فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این را من درست کردم عالیست فقط فکر کنم اگر چند سوراخ یکطرف بزنید بهتره، کمتر اب هرز میرود و ازیکجا مبپاشد. سوراخ روی گردنشم هرچه بالاتر بزنید بهتره ، بیشتر اب پر میشود با انگشت هم میتوان اب مصرفی را کنترل کرد مثل خود فیلم. نه کامل ولی اب خیلی کمتر میاد . #ارسالی_کاربران
☄️به فرزندانمان بگوییم :
💞بخوابید تا صبح برای نماز بیدار شویم،و بدین گونه تربیتشان کنیم تا هدف اصلیشان آخرت باشد،💞
💫و نگوییم :
❣️بخوابید فردا مدرسه دارید...تا از این زندگی فقط دنیا را مد نظر نگیرند.❣️
🆔 @hal_khosh
ديشب یکی از آشنایان يه قابلمه گرفته دستش الكي رفته دم خونه دوستش پشت در وايساده
بعد از ٥ دقيقه ديده ٢٠٠ نفر با قابلمه پشت سرش وايسادن
اون هم بصورت نامحسوس مكانُ ترك كرده 😐
دکترم رفته گفته مشکلی نداری
#طنز
🆔 @hal_khosh
مردی پس از طلاق گرفتن از همسر خود با او تماس گرفت!!
و گفت: خانم ببخشید
اشتباه کردم
لطفا مرا ببخش
و به خانه برگرد!!
زن در جواب گفت : آیا در کنارت یک لیوان داری؟
مرد گفت: بله دارم!!
زن گفت: اکنون آن را محکم بر زمین بکوب.
مرد چنان کرد که زن گفته بود.
سپس زن گفت: حالا که دیدی آن لیوان شکسته و هزار تکه شده، آیا میتوانی تکه هایش را جمع کنی و دوباره بسازی!؟!؟
مرد در پاسخ گفت: نه نشكسه ، !!
ليوان استیل بود
😂
و زن پاسخ داد: خدا لعنتت کنه.. عصر بیا دنبالم😬
#طنز
🆔 @hal_khosh
فقط ۲ چيز تو دنیا هست که باید نگرانش باشی:
این که ببینی سالمی یا مریضی!
اگه سالمی که نگرانی نداره...
اگه مریضی ۲ چيز هست که باید نگرانش باشی:
این که میمیری یا زنده میمونی!
اگه زنده میمونی که نگرانی نداره...
اگه میمیری ۲ چیز هست که باید نگرانش باشی:
این که میری بهشت یا جهنم!
اگه میری بهشت که نگرانی نداره!
اگه میری جهنم....
اونجا اونقدر آشنا میبینی که اصلاً جای نگرانی نیست!😐
پس هیچ چیز ارزش نگرانی نداره😁
شاد باش...!😑
#طنز
🆔 @hal_khosh
نود درصد حرف هايى كه باهاشون موافقت مى كنم
فقط واسه اينه كه حال ندارم مخالفت كنم
#طنز
🆔 @hal_khosh
رفتم خواستگاری:
طرف گفت: ماشین دارین؟؟🤔
گفتم:آره دوتا😏
یکی مال خودمه 😎
یکی مال مادرمه که اونم بیشتر اوقات من استفاده میکنم☺️
چشاش گرد شد گفت: ماشینتون چیه؟؟😃
گفتم مال خودم ماشین اصلاح
مال مادرم لباسشویی... 😋
خانوادگی تا در خونه دنبالمون کردن ☹️😔😁😁😂😂😂😁
#طنز
🆔 @hal_khosh
🟢#داستان
🌺 یه بانوی نمونه
✅ همسر مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله آنچنان به صفات ارزشمند اخلاقی آراسته بود که باعث شده بود آن عالم بزرگوار از شدت علاقه ای که به او داشت تا چندین سال بعد از فوت او هر روز سر مزارش برود.
🔸 خود مرحوم علامه در باره همسرشان فرموده اند : «در طول زندگی ما هیچگاه نشد خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم ای کاش این کار را نمیکرد،
یا کاری را ترک کند که من بگویم ای کاش این عمل را انجام داده بود.
هیچگاه به من نگفت چرا فلان عمل را انجام دادی یا چرا ترک کردی ...
من این همه محبت و صفا را چگونه میتوانم فراموش کنم؟
🌷 همسر شهید مطهری : «تا چند سال، هر وقت به منزل علامه میرفتم، به خاطر دوستی که من با خانم ایشان داشتم، من را که میدیدند یاد همسرشان میافتادند و با صدای بلند گریه میکردند.»
🔸این محبت باعث شده بود علامه به یکی از شاگردانشان پولی دهند تا به دست کسی برساند و او شبهای جمعه به نیابت از قمرالسادات، حرم حضرت معصومه(س) را زیارت کند.
🔸علامه در پاسخ نامه تسلیت یکی از شاگردانش نوشت: «با رفتن او برای همیشه خط بطلان بر زندگانی خوش و آرامی که داشتیم کشیده شد.»
🔸فرزند علامه از قول پدرش گفته : همسرم بود كه مرا به اينجا رسانيد، او شريك من در كارهاي علمي بوده و هر چه #كتاب نوشته ام نصفش مال اين خانم است....
#خواندنی
🆔 @hal_khosh
🟢مضمون بعضی روایات است که :
🔸هر زمان کسی دعای فرج ِ مهدی عجل الله تعالی فرجه را زمزمه کـند.. همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را بـه سوی آسمان بلند می کنند و بـرای ِ آن جوان دعا میفـرمایند...
چه خوش سعادتن کسانی که حداقل روزی یک بار دعای ِ فـرج را زمـزمه می کـنند ..
پس این توفیق را از خود دریغ مکن
#خواندنی
🆔 @hal_khosh
🟢#داستان
🔸 شهیدے کہ امام زمان کفنش کرد.
شهیدے بود کہ همیشہ ذکرش این بود، نمےدونم شعر خودش بود یا غیر...
یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهے به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن
از بس این شهید به امام زمان (عجل اللہ تعالے فرجہ) علاقہ داشت به دوست روحانے خود وصیت مےکند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانے کنے...
🔹 روحانے مےگوید: ما از جبهہ برگشتیم وقتے آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند. پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتے کرده است آیا من مےتوانم در مجلس ختم او سخنرانے کنم؟ و آنان اجازه دادند...
🔹 در مجلس سخنرانے کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است:
یا بن الزهرا
یا بیا یک نگاهے به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن
🟣 وقتی این جملہ را گفتم، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن. وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم دیشب آخرهاے شب به من گفتند یکے از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهہ شهید شده است باید او را غسل دهے
✨وقتے کہ مےخواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگوارے وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم.
❓من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟
🌸با عجلہ برگشتم و دیدم این شهید کفن شده و تمام فضاے غسالخانہ بوے عطر گرفته بود.
از دیشب نمےدانستم رمز این جریان چه بود. اما حالا فهمیدم ...نشناختم...
📚 منبع:
کتاب روایت مقدس صفحه 96 به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر" حجه الاسلام سید مسعود پور سیدآقایی
از کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄
@khandehpak