یكی از خصوصیات شهید بزرگوار حضرت آیتالله سید عبدالحسین دستغیب كه الحق میتوان ایشان را سیدالشهداء انقلاب اسلامی ایران در خطه فارسی دانست، بعد علمی و فقاهتی ایشان است كه هر چند در خاطرات بزرگان راجع به آن سخن گفته شده است، لكن هنوز جای تامل و سرمشق گرفتن برای نسل جوان در آن بسیار است؛ خصوصا برای طلاب طالب حقیقت كه خود را سرباز حضرت ولی عصر (ع) میدانند و اوقات خود را به بطالت و یا اشتغالات كاذب نمیگذرانند و همچنین برای دانشجویان و دانشآموزان علاقمند به شناخت سیره علمای ربانی و الگوگیری از آن بزرگان در زندگی.
تقوا: شرط اساسی مرجعیت
از امام صادق (ع) نقل شده است كه:
ان العلما ورثه الانبیاء... فانظروا علمكم هذا عمن تاخذونه، ان ینا اهل البیت فی كل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تاویل الجاهلین )
علماء در زمان ائمه اطهار واسطه بین امام و مردم بودهاند و از محضر امام (ع) فیض میبردهاند و به مردم فیض میرساندند. در زمان غیبت نیز چنین است. علم به قرآن و سنت و تقوا و تزكیه آنها موجب شد كه حضرت حجتبنالحسنالعسكری مردم را به ایشان رجوع دهند.
و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا. آنچه مهم است و مورد نظر امام معصوم (ع) میباشد علم به كتاب است. هر كس به اندازه علمی كه از كتاب دارد و آن هم از بركت تبعیت از قرآن و سنت نصیبش شده، در نزد ایشان مقرب است و میتواند واسطه بین امام زمان (عج) و مردم بوده، راهنما و چراغ هدایت گردد. امیرالمؤمنین علی (ع) مردم را به سه دسته تقسیم كردند: الناس ثلاثه: عالم ربانی ومتعلم علی سبیل النجاه و همج رعاء...
از جمله این علمای ربانی آیتالله شهید سید عبدالحسین دستغیب بود. این شهید بزرگوار میفرمود: «جامعه احتیاج به فقیه عادل دارد. اگر علم با تزكیه همراه نباشد، جهل است. تنها تزكیه است كه علم را در مسیر اصلی خویش كه نور است قرار میدهد. اگر تزكیه نباشد آن فرد عالم استدلالی خواهد بود نه عالم حقیقی».
مراتب علمی شهید آیتالله دستغیب
حضرت آیتالله نجابت شیرازی، رفیق سلوكی شهید دستغیب در مورد مراتب علمی ایشان میفرمایند: «حضرت آیتالله دستغیب قدسالله سره یكی از مفاخر عالم اسلام و مجتهد مسلم در جمیع علوم اسلامی، در صرف و نحو، معانی و بیان، حكمت، منطق، اصول و فقه، ایشان مجتهد بودند. یك وقت در محضر آقای قاضی (حضرت آیتالله العظمی سید علی قاضی (ره) استاد عرفان این دو بزرگوار و عارف والامقام)، سخن از ایشان به میان آمد. حضرت حاج میرزا علی آقای قاضی رضوانالله علیه فرمودند: ایشان مجتهدند. شهادت به اجتهاد ایشان از طرف حاج میرزا علی آقا قاضی 38 سال قبل عطا شد».
و در جای دیگری در مقام علمی ایشان میفرمایند:
«آنچه من در ذهن دارم از سن سیزده سالی،آقای دستغیب مشغول مطالعه بحار و وسائلالشیعه و كافی و وافی و من لا یحضر بود. در منزل ایشان یك اتاق بسیار بزرگ بود پر از كتاب. خانه كه میآمدند دائما مطالعه میكردند و حافظه بسیار خوبی هم داشتند. در علوم صرف و نحو و منطق بسیار ممتاز بودند و قهرا مطالعه كردن و فهمیدن روایات برایشان خیلی آسان بود. بنده بعید نمیدانم اگر ایشان بیست هزار حدیث از حفظ داشتند».
فرزند گرامی آن شهید بزرگوار، حضرت آیتالله سید محمد هاشم دستغیب میفرمایند: «خاندان دستغیب خاندانی اصیل و هشتصد ساله هستند و نسل این شهید بزرگوار با 30 واسطه به جناب زید شهید فرزند محترم امام سجاد (ع) میرسد».
پدر ایشان سید محمدتقی دستغیب از علمای شناخته شده عصر خود بودند. سید محمد تقی، فرزند سید هدایتالله دستغیب بودند. سید هدایتالله علاوه بر مرجعیت در زمان خود از شاگردان میرزای شیرازی اول و در جریان قیام تنباكو از فعالان و یاوران راستین مرحوم میرزا بوده است. مرحوم سید هدایتالله ده پسر داشت كه همه روحانی و اهل علم بودند و برای هر كدام مسجدی را معین میكند، از جمله برای مرحوم سید محمد تقی، پدر شهید دستغیب، مسجد باقرخان را كه جنب بازار حاجی است انتخاب میكند. بعد از مدت كوتاهی به خاطر استقبال مردم و كمی جا، مرحوم سید محمد تقی اقامه نماز را به مسجد طبالیون كه كنار مسجد عتیق است منتقل میكند. در پانزده سالگی شهید آیتالله دستغیب، علاقمندان به این بیت شریف از ایشان كه در سلك روحانیت درآمده بود درخواست میكنند كه به جای پدر در آن مسجد اقامه جماعت كند.
بعدها شهید دستغیب مسجد جامع عتیق را كه در كنار آن مسجد بود و در زمان عمرولیث صفاری (قرن سوم ه.ق) ساخته شده، بازسازی میكنند. این مسجد به مرور زمان مخروبه شده بود و قابل استفاده نبود به طوری كه خود آن شهید بزرگوار نقل میكردند: «وقتی كریمخان زند میخواست برای تعمیر این مسجد اقدام كند، با دیدن آن همه خرابی منصرف شد و به جای آن مسجد وكیل را ساخت». ایشان مدت چهل سال در این مسجد به ارشاد و هدایت مردم پرداخت. مردم چون اخلاص ایشان را دیدند، روز به
روز بیشتر به گرد وجود ایشان جمع شدند.
به هر حال شهید دستغیب تحصیلات حوزوی خود را در محضر پدر شروع كردند و در سن نه سالگی به دست ایشان معمم شدند و در سن 11 سالگی پدر بزرگوار خود را از دست دادند و از آن زمان سرپرستی سایر برادران و خواهران خود را به عهده گرفتند فرزند ایشان سید بهاءالدین دستغیب نقل میكند: «خود شهید برای من نقل میكردند كه وقتی
پدرم (مرحوم محمد تقی دستغیب) در قید حیات بود، مرتبا درسهایم را برایش میخواندم و مرور كردم و از او توضیح میخواستم و گاهی او را واقعا خسته می كردم. از شهید بزرگوار نقل شده است كه گاهی برای درس گرفتن صبح بسیار زود به در خانه استادم میرفتم و برایشان صبحانه و نان و ... فراهم میكردم و خلاصه شاگردیها میكردم تا به من درس بدهند. آری به قول سعدی (علیه الرحمه):
به خوردی بخور از بزرگان قفا
خدا در بزرگی بدادش صفا
این بود كه بعدها به طلاب میگفت: «برای رسیدن به درجات عالی علمی دو چیز را فراموش نكنید:✅ جد در تحصیل
✅ سعی در تقوا»
دوره سطوح حوزوه را نزد اساتیدی چون ملا احمد دارابی و میرزا علی اكبر ارسنجانی در شیراز گذرانیدند. درسال 1314 به حوزه نجف وارد شدند و مرحله درس خارج (سطح عالی حوزه) را در محضر مرحوم شیخ محمد كاظم شیرازی، آقای ضیاء عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا عبدالهادی شیرازی و آیتالله خوئی به پایان رساندند، خصوصا مرحوم آقای خوئی به ایشان عنایت خاصی داشتند و ایشان را در حد مرجعیت میدانستند. ایشان از افراد فوق و دیگر علما، هشت اجازه اجتهاد داشتند. مرحوم شیخ محمدكاظم شیرازی در اجازه اجتهاد ایشان نوشته بودند: «او از اخلاق شایستهای پاك است و به هر اخلاق شایستهای آراسته است.» شهید مدت 18 سال در نجف اشرف به تحصیل و تدریس اشتغال داشت
✍ در #هشتم_شوال سال 1344 هجری قمری پس از اِشغال مکه، وهابیان به سرکردگی «عبدالعزیز بن سُعود» روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر و راندن مأموران عثمانی، سرانجام آن را نیز اشغال کرده و به تخریب #بارگاه_اَئمّه_بقیع علیهم السّلام پرداختند. #ضریح_فولادی أئمّه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی مَضجع شریف حضرات معصومین امام حسن مجتبی، امام سجّاد، امام محمّد باقر و امام جعفر صادق عَلَیهِم الصّلوات و السَّلام قرار داشت را از جا در آورده و بُردند و این #نَنگ_بزرگ و #ظلم_فجیع تاریخی را که ریشه در کفر و نفاق ذاتی و میراثِ پدرانشان در #سقیفه بود، به نام خود ثبت کردند...😭
#أللَّهُمَّ_العَنْ_الجِبتَ_و_الطّاغوتَ
🥀🥀🥀🥀🥀
http://eitaa.com/hajizadeh1
سلام ما به #بقیع و بُقاع ویرانش
برآن حَریم که باشد مَلک نگهبانش
🥀
سلام ما به بقیع آن تَجَسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
🥀
بقیع تربتِ پاک چهار #معصوم است
چهار «نورِ خدا» می دَمَد ز دامانش
🥀
دَری که بوسه گه قدسیان بُوَد خاکش
به زائرش ندهند إذن بوسه، دربانش
🍂
🥀 یک صدمین سالروز تخریب بارگاه ملکوتی اهل بیت علیهم السّلام در آستان رفیع بقیع، توسط فرقه ضالّه، سخیف و منکوب وهابیت، را تسلیت عرض می نمائیم.
#وهابیت #تحجّر #وحشیگری
#وارثان_جاهلیت
#وارثان_سقیفه
🥀🥀🥀🥀🥀
http://eitaa.com/hajizadeh1
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی مداح و شاعر اهل بیت:
#صابرخراسانی به مناسبت فاجعه هشتم شوّال😔
#نماهنگ_کوتاه
✅ پیشنهاد دانلود
🥀🥀🥀🥀🥀
http://eitaa.com/hajizadeh1
زبانِ حال...
امالبنين خطاب بِه مولايش حسن گفت:
«اگر مادرت بیخانه است بگذار سقفی بر سر ما نيز نباشد» اينگونه معلمی بود كه مواسات را به ابالفضلش آموخت.
سجادجانم سجده طولانی كن كه فرزند منتقمت خواهد امد عزيز دلم باقر گوشهای از علومت را بشكاف كه خلقالله ببينند هر چه هست نزد شماست.
حضرت صادق بِه شيعيانت بشارت حضور منجی را بده كه زمين راستگوتر از تو بِه خود نديده خواهی آمد و دوباره خواهيم ساخت سرايی زيباتر از لولو و مرجان...
❇️درس #تفسیرقرآن بابانوان
❇️سه شنبه پنجم اردیبهشت ۱۴۰۲
❇️ساعت دهصبح
http://eitaa.com/hajizadeh1
کانالرسمی محمدصادقحاجیزاده
ای بقیع! ای قرارِ عزیزترین بندگان خدا! چه رازی در تاروپود خاکت نهفته است که وقتی به تو میاندیشم، اینگونه وجودم غرق اشک و غربت و آه میشود؟ غربتی به رنگ حسرت و داغِ روزی که بارگاه پاکترین انسانها به دست ناپاکترین انسانها، خاک شد... و غربتی از جنسِ دلآشوبیِ عصرهای جمعه که هفته به هفته، برایم تکرار میشود…
نمیدانم، چه پیوندی است میان جمعهها و بقیع که وقتی به هردو فکر میکنم، تمام وجودم ماتمزده میشود… شاید عصرهای جمعه، امام زمان به یاد مظلومیت اهل بیت، روضه میخواند و اشک میریزد و با قلبی گرفته و چشمی تَر، مزار بینشان حضرت مادر را به آغوش میکشد…
پیش از خواب، چگونه محاسبه کنیم؟
مؤمنین، آخر شب مرورى بر رفتارهاى روزانهشان مىكنند؛ اگر خطا و لغزشى از آنها سر زده، براى هر لغزشی استغفار مىكنند و اگر خدا حفظشان كرده، یكایك نعمتهاى خدا را شكر میکنند.
به اندازهای كه مجال داشته باشند، دستهای از نعمتها را ذكر میكنند؛ آنچه در روحشان، خانوادهشان، محیطشان و آنچه مربوط به ولایتشان نسبت به اهلبیت است. سرانجام توجه مىكنند كه توفیق همین شكرگزاری را هم خدا داده است؛ بابت این هم شكر میکنند و با چنین حالى دل به خواب مىسپارند.