eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ◾️ در مأموریت ها همه رزمندگان چفیه می‌انداختند گردنشان الا #محمود ؛ یک #شال_سیاه داشت که همیشه گردنش بود ،نه #محرم و #صفر . ‌ ◾️یکبار از او خواستم تا علت شال سیاه انداختنش را برایم بگوید. گفت: مادرجان ،ما عزادار #امام_حسین علیه السلام هستیم! گفتم: الان که محرم وصفرنیست ! گفت:مادرم، عزادار امام حسین علیه السلام بودن محرم و صفر نمی خواهد! ما همیشه #عزادار حسینیم #شهید_محمود_رادمهر
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃 🌹 🔹به عبدالله بگو نماز صبحش قضا نشه... 🔸بعد از شهادت محمود بود یک روز به علت کار در زمین روستا ، خسته و مانده برگشتم خانه که استراحت کنم. از قضا مهمان آمده بود و نتوانستم زود بخوابم. دیگر تا بخوابم دیروقت شد و باعث شد، نماز صبحم قضا شود 🔸بیدار که شدم، نمازم را خواندم و دوباره رفتم روستا مشغول کار در زمین بودم که عباس از رفقای مشترک من و که در عملیات جعفر‌طیار در خان‌طومان با ما بود، با من تماس گرفت 🔸بعد از احوال پرسی گفت:حاجی! راستش موضوعی هست که روی گفتنش را به شما ندارم! از او خواستم راحت باشد و مطلبش را بگوید. گفت:دیشب خواب محمود را دیدم. به من گفت: «به عبدالله بگو هیچ وقت نگذارد نماز صبحش قضا شود!» 🔸با شنیدن حرف های عباس پاهایم سست شد و روی پاهایم نشستم. دو ساعت همانجا نشسته بودم. دیگر نتوانستم به کارهایم ادامه دهم. برایم یقین شده بود که محمود زنده است و کنار ما بر کارها و اعمالم ناظر است... ‌ 📚 "مجموعه خاطرات شهید " به روایت صالحی جانشین وقت لشکر۲۵کربلا @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌺🍃🌺 ☆سیره شهدا☆ 🌸کمیل را باید فهمید 🌼 اوایل دهه هفتاد وقتی تازه به محل آمده بودیم،پنجشنبه شب ها با یک دستگاه اتوبوس می آمد جلوی مسجد نماز گزارها را بعد از نماز مغرب و عشاء می برد مسجد جامع برای دعای کمیل. راه دور بود از این سر شهر تا آن سر شهر من بیشتر وقت ها بعد از نماز به دلیل اشتغالات درسی به خانه برمیگشتم و کمتر توفیق شرکت پیدا میکردم، اما محمود رضا هر هفته می رفت . هست بار اولی که رفت بعد از دعا به خانه برگشت، حسابی اشک ریخته بود.گفتم :"خوب بود"گفت" حیف است آدم این دعا را بخواند بدون اینکه بداند دارد "چه میگوید توقع این جواب را نداشتم سنی نداشت آن موقع .این حرفش از همان شب توی گوشم مانده هر وقت نوای دعای کمیل را می‌شنوم همیشه به یاد محمود رضا واین جمله اش می افتم... شهید نمی شوی رضا بیضائی به روایت برادر @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
‌‌🌷  ... . 🔹محمود و رحیم کابلی باهم رفته بودند شناسایی منطقه یدکی لشکر و در راه برگشت با دشت شقایق روبه رو شده بودند. همین دشتی که محمود و رحیم تعدادی عکس📷 در همین دشت گرفته اند و پخش شده . هر چه از  می‌خواستیم آدرسش را بدهد، قبول نمی کرد! ‌‌ 🔹 میگفت: «این دشت مخصوص شهدای آینده است» . بعد از مدتی خودمان این دشت را پیدا کردیم و به علت درگیری و کارهایی که داشتیم، گرفتن عکس📷 را گذاشتیم برای بعد. دو روز گذشت تا بتوانیم فرصتی پیدا کنیم و برویم آنجا عکس بگیریم؛ ولی وقتی رسیدیم، تمام شقایق ها پرپر شده بودند.😔 ‌‌‌ 🔹بعد ها هر وقت یاد آن دشت شقایق می افتادم این جمله محمود به ذهنم میرسید که این دشت مخصوص شهدای آینده هست...! . ‌📒‌منبع :  "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم و دوست صمیمی شهید ... . 💚 💚  @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#یاران_آسمانی 💠هر وقت پیش محمود حرف زن را می‌زدیم، می‌گفت: دست از سر من بردارید! #ازدواج برای کسی است که مرد این دنیا باشد، نه من که تا چند وقت دیگر شهید می‌شوم 💠همیشه می‌گفت: من، داماد جبهه‌ام، و عروسم حجله شهادت است حتی یک بار اسمش برای مکه در‌آمده بود، ولی #محمود نرفت. می‌گفت: الان ماندن در جبهه، واجب‌تر از حج است. 💠عجیب هم «آقا» را دوست داشت. همه فکر و ذکرش آقای #خامنه‌ای بود. پز می‌داد که من بزرگ شده خامنه‌ای‌ام و از بچگی، هوایم را داشته. #شهید_محمود_کاوه🌷 #سالروز_شهادت @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣