eitaa logo
🇮🇷🇮🇷رهروان ولایت🇮🇷🇮🇷
48 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4هزار ویدیو
19 فایل
هرکدام از شما با اطلاع رسانی و روشنگری میتوانید یک‌جهادگر باشید...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالگرد مرگ رضا میرپنج 🔰 کسی را معرفی کنید که شیعه اثنی‌عشری نباشد 🔸اردشیر جی ریپورتر در خاطراتش که تاریخ نوامبر ۱۹۳۱ برخود دارد ولی سال‌ها بعد انتشار یافت، درباره آشناییش با رضاخان نوشته است: 🔻«... در اکتبر سال ۱۹۱۷ بود که حوادث روزگار مرا با رضاخان آشنا کرد... ملاقات‌های بعدی من با رضاخان در نقاط مختلف و پس از متجاوز از یک سال بیشتر در قزوین و تهران صورت می‌گرفت...به زبانی ساده، تاریخ و جغرافیا و اوضاع سیاسی اجتماعی ایران را برایش تشریح می‌کردم... اغلب تا دیرگاهان به صحبت من گوش می‌داد...» 🔸اردشیر ریپورتر در بخشی دیگر از خاطراتش در مورد نقش خود در کودتای ۱۲۹۹ به وضوح توضیح داده است: 🔻«... در این مرحله به دستور وزارت جنگ (وینستون چرچیل) در لندن و نایب‌السلطنه هند، همکاری نزدیک ژنرال آیرونساید (فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در خاورمیانه) و من آغاز گردید. من برای... رضاخان... اعتبار فراوانی قائل بودم و سرانجام او را به آیرونساید معرفی کردم...» 🔸اما ۲۰ سال بعد که ارتش‌های انگلیس، شوروی و آمریکا به ایران حمله کردند، از رضاخان خواستند که ایران را ترک کند. بنا به نوشته برخی افسران و وزیران رضاخان، او بسیار متعجب بود که چگونه در طی ۲۰ سال قبل همه اوامر و دستورات آنها را انجام داده و به قول خودش به هر سازی زدند، رقصیده اما حالا می‌خواهند او را از کشورش خارج کنند! 🔸یکی از آن افسران، سپهبد امیر احمدی بود که در خاطراتش متذکر گشته، وی راه‌های مختلفی را که در برابر رضاخان قرار داشت برشمرده و تمامی این راه‌ها را به شاه پیشنهاد داده است. از جمله اینکه در برابر متجاوزان مقاومت کند تا نامش در تاریخ این مرز و بوم به عنوان کسی که سر تسلیم در مقابل بزرگ‌ترین نیروی نظامی جهان فرود نیاورد، ثبت شود. 🔸وقتی رضاخان به بندرعباس رسید. او را ظاهرا از بندرعباس با یک کشتی تجاری، عازم بمبئی نمودند ولی برخلاف انتظارش، کشتی به بمبئی نرفت و با حضور یک افسر انگلیسی به نام «کلارمونت اسکرین» در کشتی و با دستور صریح لندن، برخلاف قرار قبلی، مسیر جزیره موریس را در پیش گرفت. 🔻سرانجام رضاشاه به «ژوهانسبورگ» در آفریقای جنوبی فرستاده و در محیطی بسیار آلوده و بد آب و هوا نگهداری شد که به نوشته همراهانش از سخت‌ترین دوران‌های زندگیش به شمار رفته است و ۳ سال بعد در چهارم مرداد ۱۳۲۳ در همان جا بر اثر سکته مرد. 🔸نتیجه حکومت رضاخانی از قول نماینده یکی از دولت‌های خارجی آن زمان در ایران، قابل تامل بوده و هدف برقراری چنان حکومتی از سوی کانون‌های صهیونی را نشان می‌دهد. کاردار سفارت فرانسه در تهران در ۲۳ ارديبهشت ۱۳۱۷ و در هفدهمين سال حكومت رضاخانی گزارشي به وزارت خارجه كشورش ارسال نمود و در آن ديدگاه خود را نسبت به عملكرد وی بيان كرد. در بخشی از گزارش فوق آمده بود: 🔻«... در هفتاد و يك سالگي ممکن نيست كه مرد بتواند به اشتباهات خود پي ببرد، به‌خصوص اگر اين مرد يك بدوي واجد احساس «خود كم‌بيني» باشد كه... از هفده سال پيش قدرت نامحدود و اطرافيان متملق كه ميان آنها چند وزيرمختار خارجي هم هست، بيشتر به اين حالت كمك كرده است. ايران را به پنج بليه گرفتار ساخته است: مالاريا، سيفليس، ترياك، حصبه و شبه حصبه و اسهال... استعمال ترياك كه خود شاه نيز سرمشقي از اين بابت شد، طبقه كارگر و به ويژه زحمتكشان را فراگرفته و مشكل مهم در اين نيست كه هنرمندان و كارگران به استعمال آن مبتلا شده‌اند‌، بلكه اين آفت به كودكان و خردسالان نيز سرايت كرده كه نرخ فوق‌العاده مرگ‌هاي بچگي (۷۰ تا ۸۰ درصد به هنگام زايمان) ناشي از آن است...» 🔸اسناد وزارت امور خارجه آمريکا که شامل گزارش‌هاي مفصلي درباره اوضاع اقتصادي و اجتماعي ايران در اواخر حکومت رضاخان می‌گردد، حاکی است در سال ۱۹۴۱ (یعنی آخرین سال حکومت وی)، ايران به سرزميني ويران مبدل شده بود که مردمش حتي نان براي خوردن نداشتند. https://kayhan.ir/001E4C @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالگرد شهادت طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی 🔰 جرمشان این بود که از دین دفاع می‌کردند 🔸طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی به جرم شرکت در قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ در ۱۱ آبان همان سال تیرباران شدند. این در حالی بود که هیچ یک از عوامل قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ به چنین مجازاتی محکوم نشدند و از همین روی بسیاری از ناظران شگفت‌زده بودند، حتی شعبان جعفری موسوم به «شعبون بی‌مخ» (از سرسپردگان دربار شاه)، هم در خاطراتش اشاره دارد که اصلا حضور طیب و حاج اسماعیل در قضایای قیام ۱۵ خرداد آنچنان نبود که باعث حتی محکومیت زندان آنها هم گردد، چه برسد به اینکه اعدام شوند! 🔸این در حالی بود که پس از قطعی شدن حکم اعدام طیب حاج‌رضایی، حاج اسماعیل رضایی و ۳ تن از یاران آنها، تلاش‌های بسیاری به خرج داده شد تا از اجرای آن احکام جلوگیری به‌عمل آید. این تلاش‌ها در مورد ۳ تن از محکومین به اعدام نتیجه داد و حکم‌شان با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل گردید ولی حکم طیب و حاج اسماعیل رضایی تغییری نکرد و آنها را به شهادت رساندند. 🔸اسناد افشا شده حکایت از نقش تعیین‌کننده فرقه ضاله بهائیت در اعدام‌های فوق دارد. اظهارات قابل تامل برخی از شاهدان عینی در مورد علل اعدام طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی بیش از هر موضوعی اشاره به خدمات اجتماعی درخشان حاج اسماعیل در برپایی جشن‌های نیمه شعبان در مقابل مراکز بهائیان و همکاری طیب با وی داشت. 🔸حاج اسماعیل رضایی همواره یکی از پیشگامان و در صف اول برای مقابله با فرقه ضاله بهائیت بود. مشارکت او در محدودیت گورستان بهائیان یکی از همین اتفاقات بود که باعث شد تجمعات تبلیغی و تشکیلاتی آنها در گورستان یاد شده منتفی شود. https://kayhan.ir/001FjA @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰فاز جدید مبارزه، شاه را آچمز کرد 🔸ساعت 9 شب یازدهم آذرماه 1357 برابر اول محرم 1399 بود، بیش از یک سال از اوج‌گیری نهضت امام خمینی می‌گذشت و طی این مدت، دنیا شاهد هماوردی یک ملت با دست‌های خالی و شعارهای دینی و استقلال‌طلبانه با رژیمی تا دندان مسلح و اربابان جهانی‌اش بود. جنگی نابرابر و ناعادلانه که روزهای تاریکی همچون 19 دی و 29 بهمن و 17 شهریور و برخاک افتادن مردان و زنان و جوانان رشید این آب و خاک با مسلسل‌ها و گلوله‌های آمریکایی و اسرائیلی را پشت سر گذارده بود و شاهد دستگیری هزاران تن از آزادیخواهان و مبارزین و انقلابیون این مرز و بوم بود. 🔸اما در آن شب اول محرم و آن ساعت 9 که ساعت آغاز حکومت نظامی بود و ممنوعیت تردد در سطح شهر و مستقر شدن‌ تانک‌ها و نفربرهای زرهی و جیپ‌های نظامی و قرق کوچه‌ها و خیابان‌ها، ناگهان از دل آن تاریکی شب، صدایی برخاست، صدایی آشنا و رسا... فریاد و بانگ الله‌اکبر بود. صدا یکصدای واحد و تنها نبود، از اطراف و اکناف به گوش می‌رسید، از فراز بام‌ها و خانه‌ها بود، بی‌شمار و هماهنگ و در عین حال هوشمندانه. کسی بانک بر می‌آورد: الله اکبر و جماعت کثیری پاسخش را با همان الله اکبر می‌دادند. 🔸در محلات مختلف این صدا که به طور هماهنگ شنیده شد، نیروهای حکومت نظامی شاه را گیج کرده بود، چون در کوچه‌ها و خیابان‌ها کسی حضور نداشت! آنها مدتی را در پس کوچه‌ها و بن بست‌ها و نقاط پنهان خیابان‌ها و کوچه‌ها و محلات را جست وجو کردند اما کسی را نیافتند، تا سرانجام دریافتند، صدا از بالای خانه‌ها و بام‌ها می‌آید، صدایی که از نقاط مختلف یک محله، در سکوت شبانگاه، در آسمان می‌پیچید و تشخیص مکان دقیق آن را دشوار می‌ساخت. 🔸مبارزه علیه رژیم شاه وارد فاز جدیدی شده بود، وقتی تظاهرات شبانه با گرفت و گیرها و بگیر و ببندهای سخت و دشوار همراه گردید، حضرت امام خمینی، برای تداوم پویای آن، راهکاری نوین و بدیع و غیرقابل پیش‌بینی برای رژیم شاه و اربابان آمریکایی‌اش ارائه نمود. 👤 https://kayhan.ir/001GFc @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالگرد رحلت آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی 🔰 یادگار سال‌های آموزش انقلاب و مبارزات پنهان 🔸تاریخ انقلاب گواهی صادق بر فعالیت‌های عظیم و مؤثر آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی در طول سال‌های مختلف است، چه هنگامی که در اوایل دهه ۱۳۴۰ با تاسیس مدرسه حقانی در کنار آیت‌الله شهید قدوسی و شهید دکتر بهشتی به تربیت طلاب انقلابی و مبارز پرداخت، چه زمانی که در ابتدای دهه ۵۰ و در فضای ضد مذهبی آن ایّام، در «مؤسسه در راه حق» به آگاه‌سازی جوانان و پاسخ به شبهه‌های دینی و اعتقادی ‌اشتغال داشت و چه در دوران پس از انقلاب که «مؤسسه علمی پژوهشی امام خمینی» را مأمن دانشجویان و طلاب بااستعداد و انقلابی گرداند تا با جدیدترین شیوه‌ها و متون آموزشی در ابعاد مختلف بتوانند در برابر هجوم عظیم فرهنگ و اندیشه غرب بایستند و جوانان را آگاه سازند. 🔸تشکیلات مدرسین انقلابی حوزه علمیه قم حدود یک سال و نیم پس از تبعید حضرت امام آنچنان فعالیت داشت که ساواک حتی ردی از آن نتوانسته بود به‌دست بیاورد. آنها ضمن چاپ اعلامیه و انتشار نشریات مخفی برای ترویج فرهنگ انقلاب اسلامی و آرمان‌های حضرت امام، به پخش اعلامیه و تراکت‌های افشاگرانه و روشنگرانه با تمثال حضرت امام اقدام می‌کردند که از جمله بهنگام تحویل سال نو در حرم حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام صورت می‌گرفت و در شب عید سال ۱۳۴۴ با موفقیت و در سطحی وسیع توسط طلاب مبارز انجام شد. 🔸آیت‌الله مصباح یک بار دیگر هم پس از حمله ساواک به منزل امام خمینی و کشف نامه‌ای که در اواخر سال ۴۲ به امام نوشته بود، به دلیل شباهت خط آن نامه با اساسنامه مذکور، دستگیر شد ولی با توجه به تغییر خط ایشان و پاسخ‌های منفی و سربالایی که به بازجویان می‌داد، آنها را ناامید و ناموفق باقی گذارد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره این ویژگی آقای مصباح گفته‌اند: 🔻«... آقای مصباح تا آخرش هم الحمدلله گیر نیفتاد، از بس که ایشان آرام و با ملاحظه کار می‌کرد» 🔸حتی مرحوم سید ‌هادی خسروشاهی در سال ۱۳۶۸ هم هنوز از نقش انحصاری آقای مصباح در انتشار یک نشریه انقلابی به نام «انتقام» (که در دوران خفقان پس از تبعید حضرت امام منتشر می‌شد) مطلع نبود. تا اینکه در سال ۱۳۷۹ در ادامه انتشار اسناد تاریخ انقلاب اسلامی، متوجه شد که آماده‌سازی نشریه فوق از نوشتن مقالات و تکثیر و حتی سیم‌زنی و بسته‌بندی آن تماما و منحصرا توسط آیت‌الله مصباح صورت می‌گرفته و ایشان هیچ همیار و همکاری به‌جز در هنگام توزیع نشریه نداشتند و این موضوع را فقط زمانی که مرحوم خسروشاهی از ایشان جویا شد، آیت‌الله مصباح پس از ۳۵ سال بازگو کرد. 🔸تاثیر فکری و اخلاقی آیت‌الله مصباح بر روحانیون و طلاب و دانشجویان و نسل جوان با روشی آرام و بدون غوغا و جنجال، باعث شد که دشمنان انقلاب و اسلام، او را در ردیف اول هجمه و حملات رسانه‌ای و ترورهای شخصیتی خود قرار دهند. اما علی‌رغم حجم عظیم تبلیغات سوء علیه ایشان، همچون نامش با بصیرت شگرف برگرفته از اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه و آله) چراغ روشنایی‌بخشی بود بر راه جوانان و دانشجویان و طلاب؛ تا همچنان‌که آرزویش بود، انتظار حضرت ولی عصر (عجل‌الله تعالی فرجه ‌الشریف) را بهتر درک کنند و برای سربازی‌اش آماده شوند. https://kayhan.ir/001GoI @Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
سالگرد دومین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران 🔰 از کلاس درس ریاضی تا اتاق ریاست جمهوری 🔻«... به طور خیلی خلاصه همان طور که هم‌میهنان می‌دانند اهل قزوین هستم، چهار سالم بود که پدرم فوت کرد، از یک خانواده متوسط، مذهبی و در عین حال در یک زندگی نسبتا آبرومندی بزرگ شدم. سیزده ساله بودم که آمدم تهران، در تهران دستفروشی کردم و شاگردی کردم در بازار و بسیار خوشحال هم هستم، برای اینکه در سنین کودکی با زندگی کوره‌پزخانه‌ها و جنوب شهر تهران کاملا آشنا شدم، بعد به علتی دستفروش‌ها را جمع کردند و من با داشتن ششم ابتدائی رفتم نیروی هوایی. در نیروی هوائی ضمن خدمت، تحصیل کردم و دیپلمه شدم... در این فاصله با آقای طالقانی آشنا شدم. ایشان مرا به دبیر شدن راهنمایی کردند، با اینکه می‌شد افسر هم بشوم... بعد از ارتش استعفا کردم، آمدم بیرون، یک سال هم معلم بودم و بعد لیسانسه شدم و شروع کردم به دبیری... دوره فوق لیسانس شرکت کردم، فوق لیسانس آمار، یک سال هم فوق لیسانس را خواندم... در حالی که دبیر بودم ولی گاهی می‌شد که 10 تومان هم پول نداشتم که برای زندگی روزمره‌ام باشد. اما خوشحال بودم، چون سعی می‌کردم از یک زندگی اقتصادی سالمی برخوردار باشم...» 🔸این جملات بخشی از معرفی شهید محمد علی رجائی توسط خودش است که در سخنرانی انتخاباتی دومین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران از تلویزیون پخش شد. انتخاباتی که در دوم مردادماه 1360 برگزار گردید و به جز محمد علی رجائی، حبیب الله عسکراولادی و عباس شیبانی و علی اکبر پرورش هم رقبای انتخاباتی وی بودند که در نهایت رجائی توانست با کسب 90 درصد آراء مردمی، دومین رئیس‌جمهوری اسلامی ایران شود. 🔸شهید رجائی در همه دوران مسئولیتش، چه در دوران ریاست جمهوری، چه وقتی که وزیر و نخست‌وزیر شد و چه قبل از آن یعنی زمانی که یک معلم بود، یک جور زندگی نکرد و روش و سبک زندگیش تغییری نداشت، در هر حالت و موقعیت و شرایطی مبارزه علیه ظلم و استبداد و استعمار را از یاد نمی‌برد. 🔸شاگردانش به خاطر دارند، روزی قرار بود در کلاس ریاضی، مبحث «تابع» (از مباحث مهم ریاضیات) را تدریس کند، وقتی وارد کلاس شد، مبصر برپا داد و همه دانش‌آموزان به احترام دبیر ریاضی‌شان، از روی نیمکت‌های خود بلند شدند. آقای رجائی با کمال خوشرویی و متانت گفت که بنشینند و هنگامی که دانش‌آموزان نشستند، مجددا خودش برپا داد. دوباره دانش‌آموزان برخاستند و باز گفت بنشینید و باز هم دانش‌آموزان نشستند و متعجب از این عمل او بودند که از بهترین دبیران آن دبیرستان به شمار می‌رفت. 🔸حدود یک سال بعد و پس از خاموش شدن فتنه بنی صدر و منافقین، مورد اعتماد آحاد ملت برای پست ریاست جمهوری اسلامی ایران واقع شد. او دولتی تشکیل داد که کمتر از یک ماه عمرش به درازا کشید و کوتاه‌مدت‌ترین دولت سال‌های پس از انقلاب به شمار آمد، اگرچه برکاتش برای آینده انقلاب و نظام اسلامی بسیار زیاد بود. https://kayhan.ir/001JyY @Kayhan_Online