🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
«إِنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى صَفَائِحِ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ الْحَلْقَةُ عَلَى الصَّفِيحَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ يَا عَلِي.»
☘ علامه طباطبايي (ره) در شرح این حدیث میفرمودند :
🌷 «سرّ اين كه صداي كوبه در بهشت “ياعلي” است، اين است كه بر طبق معمول، كسي كه بخواهد وارد خانهاي شود، دقّالباب ميكند و صاحب خانه را صدا ميزند تا با اجازه و اذن او وارد شود، و چون صاحب بهشت علي علیه السلام است، صداي طنين در “ياعلي” است. اين مقام از آن حضرت و اهلبيت علیهم السلام است.»
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
* عزیزٌ علیَّ أن أرَی الخلقَ و لا تُریٰ *
اگرچه هیچ کجا لایق قدومت نیست؛
چه میشود که بیایی به جمکران دلم ..
کدام جاده مرا می رساندم تا تو؛
نشانی حرمت را بده نشان دلم ..
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
✨﷽✨
✍ روزی بهلول داشت از کوچه ای میگذشت شنید که استادی به شاگردهایش میگوید: من در سه مورد با امام صادق(ع) مخالفم.
1⃣ یک اینکه می گوید خدا دیده نمیشود. پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
2⃣ دوم می گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
3⃣ سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد. اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد. استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند. خلیفه گفت : ماجرا چیست؟ استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد. و الان درد می کند. بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟ گفت : نه بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد. ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.
👌استاد اینها را شنید و خجل شد و از
جای برخاست و رفت
📚 مجموعه شهرحکایات
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
* #حضرت_عیسی #شیطان
❇️حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻در روايتي دارد كه يک وقتی حضرت مسیح (علی نبینا و آله و علیه السلام) رفتند در يك خرابه اي استراحت كنند، همین که خواستند بخوابند يك نيم خشتي را ديدند آنجا افتاده؛ آن را جلو كشاندند و سرشان را روي اين نيم خشت گذاشتند.
🔹بلافاصله، بعد از كشيدن اين نيم خشت زير سر ديدند شيطان حاضر شد. فرمودند: «معلون! من چه كردم كه تو آمدي؟» آخر حضور شيطان هم حساب و كتاب دارد؛ حضور شيطان همين جوري نيست دليل دارد.
🔸شیطان گفت كه: يا نبي الله! اين نيم خشت را كه زير سرت كشيدي طبعًا ّمي خواستي زير سرت يك خرده بلندتر باشد. گفتم بروم ببينم مي توانم به ايشان بگويم آقا اين خشت ها را دوتایش كن. بعد كه دو تایش كرد بگويم خوب است يك خرده برگ بگذاري رويش نرم هم بشود. بعد مرتب بكشانمت به آن سمت.
🔹 حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) فرمودند: نيم خشتي هم به ما نمي تواني ببيني؟ و انداختند آن طرف و خوابيدند. این تشویق به اضافه کردن و بیشتر و بهتر خواستن یکی از کارهای شیطان است.
#یادبگیریم
مهم ترین عامل در هنگام صحبت کردن مکث کردن به موقع و به جا می باشد:
- گاهی برای اینکه حرف های شما در ذهن مخاطب باقی بماند نیاز دارید اهمیت آن را با یک مکث به موقع نشان دهید.
- گاهی برای اینکه ذهن مخاطب که پر شده از نکاتی که شما گفتید فرصت پیدا کند همه چیز را به هم مرتبط کند باید مکث کنید.
- گاهی برای اینکه خودتان بتوانید افکار خود را مرتب کنید نیاز دارید که مکث کنید.
❤️ ❤️