eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
420 دنبال‌کننده
122 عکس
4 ویدیو
28 فایل
در حکاکی اشک، به تحلیل زوایای ناگفته تاریخ ائمه اطهار و ارائه نکات نوین در مقاتل می‌پردازیم. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi sa.aboutorabi@ut.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا ام‌‌البنین چند جمله در رابطه با مادر فضل و ادب، جناب علیهاالسلام تقدیم نگاهتان. 📚 و : تربیت به سبک ام‌البنین 🚦به این عبارات قاضی نورالله تستری نگاه کنید: 🔻می‌گوید بعد از آنکه عباس علیه السلام تنهایی اباعبدالله را دید و لما رأى ذلك العباس بن علي 🔻خطاب به برادرانش فرمود: قال لإخوته عبد اللّه و جعفر و عثمان بني علي عليه السلام: پیش بیایید و تز آقای خودتان دفاع کنید تا در برابرش جان بسپارید. 🔻تقدموا أنتم فحاموا عن سيدكم حتى تموتوا دونه. 🚦این ولایت‌مداری ابالفضل را ببینید، این چهار برادر، برادران اباعبدالله بودند، اما نه فقط به ایشان نمی‌گفتند که او را و سرور خود می دانستند و حاضر بودند جان خویش را در راهش فدا کنند. 🔻حضرت می‌فرماید پیش بیایید و از آقای خود دفاع کنید تا جان دهید. 🚦مرحبا به که چنین شیرانی را پرورش داد، ۳ برادر محافظان امام حسین علیه‌السلام شدند، چگونه؟ 🔻فتقدموا جميعا. فصاروا أمام الحسين يقونه بوجوههم و نحورهم. 🔻وقتی دشمن دید که حسین تنها شده است دیگر هدف تیرها و حملاتشان خود امام حسین علیه‌السلام شد، پس تیرها به سمت امام می‌آمد، 🔻فرزندان ام‌البنین برای اولین بار پشت به امام ایستادند و با گلو و صورت و بدن‌های خود تیرها را به جان خریدند. 🔻این سه برادر شهید شدند، عبدالله و جعفر توسط هانئ بن ثویب شهید شدند. 🔻عثمان نیز با تیر یزید الأصبحی شهید شد، و این ملعون سر مبارک پسر امیرالمومنین را برای دریافت جایزه جدا کرد و پیش عمر بن سعد لعنه‌الله برد. 🔺و رمى يزيد الأصبحي عثمان بن علي بسهم فقتله ثم خرج إليه فاحتز رأسه فأتى عمر بن سعد، فقال له أثبني. فقال عمر: عليك بأميرك (يعني عبيد اللّه بن زياد) فسله أن يثيبك. 🚦فرزندان همگی بودند در راه حفظ جان امامشان 🔻حالا که برادرانش را از دست داده با این وضع، خود وظیفه محافظت از جان مولا را به عهده گرفته است. 🔻و بقي العباس بن علي قائما أمام الحسين يقاتل دونه و يميل معه حيث مال حتى قتل.... (إحقاق الحق و إزهاق الباطل ؛التستري، القاضي نور الله ،ج33 ،ص687) 🚦و بی سبب نبود که مرحوم سید جعفر حلی در آن قصیده میمیه حالت امام را هنگام رفتن به سمت پیکر بی‌جان برادر اینگونه وصف می‌کند: 🔻فَمَشى‌ لِمَصْرَعِهِ الْحُسَيْنُ وَ طَرْفُهُ‌ بَيْنَ الْخِيامِ وَ بَيْنَهُ مُتَقَسِّمُ‌ 🔻امام به سمت مقتل ابالفضل می‌رفت و نگاهش بین خیمه‌ها و علقمه تقسیم شده بود... 🔻گاهی نگاه به خیمه‌ها نگاه می‌کرد و گاهی به علقمه... 🚦مرحبا به که ذوب در ولایت بود و چنین فرزندانی تربیت کرد... 🚦و بی سبب نیست که گفته‌اند ایشان از زنان عالمه، فاضله و عارفه بحق اهل بیت و مخلص در ولایت ایشان بود. 🔻وكانت من النساء العالمات الفاضلات العارفات بحق أهل البيت مخلصة في ولائهم (أدب الطّف أو شعراء الحسين(ع) ،شبّر، جواد،ج1ص73) سلام و درود خدا بر این بانوی والامقام و فرزندان شهیدش... @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا ام‌‌البنین چند جمله در رابطه با مادر فضل و ادب، جناب علیهاالسلام تقدیم نگاهتان. 📚 و : تربیت به سبک ام‌البنین 📍به این عبارات قاضی نورالله تستری نگاه کنید: 🔻می‌گوید بعد از آنکه عباس علیه السلام تنهایی اباعبدالله را دید و لما رأى ذلك العباس بن علي 🔻خطاب به برادرانش فرمود: قال لإخوته عبد اللّه و جعفر و عثمان بني علي عليه السلام: پیش بیایید و از آقای خودتان دفاع کنید تا در برابرش جان بسپارید. 🔻تقدموا أنتم فحاموا عن سيدكم حتى تموتوا دونه. 🔸این ولایت‌مداری ابالفضل را ببینید، این چهار برادر، برادران اباعبدالله بودند، اما نه فقط به ایشان نمی‌گفتند که او را و سرور خود می دانستند و حاضر بودند جان خویش را در راهش فدا کنند. 🔻حضرت می‌فرماید پیش بیایید و از آقای خود دفاع کنید تا جان دهید. 📍مرحبا به که چنین شیرانی را پرورش داد، ۳ برادر محافظان امام حسین علیه‌السلام شدند، چگونه؟ 🔻فتقدموا جميعا. فصاروا أمام الحسين يقونه بوجوههم و نحورهم. 🔻وقتی دشمن دید که حسین تنها شده است دیگر هدف تیرها و حملاتشان خود امام حسین علیه‌السلام شد، پس تیرها به سمت امام می‌آمد، 🔻فرزندان ام‌البنین برای اولین بار پشت به امام ایستادند و با گلو و صورت و بدن‌های خود تیرها را به جان خریدند. 🔻این سه برادر شهید شدند، عبدالله و جعفر توسط هانئ بن ثویب شهید شدند. 🔻عثمان نیز با تیر یزید الأصبحی شهید شد، و این ملعون سر مبارک پسر امیرالمومنین را برای دریافت جایزه جدا کرد و پیش عمر بن سعد لعنه‌الله برد. 🔺و رمى يزيد الأصبحي عثمان بن علي بسهم فقتله ثم خرج إليه فاحتز رأسه فأتى عمر بن سعد، فقال له أثبني. فقال عمر: عليك بأميرك (يعني عبيد اللّه بن زياد) فسله أن يثيبك. 🔺فرزندان همگی بودند در راه حفظ جان امامشان 🔻حالا که برادرانش را از دست داده با این وضع، خود وظیفه محافظت از جان مولا را به عهده گرفته است. 🔻و بقي العباس بن علي قائما أمام الحسين يقاتل دونه و يميل معه حيث مال حتى قتل.... 📎إحقاق الحق و إزهاق الباطل ؛التستري، القاضي نور الله ،ج33 ،ص687 🔻و بی سبب نبود که مرحوم سید جعفر حلی در آن قصیده میمیه حالت امام را هنگام رفتن به سمت پیکر بی‌جان برادر اینگونه وصف می‌کند: 🔻فَمَشى‌ لِمَصْرَعِهِ الْحُسَيْنُ وَ طَرْفُهُ‌ بَيْنَ الْخِيامِ وَ بَيْنَهُ مُتَقَسِّمُ‌ 🔻امام به سمت مقتل ابالفضل می‌رفت و نگاهش بین خیمه‌ها و علقمه تقسیم شده بود... 🔻گاهی نگاه به خیمه‌ها نگاه می‌کرد و گاهی به علقمه... 🔻مرحبا به که ذوب در ولایت بود و چنین فرزندانی تربیت کرد... 🔻و بی سبب نیست که گفته‌اند ایشان از زنان عالمه، فاضله و عارفه بحق اهل بیت و مخلص در ولایت ایشان بود. 🔻وكانت من النساء العالمات الفاضلات العارفات بحق أهل البيت مخلصة في ولائهم 📎أدب الطّف أو شعراء الحسين(ع) ،شبّر، جواد،ج1ص73) سلام و درود خدا بر این بانوی والامقام و فرزندان شهیدش... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
﷽ السلام علیک یا فاطمه الزهرا 📚 کتاب فضائل فاطمه الزهرا 🔸آنگاه در همان مجلس سخن از بنات النبی (ص) به میان آمد: زینب و رقیه و ام کلثوم. 🔻 برخی از آنان گفتند: راویان، این را که آنان فرزندان خدیجه از رسول الله باشند، انکار می کنند. 🔸من گفتم: آنان دختران او هستند، جز آن که یاد از فاطمه در روایات بیشتر است و فضائل او فزونتر. 🔻یکی از کسانی که سابقا نزد من رفت و آمد داشت و [آن زمان] ملازمت او با من به خاطر دشمنی با برخی از همین حاضرین بود، گفت: 📍 این محمد بن اسماعیل بخاری است که در جامع صحیح خود حدیثی از عروة‌ بن زبیر از اسامه آورده است که رسول خدا (ص)‌ فرمود: خیر بناتی زینب. 🔸گفتم: این حدیث در کجای جامع بخاری است؟ 🔻گفت: در کتاب الفضائل. 🔸آن وقت در حضور جمع خطاب به آنان گفتم: همه می دانید که من چهار بار این کتاب را جمع کرده‌ام. 🔸 یک بار بر اساس رجال از صحابه. سپس آنها را در رقاع آورده‌ام. آنگاه بر اساس رجال مهذب ساخته ام و سپس مرتب کرده و بر تو املاء کرده ام و تو از روی املای من نوشته‌ای؟ 🔻گفت: ‌بلی 🔸گفتم: به خدا سوگند که تاکنون این حدیث را در این کتاب ندیده ام. 📍صدر – کسی که این شخص این مطلب برای تقرب و دلخوشی او می گفت به کسی که این روایت را نقل کرد گفت: 📍خداوند به تو جزای خیر دهاد. 📍اکنون بر من آشکار و درست شد که تو و نسبت به تسنن هستی. 🔸من برخاسته به کتابخانه رفتم و کتاب الفضائل از کتاب جامع بخاری را آوردم. 🔸در بخش فضائل زنان، نامی جز خدیجه و فاطمه و عایشه ندیدم. 🔸کتاب را به مجلس آوردم و به کسی که آن روایت را نقل کرده بود دادم. 🔸گفتم: این کتاب الفضائل! حدیث اسامه را پیدا کن. من گشتم، اما نیافتم. 🔺او کتاب را گرفته ورق می زد. سپس گفت: 🔻 شاید در کتابی جز کتاب الفضائل بوده است. من تردید ندارم که این حدیث در این کتاب بوده است. 🔸به او گفتم: به خدا سوگند بخاری چنین روایتی را ذکر نکرده است. 📎منبع ترجمه:چرا حاکم نيشابوري کتاب فضائل فاطمة الزهراء (س) را نوشت؟ نویسنده: رسول جعفریان22/12/1387. ا🔺🔺🔺ا ✅ آری این بغض نسبت به پیامبر و خاندان مکرمش بود که چندین سال ( قرن چهار هجری) بعد از آنها نیز در بین عده‌ای بود و برخی با این بغض به دنیای ظاهری خویش می‌رسیدند. 🔻 اما در بین آنانکه علی‌الظاهر مذهبی غیر از تشیع داشتند نیز بودند عالمانی که این حد از بغض و توهین به ساحت مقدس اهل بیت را بر نتابیده و برای تکریم جایگاه آن حضرات می‌نوشتند. ‼️ راستی ما برای اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین چه می‌کنیم؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه #بخش_دوم 🔻عبیدالله همچنان تلاش می‌کرد تا کوفیان را برای جنگ با امام راهی می‌کرد.
📚 این روزهای کوفه 📌 همه آمدند. 🔻عبیدالله برای آنکه بهانه را از عمر بن سعد گرفته باشد هر روز برای او نیرو می فرستاد. 🔸از طرفی کوفیانی که خود نامه برای امام نوشته بودند خوش نداشتند که به کربلا و جنگ با امام بروند. 🔻لذا ابن زیاد با استفاده از سیاست ارعاب اقدام به اعزام نیرو کرد. 🔸او افرادی را به شهر فرستاد تا مردم را ترغیب به رفتن کنند. 🔻از طرفی مردی شامی که برای گرفتن ارث خود به کوفه آمده بود را کشت. 📎الأخبار الطوال : ص 254 🔸این کار او باعث شد تا هیچ فرد بالغی دیگر در کوفه نمانده باشد مگر اینکه به سمت نخیله که محل اعزام نیرو بود روانه نشده باشد. 🔻آن گاه ابن زياد ، بيست نفر و سى نفر و چهل نفر و گاه تا صد نفر را صبح زود و صبح و نيم روز و عصر ، از لشكرگاه نُخَيله به كمك عمر بن سعد ، روانه مى كرد 🔸و [ عمر ] ناخوش مى داشت كه كشته شدن حسين عليه السلام به دست او صورت گيرد و هيچ چيز را بيش از صلح با او ، دوست نداشت . 🔺ابن زياد ، پايگاه هايى را در كوفه قرار داده و نيروهايى را هم سامان داده بود ، از بيم آن كه كسى از لشكر براى يارى حسين عليه السلام به او نپيوندد 🔸ميان خود و لشكر عمر بن سعد، اسب هايى ورزيده و تندرو گذاشته بود و دائما اخبار او را دريافت مى كرد . 🔻سردارى با هزار نفر روانه مى شد، امّا سيصد يا چهار صد تن و گاه كمتر از اين ، به كربلا مى رسيد ؛ زيرا اين رويارويى را ناخوش مى داشتند. 📎انساب الأشراف : ج 3 ص 179 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk