eitaa logo
کانال #داستان و #طنز حال خوش
4.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
92 فایل
💠 تمام سعی ما در این کانال علاوه بر نشر نکات #دینی و #اخلاقی و مطالب #مناسبتی ، نشاندن لبخندی هر چند کوچک ، بر لبان مبارک شماست. ✅ با بخشهای متنوعی از #خواندنی ها ، #دیدنی ها و #خندیدنی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‌ ⚡️ برای گمراهی ما⚡️ 👌 حاج محمود اخوان نقل می‌کند: « من جوان بودم که یک شب با آقا شیخ مرتضی زاهد دو نفری از جلسه‌ای بر می‌گشتیم. ایشان پیرمرد و ضعیف شده بود و من دستهای ایشان را گرفته بودم و در راه رفتن به ایشان کمک می‌کردم. 🔹 آن شب من آهسته آهسته ایشان را تا جلوی خانه شان رساندم و آماده خداحافظی شدم. آقا شیخ مرتضی زمانی که می‌خواست به داخل خانه برود، رو به من کرد و فرمود: «آقا محمود! مرا دعا کن آقا محمود، دعا کن!». 🔻 من خنده ای کردم و عرض کردم: آقا جان شما که به دعا احتیاج ندارید! تا این جمله از دهان من خارج شد، به یکباره چشم‌های آقا مرتضی زاهد پر از اشک شد و بسیار منقلب و گریان شد و فرمود: « نه آقا محمود! دعا کن مرا؛ همه ما به دعا احتیاج داریم...» ☘ حاج محمود اخوان با گلویی بغض کرده ادامه دادند : مرحوم آقا شیخ مرتضی زاهد با گریه‌ای شدید و با صدایی لرزان و بغض کرده فرمود: 🙏 «... محمود! شیطان قسم خورده است تا همه ما را اغوا کند، همه ما به دعا احتیاج داریم؛ دعاکن محمود، دعا کن مرا، دعا کن!...».