هر سه شهید تکه تکه!
عجب عکسی عجب مظلومیتی عجب مردانی
۴۰ سال جهاد ،۴۰ سال دور از خانواده و تفریح،۴۰ سال پوتین از پاشون در نیاوردن و با بعثی و تکفیری و داعشی جنگیدن و آمریکای و اسراییلی جنگیدن
شهید قاسم سلیمانی که ساعت یک و نیم نصف شب پنجشنبه که همه یا خواب بودن یا تو عیش و نوش در فرودگاه بغداد با موشک هل فایر آمریکا اربا اربا شد و پیکر قطعه قطعه شو از لای آهن پاره ها بیرون آوردن!
شهید احمد کاظمی که حین ماموریت هواپیماش سقوط کرد و پودر شد
و پیکر متلاشی رو از تو بیابان ها جمع کردند
شهید زاهدی هم که چند روز پیش در حمله اسراییلی ها به سفارت ایران در سوریه تکه تکه شد و پیکر پاره پاره رو از لای میلگرد ها و آوار ها در آوردن!
۴۰ سال مجاهدت در عراق و سوریه و لبنان و...آخر هم
هر سه تیکه تیکه ، قطعه قطعه!
بنویس تاریخ،
بنویس که سربازان خامنه ای در بستر نمیمیرند!
مثل ژنرال های ژیگول پهلوی پشت به میهن فرار نمیکنند
میمانند، می ایستند و میجنگند
و در آخر قطعه قطعه میشوند که آیندگان اگر پرسیدند
انقلاب اسلامی چگونه خاک نداد
بگویند با جزٕ جز پیکر سربازانشان!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حاج_احمد_کاظمی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_زاهدی
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
🌹اگر بخواهم برای شهید کاظمی نامهای بنویسم، خواهم نوشت "مرا ببر"
✍شهید سلیمانی: این شهید والامقام اینگونه میگوید: «من همیشه به احمد (شهید احمد کاظمی) میگفتم «الهی دردت بخوره تو سرم»، اصطلاح من بود نسبت به احمد، دورت بگردم. من دلم میخواست واقعاً، آنچه مکنونات قلبی من است. از خدا این رو می خوام که خدا هر چه سریعتر مرا به او ملحق کند. به او اگر بنویسم، این را خواهم نوشت مرا ببر ...
#حاج_احمد_کاظمی
#حاج_قاسم_سلیمانی
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
رفاقت حاج قاسم و احمد کاظمی
رفاقت حاج قاسم و احمد کاظمی زبانزد بود.
این دو شهید به همراه محمد باقر قالیباف که فرمانده سه لشکر از لشکرهای مهم در دوران دفاع مقدس بودند. دوستی خود را از زمان جنگ حفظ کرده و برای شهادت لحظه شماری می کردند.
احمد کاظمی از دو دوست دیگرش پیش دستی کرده و 14 سال زودتر از حاج قاسم به رفقای شهیدش پیوست.
شهادت احمد کاظمی برای سردار سلیمانی اتفاقی ناگوار و تکان دهنده بود.
#حاج_احمد_کاظمی
#حاج_قاسم_سلیمانی
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
رفاقت حاج قاسم و احمد کاظمی از زبان شهید سلیمانی:
ما با احمد خیلی رفیق بودیم. و البته من نمی دانم احمد بیشتر من را دوست داشت یا من بیشتر او را دوست داشتم. همیشه در ذهنم این بود که ای کاش می شد من یک طوری به احمد ثابت کنم که چقدر دوستش دارم. فکر می کردم بهترین چیزی که می تواند این را ثابت کند این باشد که مثلاً من یک کلیه بدهم احمد. از هر چیزی که دوتا دارم یکی اش را به احمد بدهم.
وقتی احمد در جمع ما بود، تداعی همه زندگیمان را می کرد. هر چیزی که در زندگی به آن خوش بودیم. چهره باکری را در احمد می دیدیم. خرازی را در احمد میدیدیم. زین الدین را در احمد میدیدیم. همت را در احمد میدیدیم. خیلی از شهدا را ما در احمد خلاصه می دیدیم. شما به یک کسی یادگار همه یادگاری هایت است، یادگار همه دلبستگی هایت و بهترین دوران عمرت است را از دست می دهی، این یک از دست دادن معمولی نیست. احمد با رفتن خودش همه ما را آتش زد.
خب، مدتها از زمان جنگ گذشته بود. دلخوشی ما به هم بود. نه اینکه پشتوانه خاصی برای همدیگر باشیم، قوت قلب معنوی برای هم بودیم. در بیان کردن موضوعات، نصیحت کردن هم و سطوح مختلف دیگری با هم رودربایستی نداشتیم. وقتی ما بچههای جنگ جلسه ای می گرفتیم، اولین موضوعی که احمد به همه تذکر می داد، این بود که آیا این جلسه برای خدا است؟ و بعد پیرامون آن حرف می زد. لذا نقش احمد در ما خیلی نقشه برجستهای بود. رفتن احمد برای همه ما سنگین فراموش نشدنی است.
من همیشه به احمد می گفتم: «الهی دردت بخوره توی سرمن» اصطلاح من بود نسبت به احمد. می گفتم: «دورت بگردم.» آنچه که مکنونات قلبی ام است، از خدا می خواهم خدا هرچه سریعتر مرا به او ملحق بکند و خودم را مستحق این عنایت خدا می دانم. و به او اگر بنویسم. این را خواهم نوشت: «مرا ببر. ما را تنها نگذار.» این را خواهم گفت.
خدا رحمت کند شهیدی داشتیم همیشه ورد زبانش این بود: «یاران همه رفتند افسوس که جامانده منم/ حسرتا این گل خارا همه جا رانده منم/ پیر ره آمد و طریق رفتن آموخت/ آنکه نارفته و جامانده منم» فکر میکنم مصداق این شعر من هستم. باور کنید به احمد حسودی ام می شود. دلم میخواهد همه عمرم را بدهم، فقط یک بار دیگر صدای احمد را بشنوم.
وقتی که جنگ تمام شد، تا روزی که شهید شد هیچ روزی، هیچ لحظهای و هیچ ساعتی نبود که ما باهم باشیم و با حسرت پشت دستش نزند و نگوید: «ما ضرر کردیم و شهدا برد کردند.» آنقدر بی تاب بود که از زنده ماندن خودش ناراحت بود و ضمن اینکه آرزویش شهادت بود، یک آرزوی دیگرش زودتر رفتن بود.
#پایان_راه_خادم_مردم_شهادت_است
#حاج_احمد_کاظمی
#حاج_قاسم_سلیمانی
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
23.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری تازه منتشرشده از سفرهای غیرمنتظره رهبر انقلاب به بم در سال 1382
🔹در استقبال از حضرت آقا در فرودگاه شهید حاج قاسم سلیمانی و حاج احمد کاظمی در کنار هم دیده می شوند.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حاج_احمد_کاظمی
#حاج_قاسم_سلیمانی
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نقش شهید احمد کاظمی در نجات هزاران #زلزله زده #بم از زبان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی...
#حاج_احمد_کاظمی
#حاج_قاسم_سلیمانی
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۳ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شخصیت احمد کاظمی جمع اضداد بود
🔹شهید سلیمانی ، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه :
شهید احمد کاظمی به رغم آنکه هیچ دانش نظامی را نیاموخته بود، بزرگترین صحنههای نبرد را طراحی، فرماندهی و اجرا کرده است.
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
#حاج_قاسم_سلیمانی
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
17.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حاج_قاسم_سلیمانی :
حقیقت ، آرام آرام، با صبر خودش را دارد نشان میدهد ...
#مرد_میدان ✨
#حاج_قاسم ♥️
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر 🎋🕊
۲۳ بهمن
📌شادی روح رفیق شفیق
#حاج_قاسم_سلیمانی
شهید بزرگوار #حاج_احمد_کاظمی ،
نفری سه تا #صلوات میفرستید؟
سه_تا_صلوات_رو_همه_بفرستنا🕊
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ ♥️
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ 🤍
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ 💚
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر 🎋🕊
۷ اسفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان (عج) :
«ما أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّیْطانِ بِشَیء مِثْلِ الصَّلوةِ، فَصَلِّها وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیْطانِ»
هیچ چیز مثل نماز ، بینی شیطان را به خاک نمیمالد ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال.
بحارالأنوار ۵۳ : ۱۸۲.
#نماز_اول_وقت_سیره_شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی 📿
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۱۸ اسفند
21.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#لبیک_یا_خامنه_ای💚
#حاج_قاسم_سلیمانی🤍
#حاج_احمد_کاظمی ♥️
فرماݩـــده ڪه شما باشید سربازانتـاݩ میشوݩد دو یــار شهـید...🇮🇷🌷
🕊🎋کانال فاتح خرمشهر🎋🕊
۲۳ فروردین