▪️▪️انسان تا وقتی در حیات دنیایی به سر می برد ، از حقایق محجوب است و هنگامی که مرتکب گناهی می شود و می بیند که تغییری در عالم پدید نمی آید ، گمان می کند که اتفاقی نیفتاده است و هر چه بوده ، گذشته است ؛
ولی به راستی این گونه نیست و او از ظلمتی که برای خویش به وجود آورده است محجوب است .
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸
#نماهنگ
💢 آمریکای عهدشکن
🔸 رهبر معظم انقلاب: «بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم.» ۱۳۹۶/۰۳/۲۲
🔹 در این کلیپ براساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای به این سوال پاسخ داده شده که چرا: «مذاکره با آمریکا به سود منافع ملی ما نیست و مشکلات را حل نمیکند؟»
┄══•ஜ📖ஜ•══┄
╭─┅─🍃🌺🍃─┅─╮
لینک جهت عضویت در کانال 👇
🆔️http://eitaa.com/hajizadeh1
کانالرسمیمحمدصادقحاجیزاده
╰─┅─🍃🌺🍃─┅─╯
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#درمحضرعالم_فرزانه
⚪️ نظر صاحبان #ولايت مطلقه حامل نور يقظه مى باشد ⚪️
⬛️ ...چه بسا در مواردى كاملا تعجب آور و تحير آور باشد و كسانى با توجه و نظر آنان بخود آمده و بيدار گشته و متنبه شده باشند كه بظاهر و طبق محاسبات معمولى چنين انتظارى نمى رفت.
و اين در حقيقت بدان جهت است كه نور الهى و جذب حق كه اصل مسئله است و از طريق آنان به ظهور مى رسد ، چنين نيست كه حد و حدودى داشته باشد، بلكه ، نور او ، نور قاهر ، و مشيت او ، مشيت غالب است.
▪️ماشاء الله كان و مالم يشأ لم يكن▪️.
نمونه هاى زيادى در اين باب نقل گرديده و ديده شده است، چه از آنهايى كه در زمان خود حضرات معصومين "صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين " ، بوده اند، و چه از آنهايى كه در زمانهاى بعدى و در هر زمانى بوده اند و مشمول عطف و نظر خاص پروردگار شده و از ورطه اوهام و غفلت و اسارت نجات يافته و بخود آمده و سر در طريق #طلب نهاده اند، بنحوى كه چنين انتظارى نمى رفت.
« بشر حافی » كه لقب «حافى» بخود گرفت، از جمله آنهاست.
گفته اند:
او در زمان حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر " سلام الله عليه " و در بغداد مي زيسته است.
در اول امر خود مردى غوطه ور در #دنيا و غرق در اوهام و اهل عيش و نوش بوده است.
در يكى از روزها كه او با مأنوسان خود در منزل خويش مجلس عشرت برگزار نموده و مشغول بود ، در همان حال گذر آن حضرت از كنار منزل وى افتاد و صداى ساز و آواز و نى و رقص از آنجا شنيد و در همان هنگام هم كنيزى كه خدمتگزار بود از داخل منزل وى براى بيرون ريختن خاكروبه خارج شد.
#امام_کاظم "علیه السلام" به آن كنيز فرمودند : صاحب اين خانه آزاد است يا بنده؟
كنيز گفت : آزاد است.
امام فرمودند : راست گفتى، زيرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسيد.
اين مكالمه تا حدودى موجب تأخير در برگشت همان كنيز خدمتكار گرديد و طبعاً وقتى داخل منزل شد ، بُشر در حالى كه در سر سفره شراب بود پرسيد، چه چيز باعث گرديد كه دير آمدى؟ او جريان گفت و گوى خود با آن حضرت را براى وى نقل كرد.
جملاتى كه امام فرموده بود ، چنان در وجود «بشر» و در #دل او اثر گذاشت كه از همان سر سفره با سرعت و با پاى برهنه بيرون دويد و به محضر آن حضرت شتافت.
همين كه امام را مشاهده نمود ، گريه كرد و شرمنده شد و عذر خواست و به دست شريف امام #توبه نمود. از همين لحظه او بخود آمده و «يقظه» و «انتباه» يافت و راه خود را در پيش گرفت.
صحبت جمله يا جمله ها نيست بلكه ، نور #يقظه و انتباه ، و توجه و نظر كارساز امام "سلام الله عليه" كه اين نور را با خود همراه داشت او را يكسره برخلاف انتظار از آن وادى سراپا وهم و خيال و از آن ورطه #غفلت و ظلمت بيرون آورده و در عالم ديگرى قرار داد.
و الا چه بسيار كسانى كه از اين جمله ها از آن حضرت و از حضرات ديگر معصومين به گوش آنان مى خورد وليكن آن نمى شود كه در خصوص «بشر» شد.
بالاخره از سويى توجه خاص است و از سوى ديگر ، آمادگى.
اين استعداد و آمادگى چه بوده است و چه مى باشد؟ چيزى است كه آنچنان كه بايد ، خدا مى داند، و شايد هم جهاتى به نظر بيايد.
بشر را «حافى» مى گفتند و « بشر حافى » مى ناميدند و اين چنين نيز معروف شد. كلمه «حافى» بمعنى «پا برهنه» است.
او هميشه و تا آخر عمر پا برهنه بود و اين بدان جهت بود كه با پاى برهنه در همان روز بيدارى خويش به خدمت امام شتافت و حيات خود را به دست آن حضرت يافت.
بعضى گفته اند كه از خود او سرّ پا برهنگى او را پرسيدند، در جواب گفت: «والله جعل لكم الارض بساطا» و ادب نباشد كه بر بساط بزرگان يا كفش روند
📓 منبع : کتاب مقالات صفحه ۳۵ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه "
ابوطالب بزرگترین حامی دین خدا
🏴 ۲۶ ماه #رجب سالروز رحلت شهادت گونه مؤمنِ قریش، یار و پشتیبان رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدر والا مقام أمیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت سید البطحاء أبوطالب سلام الله علیه تسلیت باد.
⚫نسب حضرت ابوطالب سلام الله علیه
◽نام مبارك آن حضرت عمران است،
پدرشان جناب عبدالمطلب،
و مادرشان فاطمه بنت عمرو بن عائذ است.
▪️ابوطالب سلام الله علیه با عبدالله پدر پيامبر صلي الله عليه و آله و زبير بن عبدالمطلب برادر ابويني بودند (از طرف پدر و مادر يكي بودند) و ساير اولاد جناب عبدالمطلب با اين سه بزرگوار فقط از پدر يكي بودند.
▪️پيامبر صلي الله عليه و آله
در وفات ابوطالب عليه السلام
هنگامي كه حضرت أميرالمؤمنين عليه السلام خبر وفات ابوطالب عليه السلام را به پيامبر صلي الله عليه و آله داد، آن حضرت به شدت ملول و محزون شده فرمودند:
«يا علي برو و او را غسل و حنوط و كفن كن و چون بر روي سرير نهادي به من خبر بده».
▪️هنگامي كه آن حضرت دستورات پیامبر صلي الله عليه و آله را انجام داد و پدر بزرگوار را بر روي سرير گذاشت،
پيامبر صلي الله عليه و آله خودشان تشريف آوردند، چون نظر مباركشان بر نعش عموي بزرگوارشان افتاد، رقت و حزن به آن حضرت دست داد و فرمودند:
«اي عمو، صله رحم و مهرباني كردي و جزاي خير ديدي.
اي عمو، در كوچكي مرا كفالت كردي و در بزرگي مرا نصرت و حمايت نمودي».
بعد به مردم رو كردند و فرمودند:
«سوگند به خدا كه اذن شفاعت ميدهم در روز قيامت به عمويم كه جن و انس از آن شفاعت تعجب كنند».
▪️با رحلت ابوطالب عليه السلام جبرئيل نازل شده به پيامبر صلي الله عليه و آله عرض كرد: «ياور تو از دنيا رفت، هجرت كن».
📚 (بحار الانوار: ج 19، ص 69)
▪️أمير المؤمنين سلام الله علیه در زمان حيات خود نائب ميگرفت كه براي عبدالله و آمنه و ابوطالب عليهم السلام حج انجام دهند، و هنگام شهادت به اولاد خود وصيت فرمودند كه نايب براي حج از طرف آن بزرگواران بگيرند.
📚 (وقايع الايام: ج 1، ص 303)
🏴ایمان ابوطالب
حضرت امام محمدالباقر سلام الله علیه فرمود:
▪️«لَو وَضَعَ ايمانُ اَبي طالب في كَفَّةِ مِيزانِ، وِ ايمانُ هذَا الخَلقِ فيِ الكَفَّةِ الاُخري لَرَجَّحَ اِيمانُه؛
◽اگر ايمان #ابوطالب در يك كفه ترازو قرار داده شود، و ايمان همه خلايق در كفه ديگر آن نهاده گردد، ايمان ابوطالب بر ايمان آن ها برتري مي يابد
📚 شرح #نهج_البلاغه ابن ابي الحديد
#آداب_و_اعمال #ماه_رجب
🔹اگه بتونی این سه روز (۲۷ و ۲۸ و ۲۹ رجب) رو روزه بگیری چه شود!!!
🔹 اگر هم میخوای فقط دو روز روزه بگیری، ۲۷ ام و ۲۹ ام رو دریاب!!
🔹اگر خواستی فقط یک روز روزه بگیری حتما فردا #۲۷رجب رو اگر معذور نیستی از دست نده!
از ما گفتن ....
خداوند متعال خودش در قرآن کریم میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت»(نحل/36) هر پیامبری را فرستادیم برای آن است که به مردم بگویند: «خدا را عبادت کنید و از تبعیت طاغوت اجتناب کنید.» در واقع هر پیغمبری را فرستادیم، دو هدف داشته است-که این دو هدف دو روی یک سکه هستند- یکی عبادت خدا و دیگری درگیری با طاغوت است.
پیامبر (ص) فرمودند:
خدا به من پنج ویژگی عنایت کرده است که آن ها را به سبب فخرفروشی نمی گویم؛ بلکه به جهت هدایت است.
🔹اول به من جوامع الکلم (قرآن) داده است.
🔹 دوم جهانی بودن دینم تا قیامت است.
🔹سوم زمین را برای من پاک قرار داده است.
🔹چهارم خداوند با رعبی که در دل دشمنان من قرار داده است، مرا یاری فرموده است.
🔹پنجم مقام شفاعت به من داده است
امشب شب غار حرا از روز روشن تر شده
امشب فضای مکه پر از جلوه ی کوثر شده
امشب جهان رشک جنان امشب زمین کوثر شده
امشب امین وحی حق نازل به پیغمبر شده
امشب محمد کرده بر تن خلعت پیغمبری
یا گوش شو تا بشنوی یا چشم شو تا بنگری
ای مکه احمد آمده آغوش خود را باز کن
ای کعبه بر دور سر آن جان جان پرواز کن
ای بت ثنای مصطفی با نام حق آغاز کن
ای آفرینش یک صدا آهنگ وحدت ساز کن
ای جامعه بیدار شو قرآن صلایت می زند
فریاد زن پاسخ بگو احمد صدایت می زند
یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را
ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا
تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا
ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ
این خلق خواب آلوده را بیدار کن بیدار کن
اقرأ بخوان اقرأ بخوان تکرار کن تکرار کن
تو سروران را سروری تو رهبران را رهبری
تو از تمام انبیا هم بهتری هم برتری
تو کشتی توحید را هم ناخدا هم لنگری
تو اولین روشنگری تو آخرین پیغمبری
پیغمبران یک کاروان، تو کاروان سالارشان
پابست تو، با دست تو وا شد گره از کارشان
ای آشنای عالمی ای عالمی بیگانه ات
ای سینه ی صافی دلان لبریز از پیمانه ات
ای کل عقل و عقل کل ای عاقلان فرزانه ات
ای شمع جمع عالمی ای مهر و مه پروانه ات
سنگ تو باید سینه ی نا اهل ها را بشکند
تا حمزه ات پیشانی بوجهل ها را بشکند
ما بر تو از صبح ازل حکم خطیری داده ایم
ما بر تو تا شام ابد خیر کثیری داده ایم
ما خلق را مانند تو مهر منیری داده ایم
ما بر تو مانند علی شمشیر و شیری داده ایم
ای وهم گم در جاه تو پیوسته تابان ماه تو
پیغمبر محبوب ما دست علی همراه تو
ای در بدن جانت علی تسلیم فرمانت علی
تفسیر قرآنت علی شمشیر برانت علی
آغاز و پایانت علی پیدا و پنهانت علی
شیر خروشانت علی اول مسلمانت علی
بر قله ی اندیشه ها پرواز کن پرواز کن
راهی که باید طی کنی با یا علی آغاز کن
ای تا قیامت جاودان اسلام تو آئین تو
ای نقش لبخند خدا روی لب خونین تو
احوالپرسی با دیگران
۱. هر که را میدید مبادرت به سلام میکرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۲. وقتی با کسی دست میداد، دست خود را زودتر از دست او بیرون نمیکشید.
۳. با مردم چنان معاشرت میکرد که هر کس گمان میکرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
معاشرت با دیگران
۴. هرگاه به کسی مینگریست با گوشهٔ چشم نظر نمیکرد.
۵. هرگاه با کسی هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
۶. چون با کسی سخن میگفت کاملا برمیگشت و رو به او مینشست.
۷. هرگز در حضور مردم تکیه نمیزد
۸. هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد.
۹. هرگز کسی را حقیر نمیشمرد.
ادب مجلس
۱۰. در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمیداد و از آن نهی میکرد.
۱۱. در جمع یارانش دایرهوار مینشست و اگر غریبهای بر آنان وارد میشد، نمیتوانست تشخیص دهد که پیامبر کدام یک از ایشان است.
۱۲. با هرکه مینشست تا او ارادهٔ برخاستن نمیکرد آن حضرت برنمیخاست.
۱۳. هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب مینشست نه در صدر آن.
عفو و گذشت
۱۴. اگر در محضر او چیزی رخ میداد که ناپسند وی بود نادیده میگرفت.
۱۵. هرکه عذر میآورد عذر او را قبول میکرد.
۱۶. اگر از کسی خطایی صادر میگشت آن را نقل نمیکرد.
۱۷. چون سخن ناصواب از کسی میشنید. نمیفرمود: «چرا فلانی چنین گفت» بلکه میفرمود «بعضی مردم را چه میشود که چنین میگویند؟».
۱۸. بر جسارت دیگران صبر مینمود و بدی را به نیکی جزا میداد.
خوبی با بدان
۱۹. با نیکی به شروران دل آنان را به دست میآورد و مجذوب خود میکرد.
۲۰. از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمیگرفت و با همه خوشخو بود.
۲۱. از دشمنان خود در هنگام مریضی با نهایت احترام عیادت میکرد.
نیازمندان
۲۲. با فقرا زیاد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا میشد.
۲۳. دعوت بندگان و غلامان را میپذیرفت.
۲۴. از بیماران عیادت میکرد؛ اگرچه دور افتادهترین نقطهٔ مدینه بود.
۲۵. هرگاه چیزی به فقیر میبخشید به دست خودش میداد و به کسی حواله نمیداد.
۲۶. احدی از محضر او ناامید نبود و میفرمود: برسانید به من حاجت کسی را که نمیتواند حاجتش را به من برساند.
خویشاوندان
۲۷. بیش از همه صلهٔ رحم به جا میآورد.
۲۸. به خویشاوندان خود احسان میکرد، بیآنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
۲۹. هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نمیکرد.
اصحاب و یاران
۳۰. هدیه را قبول میکرد؛ هرچند به اندازهٔ یک جرعه شیر بود.
۳۱. هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد، مگر آنکه برای معصیت باشد.
۳۲. سراغ اصحاب خود را میگرفت و همواره جویای حال آنان میشد.
۳۳. سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمیشد لب به سخن نمیگشود.
تبسم وخوشرویی
۳۴. همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت.
۳۵. چون شاد میشد چشمها را بر هم میگذاشت و خیلی اظهار فرح نمیکرد.
۳۶. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمیشد.
رعایت حق الناس
۳۷. اگر در حال نماز بود و کسی پیش او میآمد نمازش را کوتاه میکرد.
۳۸. اگر در حال نماز بود و کودکی گریه میکرد نمازش را کوتاه میکرد.
۳۹. وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
و بالاتر از همه اینکه بعد از فتح مکه به رغم انتقادها و مخالفتهای برحی از صحابه، همه خیانتها و دشمنیها را حتی از کسانی مانند ابوسفیان نادیده گرفت و فرمان عفو عمومی صادر نمودند و زیباتر آنکه در تاریخ میخوانیم وقتی سر و دندان او را شکستند، دعا کرد خدایا قومم را هدایت نما که نادانند.
خدایا به حق پیامبر عشق و محبت، صفا و صمیمیت به پیروان و دوستان او هم توفیق ده تا در بینش، منش و روش خویش، اندکی اندیشه نموده و همسان او شوند.