💠#داستان
👈گردوی بدون مغز
✍️گویند: دانایی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا میکنند.به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد.
یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن،
گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند.
فرد دانا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند: تو چرا گریه میکنی؟
گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا میکردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.
دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم یا پیر شدیم، آن را رها کرده و برای همیشه میرویم✔️
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
💠#داستان
👈 ورود شیطان!
✅روایت شده که روزی شخصی با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) نشسته بود. مردی آمد و شروع کرد به آن شخص ناسزا بگوید.
آن شخص از او روی برگرداند و توجهی نکرد، اما او ناسزا گفتن خود را شدت بخشید.
🔹آن شخص هم خشمگین شد و دشنام های او را پاسخ داد.
🌺در این هنگام رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) برخاست و روانه شد.
🔻آن شخص از جای بلند شد به دنبال ایشان رفت و گفت: یا رسول الله! چرا تا زمانی که آن مرد مرا دشنام می داد حرفی نزدی و نشسته بودی و چون من پاسخ دادم، برخاستی؟!
🌺حضرت فرمود: ای مرد! تا زمانی که تو پاسخ نمی دادی و سکوت کرده بودی، فرشته ای آمده بود و از جانب تو جواب او را می داد...
🔥چون تو خشمگین شدی، فرشته رفت و شیطان وارد شد. با آمدن شیطان،من از جای برخاستم.
📒به نقل از: تفسیر کشف الاسرار، رشیدالدین میبدی، ج 2، ص 276
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
💕شش کار را
مخفی انجام دهید
تا کـــه سعـــادتمنـــد شوید :
1⃣ در حضور فقیر ،
دم از مــــال و منـالــت نـــــزن
2⃣در حضور بیمار
سلامتیت را به رخش نکش
3⃣در حضور ناتوان
هیچوقت قدرت نمایی نکن
4⃣در برابر غصهدار
بر هیچچیز خوشحالی نکن
5⃣در برابر زندانی
آزادیت رو جلوه نمایی نکن
6⃣در برابر یتیم
از نعمت پـدر و مادرت نگـو
💕💙💕
ایرانیا ﯾﮏ ﺩﺍﻋﺸﯽ ﺭﺍ ﻟﺐ ﻣﺮﺯ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ...
ﺩﺍﻋﺸﯿﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺭﺍ ﺳﺎﻋﺖ 12 ﺑﮑﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺎ پیامبر ﺑﺨﻮﺭﻡ
ایرانیه ﮔﻔﺖ :ارواح بابات .... ﺳﺎﻋﺖ 2 میکشمت ﮐﻪ ﻇﺮﻓﺎرو ﺑﺸﻮﺭﯼ ...😆😂
#خندیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
⛱پیرمردی که فقط 8 تار مو روی سرش داشت,به آرایشگاه رفت،آرایشگر باعصبانیت پرسید:
"موهایتان راکوتاه کنم یا بشمارم؟
پیرمرد لبخند زدوگفت"رنگشان کن"
زندگی یعنی لذت بردن ازهرآنچه داری!
💕💙💕
سه دسته از آدما هستن که خیلی رو مُخ هستن😑😏
1- اونایی که وقتی داری فیلم می بینی فکر میکنن تو نمی فهمی و هی واست توضیح میدن
2- اونایی که وقتی کنارت ایستادن برای اینکه حواست به حرفاشون باشه هی با آرنج به پهلوت میزنن
3- و اونایی که وقتی داری با تلفن صحبت میکنی هی میپرسن کیه؟ کیه؟😁😂 .
#خندیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
#سوادزندگی
مراقب معاشرت هات باش..
با فک فامیل و دوست و آشنات....
همه اونایی که حرفاشون،کنایه و تیکه و زخم زبون و دخالت هاشون،مشاوره هاشون،میتونه تو و روحیت و زیر و رو کنه...
محکم باش...
نه گفتن رو یاد بگیر...
آرامش خودت، همسرت و زندگیت رو در نظر بگیر...
مردم یه حرفی میزنن و میرن پی خوشی و زندگی خودشون ولی تو میمونی و زندگیت و یه مغز شسته شده و عواقب اهمیت دادن به حرفاشون و دهن بینی هات...
یادت باشه که ساعات زندگیت رو به افق آدم های ارزون قیمت کوک نکنی؛
یا خواب میمونی یا از زندگی عقب...
💕❤️💕
🔺 دانشجویی برگه امتحانی را سفید داد و روی آن نوشت:
سکوتم نشانه ی نداشتن معلومات نیست
آنچه در ذهن من است قابل بیان نیست.
به او مدرکی دادند که در آن نوشته شده بود:
رد شدنت نشانه ی شکستت نیست
بلکه بامزه بودنت ارزش دیدن دوباره ات در سال آینده را دارد 😂
#خندیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
✅یک نکته از قرآن
✍️ کارمند بانک یکبار از مشتری پول میگیرد و یکبار پول میدهد، نه وقتی که پول میگیرد خوشحال است و نه وقتی میپردازد ناراحت است. زیرا میداند امانتداری بیش نیست.
قرآن میفرماید آنگونه باشید که اگر چیزی از دست دادید تأسف نخورید و اگر چیزی به دست آوردید سرمست نشوید. (حدید۲۳)
💕💙💕
😁شوخي😂
شخصی می گفت :
اگر انسان نيمي از دين را انجام دهد و نيمي را انجام ندهد ، خدا هم مي تواند نيمي از دعاهاي ما را اجابت كند و نيمي را رها كند
مثل من که همیشه دعا می کردم "خدايا ، داماد خر پولي را نصيب من كن
" خدا هم دامادي به ما داده كه خر هست اما پول ندارد .
#خندیدنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
💠#داستان
💥 کینه مار
✍️کسى مىخواست زیرزمین خانهاش را تعمیر کند .
در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود .
آنها را برداشت و در کیسهاى ریخت و در بیابان انداخت .
🪱وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچههایش را ندید ، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است ؛
به همین دلیل کینه او را برداشت .
🪱مار براى انتقام ، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود ، ریخت .
از آن طرف ، مرد ، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانهشان بازگرداند .
🪱وقتى مار مادر ، بچههاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماستها بر زمین ریخت.
شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد .
🪱این کینه مار است ،
امّا همین مار ، وقتى محبّت دید ، کار بد خود را جبران کرد ،
امّا بعضى انسانها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند ، ذرّهاى از کینهشان کم نمىشود.
امام علی علیه السلام:
✍️دنیا کوچک تر و حقیر تر و ناچیز تر از آن است که در آن از #کینه ها_پیروى شود