🌹فرازی از وصیت غیورمرد آذربایجان ؛ شهید مدافع حرم: #حامد_جوانی
"بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#یا_حسین تا آخرین قطرهی خون نمیگذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود.
ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین(ع) میجنگیدم تا شهید شوم
و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنهای #لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم.
لذا به همین منظور عازم #دفاع_از #حرمین به سوریه میشوم
و آرزو دارم همچون حضرت عباس (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم.
@hagigatevasel
️حقیقت واصل
🌹فرازی از وصیت غیورمرد آذربایجان ؛ شهید مدافع حرم: #حامد_جوانی "بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک
🌹فرازی از وصیت غیورمرد آذربایجان ؛ شهید مدافع حرم: #حامد_جوانی
"بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
#یا_حسین تا آخرین قطرهی خون نمیگذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود.
ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین(ع) میجنگیدم تا شهید شوم
و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنهای #لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم.
لذا به همین منظور عازم #دفاع_از #حرمین به سوریه میشوم
و آرزو دارم همچون حضرت عباس (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم.
🌺🌺🌺🌺
🌹خاطره ای زیبا از شهید مدافع حرم شهید #حامد_جوانی:
آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود.
🔺وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده میگرفت.
🔺با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد...
🔺بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن.
👌می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی"
👈و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت"
که بالاخره این طور هم شد.
@hagigatevasel