رهبرانقلاب: هر یک نفری که #روز_قدس توی خیابان میآید، به سهم خود دارد به امنیت کشور و امنیت ملت و حفظ دستاوردهای انقلابش کمک میکند.
✊ وعده ما راهپیمایی روز قدس در سراسر کشور
🟠بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی می کَنیم ریشهٔ قوم یهود را؟
🟠یارب! به حق ناقهٔ صالح عذاب کن
نسل به جای ماندهٔ قوم ثمود را
🟠افتاده دست ابرهه ها سرزمین قدس
سجّیل کو که سر شکند این جنود را
🟠ای واجب الوجود ز لوث وجودشان
کی پاک می کنی همه مُلک وجود را
🟠کو وارث کسی که دَرِ قلعه کنده است
تا بشکند دوباره غرور یهود را
🟠اسفندِ روز آمدنش کور می کند
یک صبح جمعه، چشم بخیل و حسود را
✍️شعر از عطیه سادات حجتی
#خواندنی
🔵 اگه #حال_خوش می خوای بیا اینجا👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇰🇼وعده ما روز جمعه در راهپیمایی روز قدس در سراسر کشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ روز
✊ ما قدرت حقیم
👊 تلاویو ضعیف است
✊ ما نیروی قدسیم و
👊 هدف قدس شریف است
🎤 حسین طاهری
#امام_زمان عج
#روز_قدس
#ماه_رمضان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠 #داستان
خدمتگذاری سردار قاسم سلیمانی به جانباز قطع نخاعی
حضرت حجت الاسلام و المسلمین «اسماعیل سعادت» مشاور عالی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران خاطره ای درباره خدمت گذاری سردار «قاسم سلیمانی» به یک جانباز نجف آبادی روایت کرده است.
«جانباز قطع نخاعی "ناصر توبهایها" در سن 21 سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر 41 ثارالله کرمان را برعهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار ولدین خود برود، به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم.
لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت.
جانباز را استحمام می داد،
تخت او را آماده می کرد
و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛
دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت، بعد به سمت کرمان می رفت. این جانباز در دی ماه سال 1392 به دیار حق شتافت.»
کانال #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
#سلام_امام_زمانم🥀🖤
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ...
🌱سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت،
آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛
آنگونه که بعد از آن هیچ عطشی، هرگز بی تابمان نکند.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#امام_زمان
#جمعه
#جمعه_های_انتظار
🟢#داستان
✅تشرّف آیت اللَّه العظمی سید محمّد مهدی بحرالعلوم طباطبایی بروجردی قدس سره به محضر نورانی حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا
یکی از علمایِ برجسته و مجتهدِ عارف و عالی مقام و وارسته گذشته مرحوم آیت اللَّه العظمی سید محمّد مهدی بحرالعلوم طباطبایی بروجردی قدس سره است.
این بزرگمردِ تاریخِ شیعه، عمویِ جدّ دوّمِ مرحوم آیت اللَّه العظمی بروجردی قدس سره است. او جامعِ معقول و منقول بود و چند سال در حرمین شریفین [مدینه و مکّه مدرّسِ تعالیم و معارفِ اسلام بود. مردمِ مسلمان از گروه هایِ مختلف به دورِ او حلقه می زدند و از محضرش بهره مند می شدند.
این بزرگوار در نجف اشرف در سال هزار و دویست و دوازده هجری قمری از دنیا رفت. از ویژگی هایِ این عالمِ وارسته تشرّفاتِ مکرّرِ او به محضرِ مبارکِ امام زمان - عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف - است که در این جا به ذکرِ دو نمونه می پردازیم:
⬇️⬇️⬇️
⬆️✅تشرف اول آیت اللَّه العظمی سید محمّد مهدی بحرالعلوم طباطبایی بروجردی قدس سره
🔸علّامه شیخ زین العابدین سلماسی شاگرد و مباشِر او گوید: در خدمتِ علاّمه بحرالعلوم به شهرِ سامرّا برایِ زیارت مرقد شریف دو امام بزرگ [امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام رفتیم. روزی سید بحرالعلوم خواست واردِ حرم مطهّر شود، دیدم به خلافِ همیشه که با حالتِ عرفانی و معنویِ عجیب و ادب مخصوص، اذنِ دخول می خواند و با وقار و آهسته قدم برمی داشت، امروز کنارِ درِ حرم ایستاده و صورت به درگذاشته و اشک می ریزد و آهسته چیزی می گوید، گوش دادم شنیدم این شعر را می خواند:
چه خوش است صوتِ قرآن ز تو دلربا شنیدن
به رُخَت نظاره کردن، سخنِ خدا شنیدن
سپس واردِ حرم شد و زیارت نمود و به خانه مراجعت کرد.
فرصتی به دست آمد و جریان و آن حالت و خواندنِ شعر را از او پرسیدم،
فرمود: وقتی خواستم واردِ حرم شوم، دیدم مولایم صاحب الامر، امام زمان علیه السلام در بالایِ سرِ قبرِ پدر بزرگوارش تلاوت قرآن می کند، بی اختیار شدم و آن شعر را خواندم.
#امام_زمان
#جمعه
🔵 کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
⬆️✅تشرف دوم آیت اللَّه العظمی سید محمّد مهدی بحرالعلوم طباطبایی بروجردی قدس سره
🔹علاّمه سلماسی قدس سره گوید: در خدمتِ بحر العلوم به مکّه معظّمه مشرّف شدیم،
ایشان در مکّه حوزه تدریس تشکیل داد. جود و کرمِ خاصّی از او دیدم که آنچه داشت به افراد بخشش می کرد.
یک شب به ایشان عرض کردم: این جا عراق و نجفِ اشرف نیست که این گونه بخشش می کنید، این جا شیعه کم است، اگر در ولایتِ غربت پولِمان تمام شد از چه کسی بگیریم؟
سید سکوت کرد، و هر روز کارش این بود که صبحِ زود به مسجدالحرام مشرّف می شد، طواف و نمازِ طواف را انجام می داد و سپس نمازِ صبح و تعقیبِ آن را می خواند و اوّلِ طلوعِ آفتاب به منزل باز می گشت، صبحانه میل می کرد و سپس مردم گروه گروه می آمدند و از محضرش بهره مند می شدند.
آن شب که به او گفتم پول تمام شده و از کجا پول بیاوریم، هنگامِ صبح که از حرم بازگشت، چند لحظه بعد شنیدم در را می کوبند، در صورتی که آن وقت، موقعِ آمدنِ افرادِ معمولی نبود؛
می خواستم بروم در را باز کنم، دیدم سید بحرالعلوم با شتاب حرکت کرد و به من فرمود: نیا! من تعجّب کردم،
پس از آن که سید رفت و در را باز کرد، ناگاه دیدم شخصِ بزرگواری سوار بر مرکب است.
سید بیرون دوید و سلام و عرضِ ادب کرده، رکاب را گرفت و آن بزرگوار پیاده شد.
سید بحر العلوم عرض کرد: ای آقایِ من بفرما!
آن بزرگوار واردِ منزل شد و در اطاقِ سید بحرالعلوم به جایِ سید نشست.
پس از ساعتی صحبت، آن بزرگوار حرکت کرد و بر مرکَب سوار شد و رفت.
سید برگشت و بسیار شاد بود، به من حواله ای داد که بروم بازارِ صفا و مروه و طبقِ آن حواله پول بگیرم.
رفتم به بازار، به همان مغازه ای که سید فرموده بود. رسیدم دیدم صاحب مغازه منتظرِ من است، حواله را به او دادم و بوسید و گفت برو کارگر بیاور!
رفتم چند کارگر خبر کردم آمدند و چند جوال از پول هایِ رایج را به منزلِ سید آوردیم.
بعد که مطلب را با سید به طور خصوصی در میان گذاشتم، فرمود: «تا زنده ام به کسی نگو! حواله از حضرتِ صاحب الامر امام مهدی علیه السلام بود، همان کسی که دیروز صبح با مَرکَب به منزلِ ما تشریف آوردند.
همچو سلمان ص 100.
#امام_زمان
#جمعه
🔵 کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
royaye-nime-shabam.mp3
5.63M
🌺یا ابا صالح المهدی ادرکنی🌺
🎤مناجات با حضرت #امام_زمان علیه السلام
🟢 #امید_روشن_بین
✍️ متن #شعر_مناجات
🔸رؤیای نیمه شبم تاب و تبم چرا نمی آیی
هجر تو می کُشدم می کِشدم به سوی تنهایی
🔸ای تمنای دل من لطف خود کن شامل من
پا بنه بر دیده ی من مهدی رنجیده ی من
🔸همیشه فریادم بمان تو در یادم
ز دست من رفتی بگو کجا هستی
🔸ای شامم را تو سحر از چه دگر ، از آن من غم شد
کی آید از تو خبر ای به سفر که صبرمن کم شد
🔸یوسف گمگشته ی من بین دل بشکسته ی من
من فدای گیسوی تو وان کمان ابروی تو
🔸همیشه تنهایی تو مثل زهرایی
منم به راه تو سگ سپاه تو
🔸میمیرم از غم تو پرچم تو شود که من بینم
از فرداهای بی تو جای بی تو ببین که من سیرم
🔸دلربا و دلبر من خاک پایت بر سر من
بر گدایت در بگشا ای حبیب عقده گشا
🔸امید دلهایی غریب صحرایی
به من عنایت کن مرا شفاعت کن
🔸رؤیای نیمه شبم تاب و تبم چرا نمی آیی
هجر تو می کُشدم می کِشدم به سوی تنهایی
#امام_زمان
#جمعه
کانال اشعارو مناجات امام زمانی🔻
https://eitaa.com/joinchat/2107310290C3a6462568c
♨️حضرت پیغام دادند در قنوت برای من دعا کنید...
🔸سالهای متمادی در قنوت عارف واصل آیتالله بهاءالدینی آیات نورانی قرآن ودعاهای مرسوم را میشنیدیم،
تااینکه ناگهان دعای قنوت ایشان تغییر کرد و در قنوت نمازشان برای حضرت مهدی علیهالسّلام این دعا را میخواندند:
💠"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً
حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا"💠
روزی در محضر آقا از تغییر رویه ایشان در دعای قنوت پرسیدیم.
آیتالله بهاءالدینی به یک جمله بسنده کردند:
«حضرت پیغام دادند در قنوت برای من دعا کنید.»
📚انس با مهدی(علیه السلام) ص۸۴
#امام_زمان 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹