❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#فرمانده_زیر_کولر!!
حسین نشسته بود داخل قایق که چند تا از نیروها پریدند توی قایق وگفتند:«ببخشیدبرادر اگر میشه ما رو ببر آن طرف آب.»
رسیدند به وسط آب که یکی از آنها گفت:«فکرمیکنید الان توی این گرما فرمانده لشکر چه کار میکنه؟»بعد هم جوابی نشنید ادامه داد:«من که مطمئم با یک زیرپوش نشسته توی دفترش زیر کولر.»یکی ازنیروها گفت:«بهتره حرف خودمان را بزنیم.»ولی او ادامه داد:«آخه همه سختی ها مال ماست،اون ها که کاری نمی کنند.»یکی دیگه ازنیروها با عصبانیت گفت:«اگر ادامه بدهی می اندازیمت تو آب،مگه نه برادر؟»حاج حسین اما با خنده رولباش جوابی نداد.
#شهید_حاج_حسین_خرازی
@Shahadat_dahe_haftad
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
💠تواضع
🍂 رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می زدند. پیرمرد می گفت «جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟» حاج حسین خندید. آن یکی دستش را آورد بالا. گفت «این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم. »پیرمرد ساکت بود. حوصله ام سر رفت. پرسیدم «پدر جان! تازه اومده ای لشکر؟» حواسش نبود. گفت «این، چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟» گفتم «حاج حسین خرازی» راست نشست. گفت«حسین خرازی؟ فرمانده لشکر؟»🍂
#درس_اخلاق
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#سالروز_شهادت
#نثار_شادی_روح_مطهرش_صلوات
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#پای_درس_شهید ❤️
برای اینڪه معشــوقت را
همیشہ در ڪنارت احساس ڪنـی
باید دائما به یـادش باشی
با " صـلــوات " با " اسـتـغـفـــار " و . . .
« فَاذْڪُرونی اُذْڪُرْڪُمْ
و اشْڪُروا لِی وَلا تَڪْفُـرُون . . . »
سوره بقـره 12
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#یاد_شهدا_با_ذڪر_صلوات
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
💫💫💫💫💫
#شاه_امام_حسن💚🌱
اعمال امروزمون رو به نیابت از :
#شهید_حاج_حسین_خرازی
تقدیم میکنیم به :
❤️#امام_حسن_مجتبی (ع)❤️
و ❤️ #امام_حسین (ع) ❤️
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#خاطره
+ گفٺنحاجحسین رو اوردیم بیمارستان
رفتیم عیادت
از تخت اومد پایین
بغلم ڪرد
پرسید: دستت چی شده؟...
دستم شڪسته بود
گچگرفته بودمش
گفتم: هیچےحاجآقا،
یـه ترکش کوچیک خورده
شڪسته...
خندید و گفٺ:
چه خوب
دست من یه ترڪشبزرگخورده...
قطعشده...
#حاجحسینخرازے
#رازلبخندش...
@SHAHADAT_DAHE_HAFTAD
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣