eitaa logo
♡عشق من حجاب ♡
1.8هزار دنبال‌کننده
39.4هزار عکس
27.7هزار ویدیو
505 فایل
🌹بانویی از تبار زهرا🌹 چادرم یادگار مادرم زهراست♥️ کپی؟! `یه استغفرالله واسمون میگین..` کپی از اسم و پروف؟! راضی نیستم! تبلیغاتمونه:) @tabligat59 جانم؟! https://daigo.ir/secret/54018085 لحظه رویش! ¹⁴⁰⁰٫³٫¹⁵ 2k...✈️‌...3k
مشاهده در ایتا
دانلود
بخونید قشنگه✨ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...🙂
هدایت شده از پیامهایی از آسمان
| مورچه شکسته و خرد میشود! قرآن کریم بیش از ۱۴۰۰ سال پیش در سوره نمل؛ آیه شریفه ۱۸ از زبان مورچه ایی که به دیگر مورچه ها هشدار میدهد مبادا زیر پای سلیمان نبی علیه السلام و سپاهیانش پایمال شوند؛ از واژه استفاده کرده است. یحطمنکم در زبان عربی از ریشه است. در عربی از واژه حطام به معنای شکستن و خرد شدن استفاده میشود. در این صورت معنای دقیق تر آیه میشود شما را . حطام یعنی از خشکی شکسته شدن؛ و ریز ریز شدن. در قرآن کریم از آن جهت حطمه نامیده شده که هر چیز را می‏شکند و خرد می‏کند. مورچه دارای یک پوشش ایزوکلئوتوم سخت؛ ناخن مانند و ضد ‌آب است. [ایزوکلئوتوم پوشش خارجی سفت و سختی ست که در برخی جانداران وجود دارد و وظیفه محافظت خارجی از جاندار را بر عهده دارد.] این پوشش از جنس یک ماده شیمیایی بنام میباشد. دانشگاه هاروارد | bit.ly/2UwwP8P نکته: کیتین ماده اییست که شکننده و قابل خرد شدن است!
هدایت شده از پیامهایی از آسمان
🌹 روز مرگ روز و 🌹 💥🔥🔥اگر یزید و پدر نا پدرش معاویه و پدر نا پدر معاویه ابوسفیان لعنة الله علیهم اجمعین را از مقدسات عامه نمی دانید روز ۱۴ ربیع الاول را شادی کنید🔥🔥🔥🔥 📎 مرحوم رحمةالله علیه می‌فرمایند: 📎 و أيضا روى الشيخ المفيد و كذا الشيخ الطوسي رحمهما اللّه أن يزيد الطاغية عليه اللعنة و العذاب الشديد انتقل إلى أسفل دركات الجحيم في الرابع عشر من هذا الشهر، و ينبغي للشيعة أن يعدّوا هذا اليوم مباركا عليهم و يؤدوا للّه تعالى شكر هذه النعمة العظمى، و قال بعض إنه من السنّة صيام هذا اليوم. 📌 و روایت کرده اند که در این روز - یعنی چهاردهم ربیع الاول- ملعون طاغیه به اسفل درکات پیوست و شایسته است که این روز را روز بگیرند و شکر خدای سبحان را بخاطر این الهی کنند و بعض بزرگان گفته اند: گرفتن در این روز است. 📚 زادالمعاد، صفحه ۲۵۹
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قبر هم و دارد. 🔻آنچه انسان در برزخ مشاهده میکند،نمونه و مثالی است از حقیقت بزرگتری که در قیامت مشاهده خواهد کرد. استاد ترابی گیلانی
هدایت شده از پیامهایی از آسمان
بعضی چقدر به می‌روند! بعضی چقدر هستند!