eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
امام علی(ع): خداوند را در قیامت باچنان جلال و وارد محشر میکند که اگر سواره ازمقابل آنان عبورکنند به شهیدان پیاده شوند. @shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت+دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
" میخواستم بشم بخونم بشم☺️🍃 کنم زن بگیرم ببرم بزرگ کنم ببرمش پارک، تو راه باهم حرف بزنیم☺️ خیلی کارا داشتم انجام بدم خب نشد...😔😔 باید میرفتم از ، ، ، ، ، کنم❤️❤️ که نباشه کم نشه همدیگرو کنیم از بین بره دیگه نباشه کسی نباشیم❤️🌺 الان اوضاع ...؟ " 😔😔 قسمتی از @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃 یعنے .... به . توی اتوبوس کنار یک خانم نشسته بودم که گفت: مگه مریضی که انقدر خودتو پیچوندی؟ پرسیدم: با منی؟ گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمیشی از رنگ همیشه سیاهش؟ تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت میشی ، چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدید به امثال من. خندیدم و گفتم: چقدردلت ﭘُربود دوست من!هنوزاگرحرف دیگری مانده بگو. خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد. پرسیدم کردی؟ گفت: بله. گفتم: من کاملا میکنم به هزار و یک دلیل. یکی از دلایلش حفظ زندگی ِتوست!! با تعجب به چهره ام نگاه کرد. گفتم قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به ها می گوید؛مراقب نگاهتان باشید. من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر. این تکالیف مکمل هم اند، یعنی اگر مردی زل زد به من، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد، و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم کنترل نگاه مرد باید مانع و حافظ من باشد. تو، تو را “دید”، کشش ایجاد شد، و انتخابت کرد. کجا نوشته شده است که همسرت نمی تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او است؟! گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم. گفتم: ، منطق نمی شناسند، تعهد نمی شناسد. چه ها که به خودم دیدم چطور با یک نگاه به باد فنا رفت.من پوشش کامل دارم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد، و نگاهش را کنترل نکرد، زندگی تو، به هم نریزد.همسرت نسبت به تو نشود. و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود.من به خودم سخت می گیرم بخاطر حفظ و ی تو. من هم مثل تو هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم.من هم دوست دارم ها کمتر عرق بریزم، ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم.من روی تمام این علاقه هاخط قرمز کشیدم،تا به اندازه سهم خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. سکوت کرده بود. گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد.حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی ِ زیبایی چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟ بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی.. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
خوب باعث آمرزش گناهان میشه 🌺🌺🌺🌺 💚 (ص): 💖 خود را کنید و آنان را نیکو کنید ، تا آمرزیده شوید 📗مکارم الاخلاق،ص222 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
• فَاخْلَع نَعْلَیڪْ ، اِنَّڪ َبِالْواد ِالْمُقَدَّسَ طُویٰ • ڪفشهایت را درآور ؛ اینجا وادی مقدس طوی
🌷 🔰چند روحانی و از جمله آمده بودند منطقه.💕 قبل از شروع عملیات «علیها سلام» بود که سیدحمید را دیدم👀👀 و گفتم: «سید! اسم عملیات ام‌الحسنین علیها سلام است و ایام فاطمیه هم هست...»😔 می‌خواستم عکس‌العملش را ببینم👀 که قبل از ادامه حرفم گفت:  باید برم رو بیارم تا برام روضه بخونه. 😢 🔰روضه که شروع شد، سیدحمید دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد. زد زیر گریه و ...😭 🔰در چند عملیاتی که با هم بودیم، ندیدم کفش👟 بپوشد. موقع عملیات که می‌شد، کفش‌هایش را در می‌آورد و با پای برهنه می‌رفت عملیات.💥علتش را که می‌پرسیدیم، می‌گفت: «با پای برهنه راحت‌ترم.» 🔰توی عملیات وقتی بچه‌ها دشمن را از جفیر عقب راندند، سید با پای برهنه رفت روی جاده و ایستاد به نماز...☺️ طبق معمول توی عملیات کفش‌هایش 👟را در آورده بود و با پای برهنه توی منطقه راه می‌رفت. 🔰ازش پرسیدم چرا با پای برهنه راه می‌ری سید...؟ گفت: «برای پس گرفتن این زمین داده شده.🌷 این زمین داره و خون بچه‌ها روش ریخته شده، آدم باید با پای برهنه روش راه بره.»🌷 🔰اواسط عملیات خیبر بود که مجددا سید را دیدم. 👀طبق معمول پابرهنه بود و با بچه‌های لشکر ثارالله✌️ آمده بود تا در عملیات شرکت کند.👌 گفتم: آقا سید...این جاها؟  گفت: « بهم گفته بیام این جا.»🌷 🔰بادگیر تنش بود و چفیه‌اش را هم پیچیده بود دور گردنش.👩‍🚀 این حرف را که زد از چشم هر دو نفرمان سرازیر شد.😢 همدیگر را بغل کردیم و سیر گریه کردیم...😭 ✍ به روایت همرزم شهید🌷 🌷 ولادت : ۱۳۳۵/۱۱/۱۷ رفسنجان شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۲۲ جزیره مجنون بر اثر شلیک مستقیم گلوله تانک @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
•♡ ♡• 💢گفتند می رود دیگر عوض می شود. ⇜گفتند از سرش می افتد. ⇜گفتند تفکراتش تغییر می کند. ⇜گفتند دیدش بازتر می شود. ⇜گفتند دوست و روش تاثیر میذارد. 💢البته بماند که خیلی چیزها هم از سرم افتاد😉 را تازه در دانشگاه فهمیدم 🔸وقتی استادی با بامن صحبت می کرد. 🔹 وقتی کلاس، برای صحبت ها و رفتارشان درمقابل من قائل می شدند☺️ 🔸وقتی نگاه ها به من👀 رنگ تفاوت و گرفت 🔹وقتی بجای ، شما خطاب شدم😎 🔸وقتی بین های بی سر و ته دختران و پسرانِ به اصطلاح روشنفکر😏 همکلاسی، جایی میان انها برای من نبود❌ 🔹وقتی وجودم سرشار از و امنیّت😌 هست و کسی نگاه چپ به من نمی کند🚫 🔸وقتی... 💢آری من از آنهایی ام که خیلی چیزها از سرم نمی افتد. مثلا همین 😍 💢برای چادر سر کردن کافیست باشی‌.عاشق حضرت مادر💞 بانـــو🌸🍃 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣