💐✨✨✨✨✨
💐✨✨✨
💐✨
📖از مادر سوال کردن:از دوران کودکی کمیل بگو؟
✅مادر بغض میکنه میگه هر وقت یاد کودکی کمیل و بچه هام میفتم طاقت نمیارم واسم حرف زدن سخت میشه😔 چون با سختی زیاد بزرگش کردم ،کمیل همیشه مریض میشد و لاغر شده بود خیلی زحمت کشیدم تا بزرگ شه چون اونوقتا شرایط مالی خوبی هم نداشتیم هزینه درمان سخت بود 😔
چند بار هم واسش اتفاقایی افتاد که زنده بودنش معجزه بود
.تو شبای سرد زمستان سعی میکردم همیشه وضو داشته باشم آب که یخ میبست میشکوندمش تا وضو بگیرم ،دوست داشتم بچه هارو با وضو شیر بدم .نمازم که اصلا قضا نمیشد قرآن هم مدام میخوندم..
حالا میفهمم که چطور با این همه مریضی کمیل من زنده موند!کمیل زنده موند چون سرنوشت چیز دیگه ای برایش نوشته بود.شهادت یعنی عاقبت بخیری خوشحالم که کمیل من به خدا رسیده و منو پیش حضرت زهرا سرافراز کرد
. اگه خدا بخواد همه ی فرزندانم را فدای اسلام میکنم
#شهید_کمیل_صفری_تبار
#سالروز_ولادت
@Shahadat_dahe_haftad
#خاطرات_شهدا🌺
سالگرد ازدواجمون بود...💕
از بچه ها خواستم...
ساعت ۳ عصر بیان سر مزارش...
تا دور هم باشیم...
ولی خودم...
یه ساعت جلوتر...
قبل اینکه بچه ها بیان...
با جعبه ی شیرینی و شکلات و...
یه شاخه گل…
كه گلفروش روی گل با آبپاش آب پاشیده بود...
رفتم سر خاكش...
وقتی رسیدم کنار مزارش...💔
شاخه گلو رو پرچمی که رو قبرش بود گذاشتم...
"سلام کمیل جان…❤
اینجایی...؟
اگه هستی یه نشونه بهم بده...؟
اگه هستی و صدامو میشنوی...
میخوام بهت بگم که...
من همیشه بیادتم...❤
#از_یاد_تو_دست_بر_نداشتم_هنوز...
#دل_هست_بیاد_نرگست_مست_هنوز...
حداقل تو هم سالگرد ازدواجمونو بهم تبریک بگو...💕
یه نشونه بده...
که بدونم بیادمی...
که بفهمم تو هم دوسم داری...💕"
#دوستت_دارم_جوابش_ساده_و_بی_پرده_است…
#می_شود_واضح_بگویی_همچنین_من_هم_تو_را...
کم کم سر و کله ی بچه ها پیدا شد و...
مراسم قشنگی گرفتیم...
آخر مراسم...
چون رو پرچم خورده های شیرینی ریخته بود...
بچه ها خواستن روی پرچمو تمیز کنن...
شاخه گلو که جابجا میکنن...
در کمال تعجب دیدیم...
زیر گل با شبنمی که روش بود...
تبدیل شده به یه قلب...❤
با گذشت یه ماه...
هنوز اون شبنمی که تبدیل به قلب شده بود و…
نشونه ای از عشق کمیل بود...
خشک نشده بود و روش باقی مونده بود...
✍🏻راوی: همسر شهید
#شهید_کمیل_صفری_تبار🌹
@Shahadat_dahe_haftad