▪️
#عبدگنهکارمولۍحسینرادوستدارم
شکرخدا که لطفِ تودست مرا گرفت
مِهرت میان این دلِ ویرانه جا گرفت
امروز نه،که روز الست بربکم
باتودلم بهانه ی کربُـبلا گرفت
آواز پر زسوز کسی میرسدزعرش
ماه محرم آمده باید عزا گرفت
ما فکر می کنیم هنر کرده ایم، نَه
روضه برای بی کسی تو خدا گرفت
از من سیاه تر به خدا نیست مانده ام
چشمت چگونه راه منِ بی حیا گرفت
اعجاز می کند به خداوندی خدا
شورِغمت به سینه ی هرکس که پاگرفت
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدلله
💐🍃✨
🍀 ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد!
🔹مى گويند: حجّاج بن يوسف ثقفى كه در پليدى و خباثت نظير نداشت به كوفه آمد و آنجا را از طرف عبدالملك مقرّ حكومت خود قرار داد، به او گفتند: در اين شهر، افرادى مستجاب الدعوه هستند.
🔹گفت: همه آن ها را كنار سفره من حاضر كنيد، همه را آوردند. به آنان گفت: غذا بخوريد، آن ها هم از آن سفره خوردند. سپس به آنان گفت: برويد. چون رفتند، به اطرافيانش گفت: با اين غذاى حرامى كه اينان خوردند، مطمئن باشيد كه ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد!!
#غذای_حرام
📎برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، نوشته حجت الاسلام استاد حسین انصاریان
🌹✨ ✨🌹
#شب_هشتم_محرم
روایت تاریخ کربلا
🏴در روز هشتم محرم سال ۶۱ هجری قمری آب در خیمه های سید الشهدا(ع) نایاب شد."خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشتهاند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیهالسلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیهالسلام كلنگی برداشت و در پشت خیمهها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشك ها را پر كردند سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه میكَند و آب به دست میآورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیهالسلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
🏴در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان میپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفتهای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مینوشند از آنها مضایقه میكنی؟
🏴عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من میدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفتهام و نمیدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش میسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه میدانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمیبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🏴یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیهالسلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
امام علیهالسلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظهٔ" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. شب هنگام امام حسین علیهالسلام با ۲۰ نفر و عمر بن سعد با ۲۰ نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علیاكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🏴در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیهالسلام كه فرمود: آیا میخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: میترسم خانهام را خراب كنند! امام علیهالسلام فرمود: من خانهات را میسازم. ابن سعد گفت: میترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناكم و میترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🏴حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمیگردد، از جای برخاست در حالی كه میفرمود: تو را چه میشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من میدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.
🏴پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامهای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیهالسلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمیگردم یا به مملكت دیگری میروم. عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.
فیض الاعلام و وقایع الایام شیخ عباس قمی
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا﴿۴۰﴾
✨بگو به من خبر دهيد از شريكان خودتان كه به جاى خدا مى خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين را آفريده اند؟
✨ يا آنان در [كار] آسمانها همكارى داشته اند ؟
يا به ايشان كتابى داده ايم كه دليلى بر [حقانيت] خود از آن دارند؟
✨[نه] بلكه ستمكاران جز فريب به يكديگر وعده نمى دهند
✨✨✨✨✨✨
💠سوره فاطر ✨ آیه 40💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔💔💔
انیمیشن امام حسین علیه السلام در ماجرای کربلا
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید: آیا تغییر بعضی از روشهای عزاداری از قبیل بدعت و تحریف و مانند این، عناوین ممنوعه هست یا حتی ابداع روشهای جدیدتر هم جایز است؟
7⃣ قسمت هفتم از مجموعه تصویری #درمسیرحسین (علیهالسلام)
✔️ @mesbahyazdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مداحی
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردند دیر رسیدم من
گوشه گودال مادر دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم من😔
┄┅─✵💚✵─┅┄
✨﷽✨
✍آیتالله بهجت (ره):
میگوییم: به واجبات میپردازیم، مستحبات شد شد، نشد نشد! بابا، این مستحبات است که انسان را به جایی میرساند! برای همین، سباع و بهایم (درندگان و چهارپایان؛ مقصود، مأموران رژیم پهلوی) رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند.
مأموریت رضاخان پهلوی این بود که دستگاه روحانیت و روضهخوانی را تقریباً تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمهاللّه گفته شد: روضهخوانی امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. ایشان در جواب فرمودند: بله، مستحب است، اما هزار واجب در آن است! زیرا مجلس روضه فقط روضهخوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام و معارف و عقاید و ترویج مذهب است.
💥خدا میداند که چقدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین علیهمالسلام در مقدمۀ روضه نقل میشود که سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است.
📚 رحمت واسعه، ص٢٧۴
_________________
﷽ 🌷 نماز در حرم حسینی 🌷
🌼 در پای حسین جان فشاندن چه خوش است
🌼 وز خاک درش بوسه ستاندن چه خوش است
🌼 یک روز #وضو گرفتن از #آب_فرات
🌼 وندر حرمش نماز خواندن چه خوش است
🌸 قامت چو پی #نماز افراشت حسین
🌸 در گلشن خون نخل ولا کاشت حسین
🌸 در پیش سپاه خصم، آهنگ #اذان
🌸 سرداد و نماز را به پا داشت حسین
📚 محمد علی مردانی
#شعر #معارف_نماز
🌹مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🌹