eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
همسر شهید حججی: عزیزدلم؛دروغ چرا؟خیلی دلم برایت تنگ شده است.میدانم که تو هم همین حس و حال را داشته ای. شب قبل از عملیات زنگ زدی و گفتی:(). آمدم بی تابی کنم... اما باز نگذاشت.آخرین دیدار و . آمدم بی قراری کنم... اما به یاد روضه حضرت رباب افتادم.روضه رباب ‌اش فرق می‌کند. آخرش فرق میکند.خودت هم قبول داری،اصلا رباب جنس غمش فرق میکند. رباب سر،هم سرش را بریده دید. بالای نیزه دید.به دنبالش هم رفت. نمی‌دانم من هم سر،هم سرم را میبینم یانه؟!اما،می‌دانم به اسارت نمی‌روم. ،اگر عشق به تو نبود آرامش من هم نبود.قبل از رفتنت به من گفتی:(،بی‌تابی نکن،محکم باش،قوی باش،شیرزن باش).من هم گوش کردم.عشق به تو مرا به این اطاعت رساند. @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
حالا تو هِی به رویِ خودِت نیاور منم هِی به رویِ خودم نمیاورم امّــا یکـ روز یکـ جایے برای این همه نداشتنت مےمیرم #همسر_شهید #شهید_روح_الله_قربانی 🍃🌹🍃🌹 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می دیدآه حسرتی می کشید و میگفت: #آخر_پیر_شدیم_و_شهید_نشدیم😔... 🌺 آنقدر با حسرت ونگرانی این جمله را بیان میکرد که #اشتیاق بشهادت🌷 را در کلامش میدیدم او با این جملات مرا آماده میکرد و خودش مهیا میشد برای پرواز🕊... #شهید_مدافع_حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا راوے : #همسر_شهید🌹 @Shahadat_dahe_haftad
#همسفران_بهشتی قرار بود خطبہ عقدمان را #سیدعلے بخواند تو رفتےو خطبہ خوان عقدمان #زینب_ڪبری شد چه سعادتےست براے من #عروسِ بی بی بودن وچه سعادتےست براے تو تا ابد #وهب بودن.. #شهید_عسکر_زمانی🕊❤️ #همسر_شهید @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#گذری_بر_سیره_شهدا 🌷🍃 ✍️#همسر_شهید ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺁﻗﺎ ﻣﺤﺴﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻋﻠﯽ ﭼﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻮﺩ . ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ، ﺣﺘﯽ #ﻟﻘﻤﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ، ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺴﺎﺱ ﺑﻮﺩ 🌺 . ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻮﺩ ﻫﺮﺟﺎﯾﯽ ﻧﺮﻭﻡ ﻭ ﻫﺮﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﻡ . #ﺧﻤﺴﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﯽﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﺩ ﻣﻈﺎﻟﻢ ﻫﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ . ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﺴﺎﺱ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻗﺖ ﻋﻤﻞ ﺩﺍﺷﺖ . #شهید_محسن_حججی ❤🍃 @Shahadat_dahe_haftad
#همسر_شهید 🔹آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسید جوان #شغل شما چيست⁉️ گفت: #طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشي. ️ 🔸آآیت الله بهجت پرسید اسم شما چیست⁉️ گفت: فرهاد😊 #آیت_الله_بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا #عبدالمهدي بگذاريد. شما در تاجگذاري ✨امام زمان (عج) ‌به #شهادت خواهيد رسيد🌷. 🔹شما يكي از سربازان #امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید👤 شهیدعبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی🌷 که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، درشب تاج گذاری👑 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394🗓 درسوریه به #شهادت رسید #شهید_عبدالمهدی_کاظمی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ همسرم مثل شهدا بود..متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی مهربان بود..روزی یک ساعت میخواند..علاقه اش به شهدا توصیف ناپذیر است.. کتاب های شهدا رو میخواند و هر سال راهیان نور میرفت..با آنکه مشغله کاری‌اش زیاد بود و دائم مأموریت می‌رفت اما وقتی از بیرون وارد منزل می‌شد خیلی صبورانه رفتار می‌کرد؛خستگی کارش را پشت در می‌گذاشت؛به عنوان زن خانه مرا درک می‌کرد. اکبر برای خیلی تلاش کرد..خالصانه برای سپاه کار کرد.می‌گفت حاضرم برای سپاه مجانی کار کنم... 🌷 راوے : @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌹 قهربودیم درحال نمازخواندن بود... نمازش که تموم شد نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم .. کتاب شعرش را برداشت وبایک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن... ولی من بازباهاش قهربودم!!!!! کتاب را گذاشت کنار...به من نگاه کردوگفت: "غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات،سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!! بازهم بهش نگاه نکردم....!!! اینبارپرسید:عاشقمی؟؟؟سکوت کردم.... گفت:عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز.... بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند. .." دوباره بالبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟ گفتم:نـــــــه!!!!! گفت:"تو نه می گویی و پیداست می گوید دلت آری... که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..." زدم زیرخنده....و روبروش نشستم.... دیگر نتوانستم به ایشان نگویم که وجودش چقدر آرامش بخشه... بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم... خداروشکرکه هستی....  راوی:همسر شهید بابایی   @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
🌹 قهربودیم درحال نمازخواندن بود... نمازش که تموم شد نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم .. کتاب شعرش را برداشت وبایک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن... ولی من بازباهاش قهربودم!!!!! کتاب را گذاشت کنار...به من نگاه کردوگفت: "غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات،سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!! بازهم بهش نگاه نکردم....!!! اینبارپرسید:عاشقمی؟؟؟سکوت کردم.... گفت:عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز.... بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند. .." دوباره بالبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟ گفتم:نـــــــه!!!!! گفت:"تو نه می گویی و پیداست می گوید دلت آری... که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..." زدم زیرخنده....و روبروش نشستم.... دیگر نتوانستم به ایشان نگویم که وجودش چقدر آرامش بخشه... بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم... خداروشکرکه هستی....  راوی:همسر شهید بابایی @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣