگان تجاری با پرچم ایالات متحده امروزه با 200 کشتی بسیار ناکافی است.
اگر فردا جنگ جهانی آغاز شود، ایالات متحده در یافتن ناوگان تجاری برای پشتیبانی از پایگاه های خود در خارج از کشور مشکل خواهد داشت.
هنوز تقریباً هیچ کشتی جنگی برای اسکورت این ناوگان وجود ندارد.
اگرچه امروزه نیروی دریایی آمریکا به عنوان ژاندارمری اقیانوس ها دیده می شود، اما تعداد کشتی ها بسیار ناکافی است.
ایالات متحده 291 کشتی آماده رزم دارد.
تنها 232 فروند از این کشتی ها کشتی های جنگی اصلی هستند. 59 کشتی باقی مانده، کشتی های کمکی مانند نفتکش هستند.
تنها 72 کشتی جنگی از 232 کشتی جنگی، در حال استقرار در اقیانوس ها و دریاهای جهان امروزی هستند.
از سوی دیگر، نیروی دریایی چین (PLAN) بیش از 750 کشتی جنگی دارد که از این تعداد 239 فروند جنگنده اصلی هستند.
آنها بزرگترین ناوگان دریایی تجاری جهان را با ظرفیت کل پرچم ملی 294 میلیون GT اداره می کنند.
1600 کانتینر (محموله جعبه) در هر دقیقه در جهان جابجا می شوند و تقریباً نیمی از آنها در بنادر چین بارگیری یا تخلیه می شوند.