از لحاظ روحی نیاز دارم امام حسین بهم بگه : پاشو بیا کربلا ببینم باز با خودت چیکار کردی :)

_

●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): چیزی را که #نمیدانید،نگویید، زیرا بسیاری از حقیقت ها در اموری است که ناآگاهانه انکار میکنید. | نَهجُ‌البلاغه،خطبه۸۷

دل و دلدار،یار یا اباعبدالله دلسوز تر از مادر و پدرم.... #سجادمحمدی

#بدون_تو_هرگز 31 " مهمانی بزرگ" بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... ☺️ اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ... بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ... پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... 😢 مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ... یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم... نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ... توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ... بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ... - بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد ...😢 📝( شهید سیدعلی حسینی)🥀

خدایی‌که‌من‌میشناسم‌انقدرمهربونه‌که‌ اگه‌بهش‌دل‌بدی،همه‌چیزت‌میشه! توتاریکی‌چراغت‌میشه، تو‌سختی‌هاپناهت‌میشه،تو‌ناامیدی‌ها امیدت‌میشه، جایی‌‌اشتباه‌بری‌راهنمات‌میشه..

خدایا همچنان که نمیپسندی برای من ستم دیدگی را . مرا از اینکه ستم کنم نیز در امان بدار :)

نزار دستِ خالی برم آقا . .💔

بگذاشتیم، غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادار تر است...

حسین‌ آرام ِ جانم . ♥️

نزار امسالم از اربعینت فقط تماشای تلوزیون و پیاده رویِ زائرات نصیبم بشه حسین ، نزار :)

درمانده‌ام، مانند آن مردى كه معشوقش چسبيده باشد سفت بازوى حريفش را