❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
در شلوغی دنیا فراموشت نکردم🍃 در شلوغی آخرت فراموشم نکن❤️ #رفیق_شهیدم @Shahadat_dahe_haftad کانال
معرفی کامل بسیجی #شهید_حاج_مسعود_عسگری🌷
✅متولد ۶۹/۰۶/۰۸تهران
فرزند دوم خانواده
مجرد
✅شهید عسگری در رشته الکترونیک و حقوق مشغول به تحصیل بود که هر دو را به دلیل علاقه فراوان به پرواز و خلبانی نیمه کاره رها کرد.
✅ فعالیت ها، آموزش ها و مهارت ها :
▫️استاد خلبان هواپیمای فوق سبک
▫️استاد کار و نجات در ارتفاع
▫️غواص سه ستاره بین المللی
▫️صخره نورد
▫️چترباز سقوط آزاد
▫️خلبان پاراگلایدر
▫️ورزش های رزمی(کیک بوکسینک، هاپکیدو )
▫️آموزش دیده دوره های اسکورت
▫️رهایی گروگان
▫️تک تیرانداز
▫️حفاظت شخصیت
▫️عملیات ویژه
▫️مهارت در انجام حرکات آکروباتیک با دوچرخه
▫️راننده حرفه ای انواع موتور سیکلت و خودرو
▫️رزم در محیط های ویژه
▫️مهندسی تخریب
▫️جنگ شهری
▫️محافظ دانشمندان هسته ای
▫️مدیر آموزش شرکت خصوصی کار دراتفاع
شهید عسگری رشته خلبانی فوق سبک را به طور حرفه ای دنبال می کرده و در اکثر رشته های ذکر شده مدارج عالی را کسب نمود.
✅ صفات بارز اخلاقی:
انجام کارها با ایمان و اعتقاد ، مومن ، متعهد و متخصص ، #ولایت_مدار زرنگ ، باهوش ، کنجکاو ، خوش رو ،شوخ طبع ، ورزشکار ، شجاع حرف و بی ادعا ، صبور ، آرام ، متبسم ، شاد ، بسیجی فعال ، با اخلاص و در یک کلام #سرباز_امام_خامنه_ای
✅مداح مورد علاقه:
در شب های محرم در هیئت کربلایی حسن حسین خانی بود و در شبهای ماه مبارک رمضان او را در هیئت حاج منصور می یافتی
✅اعزام به سوریه: بصورت #داوطلبانه و ادای تکلیف
✅سمت سازمانی : خلبان هواپیمای شناسایی و پشتیبانی
مسئولیت در رزم : فرمانده دسته تکاوران
همرزم و فرمانده تکاوران شهید احمد اعطایی، سید مصطفی موسوی و محمد رضا دهقان در یگان فاتحین بود که همگی در روز بیست و یک آبان نود و چهار به شهادت رسیدند و به #شهدای_اربعه_حلب معروف شدند.
✅آخرین پیام شهید به مادرش از طریق ارسال پیامک :
باید بپرد هرکه در این پهنه عقاب است
حتی نه اگر بال و نه پر داشته باشد
کوه است دل مرد ولی کوه نه هر کوه
آن کوه که آتش به جگر داشته باشد
عشق است بلای من و من عاشق عشقم
این نیست بلایی که سپر داشته باشد
این قطعه شعر بر روی مزار شهید نیز حک شده است.
✅ نحوه شهادت #شهدای_اربعه_حلب به روایت هم رزمانش :
#شهید_مسعود_عسگری
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_احمد_اعطایی
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
طی یک عملیات شهر الحاضر توسط رزمندگان #گردان_خط_شکن_حیدر_کرار فتح شد و ما مشغول تثبیت مواضع و گشت زنی داخل شهر بودیم که خبر رسید دشمن پاتک زده و باید به شهر العیس بریم. وقتی به شهر العیس رسیدیم نزدیک غروب آفتاب بود که بعد از هماهنگی و طبق دستورات ابلاغ شده وارد شهر العیس شدیم.
در ورودی شهر وقتی ستون وارد شهر شد در یک درگیری نزدیک و نابرابر با اصابت مستقیم تیر توپ ۲۳ میلی متری ، چهار نفر از بسیجیان گردان حیدر کرار به ترتیب
#شهید_مسعود_عسگری(با اصابت پنج تیر)
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری ،
#شهید_سید_مصطفی_موسوی
#شهید_احمد_اعطایی
در اولین شب ماه صفر۱۴۳۷ قمری به هنگام نماز مغرب
با خون خود وضو گرفتند و به دیدار اربابشان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شتافتند.
روز بازگشت پیکر ایشان به ایران۹۴/۰۸/۲۲ ، روز تشییع ۹۴/۰۸/۲۴ می باشد که در قطعه ۲۶ ردیف ۷۹ شماره ۱۹ آرمیده است.
#خلبان_شهید_مسعود_عسگری
#مدافع_حرم
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهیدانه
کوچه هایمان را به نامشان کردیم....
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی😔
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌷 #مناجات زیبای دکتر چمران🌷
#خــدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم❗️
فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تــو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،
معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
❤دوستت دارم ، خدای خوب من
@Shahadat_dahe_haftad
🍃🌸
•| #منبر_کوتاه
بعضی از گناهان مثل نفت
هستند و بعضیها هم مثل بنزین..!
قرآن درباره گناههای نفتی میگه
👈«انجامش ندین»
درباره گناههای بنزینی میگه
👈«نزدیکش هم نشید» ' لاتقربوا '
چون بنزین، بر خلاف
نفت از دور هم آتیش میگیره.
رابطه با نامحرم و شهوت جز گناهان
بنزینیه و شیطان قسم خورده هرجا زن
و مردی تنها باشن، نفر سومش خودم هستم
•| #استاد_محسن_قرائتی
-------------------------------------------
@Shahadat_dahe_haftad
🍃🌸
🕊❣فــــكه
مثل هيچ جا نيست!
نه شلمچه، نه ماووت، نه سومار، نه مهران، نه طلائيه، نه...
🕊❣فــــكه
فقط فكه است!
با قتلگاه و كانال هايش، با تپه ماهور و دشت هايش.
🕊❣فــــكه
قربانگه اسماعيلهاست به درگاه خداي مكه.
🕊❣فــــكه
را سينهاي است به وسعت ميدان هاي مينِ گسترده بر خاك.
🕊❣فــــكه
را دلي است به پهناي سيم هاي خاردار خفته در دشت.
🕊❣فــــكه
را باغ هايي است به سر سبزي جنگل امقر.
🕊❣فــــكه ،
روحي دارد به لطافت ابرهاي گريان در شب والفجريك.
🕊❣فـــــكه ،
چشماني دارد به بصيرت ديدهبان خفته در خون، بر ارتفاع صد و دوازده.
🕊❣فـــــكه ،
خفته بر زير گام هايي است كه رفتند و باز نيامدند...
@Shahadat_dahe_haftad
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌙سحـــر بیست و نهــم
خداحـافـظ؛ نزدیکــترین رفیـق
خداحـافـظ؛ آرام تــرین اَنیـــس
خداحـافـظ؛ عاشق ترین همــراه
❄️الحمداللّــه برای هر الماسی که به چشمانمان بخشیدی.
الحمداللّــه برای هر بوسه ای که در سجاده سحر، و ضیافت افطــار، مهمانمان کرده ای!
الحمدللّــه برای دور همی های شبانه ای که، ما را از سرتاسر زمیــن، فقــط بصرفِ جرعه ای عشــق، دور هم جمع کردی.
و مــا ، دست در دست هم، مهمانِ آغوشی بودیم، که به اندازه همه ی اهل زمین، جا دارد!
الحمداللّــه برای رفاقتهایی که، از پسِ فرسنگها فاصله، فقط و فقط در دایره ی محبت تـــو، آغاز شــد و قرار است تا آسمانــت طــــول بکشــد.
💢خداحافظ #افطارانه های پر از پــرواز
خداحافظ #تقدیرات پر از اُمیـــــد
خداحافظ دردِ دل های عاشقانه ی سحــر
راستــی رفیـــق!
آیا ما سفره ی دیگــری از تو را تجربـه خواهیم کرد؟
نمیدانیم؛
به کداممــان، فرصتِ درآغـوش کشیدنِ دوباره ات را خــواهند داد؟
اما یقین بدان؛
از تو عــزیزتر، ثانیه هایی در گذر زمان، سراغ نداریــم!
✨به خُـــدایی می سپاریمَــت که تو را مایه ی سبکبالی دلهای آشفته مان آفـــرید!
✨به دست همان دلبری می سپاریمت،
که تمنّــای دلهایمان را برای سرکشیدنِ جرعه های دیگرت، می داند و می بیند!
خداحافـ✋ـظ رمضـان
دعایمان کن، تا دست در دست هم... برای درآغوش کشیدنِ دوباره ات، آماده شویم!
دعایمان کن... تا آمدنِ دوباره ات، راهِ آسمــان را گُــم نکنیم.
@Shahadat_dahe_haftad