014-Shokuhe-Yas-www.Ziaossalehin.ir-J10.mp3
8.76M
🎧#کتاب_گویا
💠 #شکوه_یاس:شرحی مختصر بر خطبه فدک
👈فصل دهم ( فصل قبل 👈 https://eitaa.com/hal_khosh/31991
🔹راوی: بهروز رضوی
🔸سخنران: سید حمید خوئی، محسن فرهمند آزاد
▪️قالب: روایی
▫️ناشر: پایگاه اینترنتی ضیاء الصالحین
✅ادامه دارد
#شنیدنی
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
🔵 کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠#داستان
🔻کاسه چوبی
پيرمردي ضعيف و رنجور تصميم گرفت با پسر و عروس و نوه ي چهارساله اش زندگي کند.
دستان پيرمرد مي لرزيد،چشمانش تار شده بود و گام هايش مردد و لرزان بود.
اعضاي خانواده هر شب براي خوردن شام دور هم جمع مي شدند اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را تقريبا برايش مشکل مي ساخت.
نخود فرنگي ها از توي قاشقش قل مي خوردند و روي زمين مي ريختند، يا وقتي ليوان را مي گرفت غالبا شير از داخل آن به روي روميزي مي ريخت. پسر و عروسش از آن همه ريخت و پاش کلافه شدند.
پسر گفت: «بايد فکري براي پدربزرگ کرد. به قدر کافي ريختن شير و غذا خوردن پر سر و صدا و ريختن غذا بر روي زمين را تحمل کرده ام.
پس زن و شوهر براي پيرمرد، در گوشه اي از اتاق ميز کوچکي قرار دادند. در آنجا پيرمرد به تنهايي غذايش را مي خورد، در حالي که ساير اعضاي خانواده سر ميز از غذايشان لذت مي بردند و از آنجا که پيرمرد يکي دو ظرف را شکسته بود حالا در کاسه اي چوبي به او غذا مي دادند.
گهگاه آنها چشمشان به پيرمرد مي افتاد و آن وقت متوجه مي شدند هم چنان که در تنهايي غذايش را مي خورد چشمانش پر از اشک است. اما تنها چيزي که اين پسر و عروس به زبان مي آوردند تذکرهاي تند و گزنده اي بود که موقع افتادن چنگال يا ريختن غذا به او مي دادند.
اما کودک چهارساله اشان در سکوت شاهد تمام آن رفتارها بود.
يک شب قبل از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازي با تکه هاي چوبي ديد که روي زمين ريخته بود.
با مهرباني از او پرسيد: «پسرم، داري چي مي سازي؟»
پسرک هم با ملايمت جواب داد: «يک کاسه چوبي کوچک، تا وقتي بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدهم.» و بعد لبخندي زد و به کارش ادامه داد.
اين سخن کودک آن چنان پدر و مادرش را تکان داد که زبانشان بند آمد و سپس اشک از چشمانشان جاري شد.
آن شب مرد جوان دست پدر را گرفت و با مهرباني او را به سمت ميز شام برد.
قدرت درک کودکان فوق العاده است.
چشمان آنها پيوسته در حال مشاهده، گوشهايشان در حال شنيدن و ذهنشان در حال پردازش پيام هاي دريافت شده است.
اگر ببينند که ما صبورانه فضاي شادي را براي خانواده تدارک مي بينيم، اين نگرش را الگوي زندگي شان قرار مي دهند.
#خواندنی
🔵 کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🔸واحد اندازه گیری انسانیت دست هایی است که گرفتیم
🔹گره هایی است که از مشکلات دیگران باز کردیم
🔸دلهایی است که به دست آوردیم....
💠#داستان
👈گریه برای خویش
.
ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺯﺍﻫﺪﻯ ﺩﺭ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﺭﺳﻴﺪ، ﺧﻮﻳﺸﺎﻧﺶ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﺩ ﻭﻯ ﺩﺭ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﺴﺘﻨﺪ.
ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺎﻧﻴﺪ. ﻭﻯ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺎﻧﻴﺪﻧﺪ.
ﺭﻭ ﺳﻮﻯ ﭘﺪﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﭘﺪﺭ! ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟
ﮔﻔﺖ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﮕﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﻯ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﻤﻴﺮﺩ ﻭ پشتم ﺑﺸﻜﻨﺪ.
ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﻴﺪ ﻣﻰ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﻯ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻦ ﻛﻨﻰ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﻟﻴﻦ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻰ.
ﺭﻭﻯ ﺳﻮﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻳﺘﻴﻢ ﺷﺪﻳﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺫﻟﻴﻞ ﮔﺸﺘﻴﻢ.
ﺭﻭ ﺳﻮﻯ ﻋﻴﺎﻝ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ نگه ﺩﺍﺭﻡ ﺍﻳﻦ ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﺭﺍ؟
ﮔﻔﺖ: ﺁﻩ! ﺁﻩ! ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ، ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ، ﻫﻴﭽﻜﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭼِﺸَﻢ ﺗﻠﺨﻰ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻭ ﭼﻪ ﮔﻮﻳﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﻛﺮﺩﺍﺭ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ؟
ﺍﻳﻦ ﺑﮕﻔﺖ ﻭ ﺑﺨﺮﻭﺷﻴﺪ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻛﺮﺩ.
📗 #ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ_ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ
✍️ ﻭﺍﻋﻆ ﺑﻴﻬﻘﯽ
#خواندنی
🔵 کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود،
ثروتمندی مغروری به او رسید و با تکبر گفت: بکار ؛
بکار که از تو کاشتن است و از ما خوردن!
کشاورز نگاه معنا داری ب او انداخت و گفت: دارم یونجه میکارم!!!😆😆
#خندیدنی
@hal_khosh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر منو میزنی بگیر که اومد😂😂😂.
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄
@khandehpak
🌸#قال_الله تبارک و تعالی 🌸
💠بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌺 إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٩﴾
مسلماً دینِ [واقعی که همه پیامبران مُبلّغ آن بودند] نزد خدا، اسلام است.
و اهل کتاب [درباره آن] اختلاف نکردند مگر پس از آنکه آنان را [نسبت به حقّانیّت آن] آگاهی و دانش آمد،
این اختلاف به خاطر حسد و تجاوز میان خودشان بود؛
و هر کس به آیات خدا کافر شود [بداند که] خدا حسابرسی، سریع است. (۱۹)
🟢 خدا در حالی که برپا دارنده عدل است [با منطق وحی، با نظام مُتقن آفرینش و با زبان همه موجودات] گواهی می دهد که هیچ معبودی جز او نیست؛
🔸و فرشتگان و صاحبان دانش نیز گواهی می دهند که هیچ معبودی جز او نیست؛
🔹معبودی که توانای شکست ناپذیر و حکیم است. (۱۸)
👈آیه ﴿ 19 ﴾سوره مبارکه #آل_عمران
@hal_khosh
🌴✨👈 حکمت 45 #نهج_البلاغه👉✨ 🌴
✅ حب علی علیه السلام ، معیار ایمان
🔸 و قَالَ علیه السلام:
💠 لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي؛ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ، فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ (صلی الله علیه وآله) أَنَّهُ قَالَ: “يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ”.
💠 اگر به اين شمشيرم بر بينى مؤمن زنم كه با من دشمن شود، دشمن نشود
و اگر همه جهان را به كام منافق ريزم كه با من دوست گردد، دوست نگردد.
و اين، از آن روست، كه حكم خداى بر زبان پيامبر امّى (صلى الله عليه و آله) گذشت كه فرمود:
يا على، مؤمن تو را دشمن نشود و منافق دوست نگردد.
@hal_khosh
🟢#داستانهایی_از_زندگانی_حضرت_زهرا_علیها_سلام
🔸در طلب دنيا و حصول به آخرت
در حديثى از سويد بن غفله آمده كه على عليه السلام به پيشامدى سخت گرفتار شد.
فاطمه سلام الله عليها به نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رفت و در زد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: من احساس مى كنم محبوبم بر در ايستاده است . اى ام ايمن ! برخيز و بنگر.
پس ام ايمن در را گشود، فاطمه به خانه پيامبر قدم نهاد.
پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم خطاب به او فرمود: تاكنون در چنين هنگامى نزد ما نمى آمدى ؟!
فاطمه سلام الله عليها گفت : اى رسول خدا! خوراك فرشتگان در نزد خداى چيست ؟
پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم فرمود: حمد و ثناى خداست .
پس فاطمه عرض كرد: خوراك ما چيست ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: سوگند به آن كه جانم به دست اوست ، در خانه آل محمد يك ماه است كه آتشى بر افروخته نشده . اينك پنج كلمه كه جبرئيل به من آموخته است ، به تو ياد مى دهم . فاطمه سلام الله عليها گفت : اى رسول خدا، اين پنچ كلمه كدام است ؟
پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
يا رب الاولين
و الاخرين ،
يا ذا القوة المتين ،
يا راحم المساكين
و يا ارحم الراحمين .
فاطمه سلام الله عليها بازگشت . همين كه چشم على عليه السلام به او افتاد، گفت : مادر و پدرم به فدايت . اى فاطمه ! چه خبرى آوردى ؟
گفت : براى كارى دنيايى رفتم و براى آخرت بازگشتم .
على عليه السلام به او فرمود: آنچه پيش روى دارى ، بهتر است .
📚ترجمه و متن امالى شيخ مفيد، ص 306.
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
🔵کانال حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92