#دلانـہ ❣
حاج آقا دولابــے :👤👇
هنگامی که به یـاد امـام حسـیڹ(؏) مے افٺید ...🍃🌹
ٺـردیدے نداشٺه باشيد ڪه آن حضرٺ همـ بیاد شماسٺ .... 😌✨
#عشـق_حســــیـن ❤️
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#برباݪ_سـخن
🔷سعى کنید تمامى کارهاى
شما براى خدا باشد والّا آن
شرک است، همه برادران که
مسئولیت کارى را قبول
میکنند اول ببینند که آیا
میتوانند رسالت انبیاء را در آن
مسئولیت تداوم بخشند یا
خیر؟ اگر نمیتوانند هرگز
نپذیرند.
#شهید_علیرضا_رودگر🌷
#سالروز_شهادت
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#درس_اخلاق
⭕️داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم،
دستی به شانهام زد.
سلام و علیک کردیم.
نگاهی به آسمان کرد و گفت: "علی! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم"
گفتم: "مثلا چی کار کنیم؟"
گفت: "دوتا کار؛ اول خلوص، دوم سعی و تلاش."
شهید_حسن_باقری
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
✨#دوراهــــــــــے
✍ مـریـم سـرخـه اے
🌹قسـمـت #چــهــارم
لبخند ملیحی روی لب هایش نقش بست...
روسری قشنگی هم رنگ چشمانش سرش کرده بود که جذابیتش چندین برابر شده بود...
دستش را روبه روی من به چپ و راست حرکت داد و گفت:
-خوبی؟؟؟
به خودم آمدم پلک هایم را چند بار روی هم زدم به زانویم نگاه کردم و بعد دوباره به چشمان آن دختر خیره شدم و گفتم:
-خوبم...
گوشی ام را از روی زمین برداشت، گرفت سمتم و گفت:
-گوشیت.
دستم را سمتش بردم گوشی را ازش گرفتم و بعد ازچند لحظه گفتم :
-ممنون.
خودم را جمع و جور کردم سعی کردم بلند شوم که دستم را گرفت و گفت:
-بذار کمکت کنم.
دستش را پس زدم و گفتم:
-ممنون خودم بلند می شم.
ایستادم، لباس هایم را تکان دادم زانویم درد می کرد...
شالم را جلوتر کشیدم و گفتم:
-متشکرم!
بعد هم آرام آرام ازش دور شدم...
چقدر آن دختر عجیب بود!!
نگاهش تا عمق وجود من را خورد!
دستم را روی صورتم کشیدم و با خودم گفتم:
دیوانه شده ای! به کارت ادامه بده...
به موسسه رسیدم و داخل شدم...
کمی شلوغ بود، به سمت آقایی که پشت میز نشسته بود رفتم.
گفتم:
-ببخشید آقا...برای استخدام اومدم...
نگاهی به من انداخت و گفت:
-استخدام نداریم.
ابروهایم را بالا انداختم وگفتم:
-ولی من با شما تماس گرفتم، به من برای استخدام جواب مثبت دادین...
دوباره نگاهی به من انداخت. نفس عمیقی کشیدو گفت:
-اسمتون؟؟
-نفیسه منصوری.
-لطف کنید بنشینید تا صداتون کنم.
-ممنون.
روی یکی از صندلی های خالی نشستم و منتظر ماندم...
#ادامه_دارد...
@shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت+ دهه هفتاد❣
آرزوشهادت
هرکے آرزو داشتہ باشہ خیلے خدمت کنہ ،
شهید میشہ ...
یہ گوشہ دلت پا بده ؛
شهدا بغلت کردند.
ما بہ چش م دیدیم اینارو ؛
از این شهدا مدد بگیرید ...
+ مدد گرفتن از شهدا رسم بزرگے است.
دست بزار رو خاک قبر شهید بگو ؛
" حسین ، بہ حق این شهید ، یہ نگاه بہ ما کن "
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❤️ساعت عـاشقـی❤️
همـه رو به حـرم آقـا برای عرض ارادت✋
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ.🌹
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣