eitaa logo
🕊🎋 فاتح_خرمشهر🎋🕊
41 دنبال‌کننده
525 عکس
172 ویدیو
0 فایل
#به_یاد_سردار_سرلشگر #شهید_حاج_احمد_کاظمی🌷 #خاطرات_شهدا 📚 #دلنوشته_ها 📩 #فیلم 🎬 #عکس 📸 ارتباط با ما 👈 @Kazemi_58 💢کپی و نشر مطالب کانال جایز و بلامانع است💢 💚 با ذکر صلوات 💚
مشاهده در ایتا
دانلود
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نقش شهید احمد کاظمی در نجات هزاران زده از زبان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی... https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
رهبر انقلاب:شهید عزیزمان،احمد کاظمی را من در جبهه دیده بودم،آن چنان اقتداری داشت که اشاره می کرد بسیجی ها حرفش را گوش می کردند.اینطور نیست که بسیجی که عاشق است مجاز باشد برخلاف امر فرمانده و بر خلاف انضباط سازمانی و انضباط عملی در محیط زندگی یک حرکت بی انضباطی انجام بدهد.۱۳۸۴/۱۰/۲۹ https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
✳دری از درهای بهشت✳ 🌤همراه سردار احمد کاظمی رفته بودیم اصفهان، مأموریت. موقع برگشتن، بردمان تخت فولاد. به گلزار شهدا که رسیدیم، گفت: بچه‌ها، دوست دارین، دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم. 🍀گفتیم: چی از این بهتر، سردار! کفش‌هایش را درآورد، وارد گلزار شد. یک راست بردمان سر مزار شهید حسین خرازی. 🌺با یقین گفت: از این قبر مطهر، دری به بهشت باز می‌شه. نشستیم. موقع فاتحه خواندن، حال و هوای سردار تماشایی بود. ✨توی آن لحظه‌ها، هیچ کدام از ما نمی‌دانستیم که این حال و هوا، حال و هوای پرواز است؛ 🥀به ده روز نکشید که خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم. وصیت کرده بود که حتماً کنار شهید خرازی دفنش کنند. دفنش هم کردند. 🕊تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از این جا، درِ دیگری هم به بهشت باز بشود! https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi 🕊🌷🌿🕊🌷🌿🕊🌷
 پا به پای مجموعه تکنیکی و فنی فکر می‌کرد در مورد تخصصی فکر کردن هم بسیار تاکید داشت. من با هفت فرمانده کار کرده‌ام اما حاج‌ احمد چیز دیگری بود. بر مسائل فنی تسلط داشت. به تحقیقات معتقد بود و خودش سعی می‌کرد پا به پای مجموعه تکنیکی و فنی فکر کند. با آنکه خلبان نبود همه از او می‌پرسیدند کجا خلبانی را یاد گرفته. فکر نکنید غلو می‌کنم چون خودم روی مسایل فنی و علمی احاطه دارم به شما می‌گویم که برایم این همه تسلط عجیب است. برای من که هیچ برای بچه‌های فنی و تخصصی هم مبهوت‌کننده بود. می‌گفت هم استراتژیک بود هم تاکتیکی. هم نظریه‌پرداز هم مرد عمل و نتیجه اینها می‌شد فکر جامع و مدیریت جامع. بنابراین مدیر باید بتواند با متخصص‌ها هم‌فکری کند. به روایت شهید طهرانی مقدم https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
بعضی‌ها شبیه عطر بهارنارنج هستند در کوچه پس کوچه‌های دلت نفس می کِشند ... https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
🍁سخت اسـت امّــا ... از هر آنچہ ڪہ 💓 را وصل زمیــڹ میڪـرد ! 🍁 " گذشتـــڹ براے رهــا شـدڹ "... 🕊 https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
هواپیمای سوخو را حاج احمد وارد نیروی هوایی سپاه کرد. همه انتظار داشتیم مراسم افتتاحیه‌اش در تهران باشد. ولی سردار گفت: می‌خواهم مراسم افتتاحیه توی مشهد باشد. پایگاه هوایی مشهد کوچک بود. کفاف چنین برنامه‌ای را نمی‌داد. بعضی‌ها همین موضوع را به سردار گفتند. سردار ولی اصرار داشت مراسم در مشهد باشد. با برج مراقبت هماهنگی‌های لازم انجام شده بود. خلبان، برفراز آسمان، هواپیما را چند دور، دور حرم حضرت علی بن موسی الرضا طواف داد. سردار کاظمی این را از خلبان خواسته بود. خیلی‌ها تازه دلیل اصرار سردار را فهمیده بودند. خدا رحمتش کند، همیشه می‌گفت: ما هیچ وقت از لطف و عنایت اهل بیت، خصوصاً آقا امام‌رضا بی‌نیاز نیستیم. https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
مى گفت: پیشم آمد و گفت: من در این عملیات شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب دارید گفت: نه ولی مطمئنم چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به آسمان رفتم فرشته ای دیدم که اسمهای شهدا را مى نويسد تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید. به من رسیدگفت: حاضری شهید بشی و بهشت بری ؟یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم،خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد زمین خوردم چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم اما دیگر وابستگی ندارم اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم... 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
در عملیات مرصاد با موتورسیکلت در حال عبور بودم که دشمن زیرپایم رگبار گرفت و من زمین خوردم . در همین حین آمد و به من گفت : برادر بسیجی دستت را به من بده . من به ایشان گفتم شما اینجا چه کار می‌کنید؟ جواب داد : نیروها عقب هستند و من آمده‌ام ببینم که دشمن چه می‌کند . همین مسأله که فرماندهی جلوتر از نیروهایش در خط_مقدم حضور داشته باشد ‌، نشان از تفاوتهای جنگ ما دارد . راوی :حجت الاسلام خاموشی https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹من اعتقاد دارم و به این اعتقادم نیز پایبند و راسخ هستم که هیچکدام از این بچه‌ها در جبهه به شهادت نرسیدند الا این که خودشان خواستند، الا اینکه برنامه قبلی داشتند و اصلاً یک حرکت اتفاقی برای هیچ کدامشان نبود، برای من این مطلب ثابت شد، چون من اکثر این شهیدان را می‌شناسم و با آنها از نزدیک آشنا بودم یا یک روز قبل از شهادت و یا روز شهادت و یا دو روز قبل از شهادتشان، لحظة شهادت خود را به زبان می‌آوردند. مثل شهید اربابی، که شش ماه قبل از شهادتش برای من نامه نوشته بود که “من شش ماه دیگر شهید می‌شوم”. شهید زینلی، که سه روز قبل از شهادتش مجروح شده بود و ترکش خورده بود به یکی از قسمت های گردنش، و وقتی به او گفتم آقای زینلی چه شده است؟ گفت: احمد کمی این طرف‌تر خورده، انشاء الله همین روزها جای اصلی می‌خورد و همین هم شد. 🌷سردار سپاه اسلام https://eitaa.com/haj_ahmad_kazemi