eitaa logo
جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها
7.3هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
8.7هزار ویدیو
222 فایل
رصدها و ارتباط با مسؤول جنبش، فقط در تلگرام: T.me/h_info شعارجنبش: «حلال‌زادگی مهمترین مؤلفه تمدن‌سازی نوین اسلامی» t.me/halalzadeha instagram.com/halalzadeha3 youtube.com/c/halalzadeha1 twitter.com/halalzadeha eitaa.ir/halalzadeha
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ بعضی آقایان وقتی وارد خانه می‌شوند و محیط خانه را نامرتب می‌بینند یا متوجه می‌شوند که غذا آماده نیست، اعتراض می‌کنند. ✴️ مواقعی بود که بخاطر موقعیت کاری یا بچه‌داری نمی‌توانستم غذا آماده کنم یا خانه را مرتب کنم. 🥘 ✳️ وقتی مصطفی وارد می‌شد از او عذرخواهی می‌کردم❤️ از ته قلبش ناراحت می‌شد و می‌گفت: «تو وظیفه‌ای نداری که برای من غذا درست کنی. تو وظیفه‌ای نداری که خانه را مرتب کنی. این وظیفه من است و حتما من این‌جا کم کاری کردم». ✴️ بعد با خنده به او می‌گفتم:‌ «پس من چه کاره هستم و وظیفه من چیست؟» ✳️ مصطفی هم پاسخ می‌داد: «وظیفه تو فقط تربیت بچه‌هاست. بقیه کارهای خانه وظیفه من است. اگر خودم بتوانم کارهای خانه را انجام می‌دهم و اگر نتوانستم باید با کسی هماهنگ کنم که این کارها را برای تو انجام دهد». 💖 زندگی با مصطفی خیلی شیرین بود. خیلی شیرین بود. 🔰 به نقل از همسر شهید مصطفی صدرزاده ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @Halalzadeha
🏡 خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. 🔸 رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الآن تو ذهنم موند. ✍ | فاطمه زهرا ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
📸 https://b2n.ir/600647 💎 دختر خانه بودم داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم، مصاحبه‌ای بود با شهردار شهرمان.🌸‌ یک خورده که حرف زد، خسته شدم . سرش را انداخته بود پایین و آرام آرام حرف می‌زد با خودم گفتم این دیگه چه جور شهرداریه ؟ حرف زدن هم بلد نیست.😕‌ 🔸 بلند شدم و تلویزیون را خاموش کردم چند وقت بعد همین شهردار شریک زندگیم شد.😍 روز عقد کنان بود.‌💍 زن‌های فامیل منتظر بودند داماد را ببینند وقتی آمد گفتم اینم آقای داماد کت و شلوار پوشیده و کراواتش را هم زده داره میاد. مرتب و تمیز بود با همان لباس‌های سپاه فقط پوتین‌هایش کمی خاکی بود. دیر به دیر می‌آمد. اما تا پایش را می‌گذاشت توی خانه بگو بخندمان شروع می‌شد.😂🙈‌ خانه‌مان کوچک بود گاهی صدای‌مان می‌رفت طبقه‌ی پایین.‌😁‌‌ . یک روز همسایه بهم گفت: « به خدا این‌قدر دلم می‌خواد یک روز که آقا مهدی میاد خونه در خونه‌تون باز باشه من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگه چی‌ می‌گید این‌قدر می‌خندید؟🤗☺‌ مهدی باکری 🌷 🌷🌱‌‌ 🌷 ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
48.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ عاشقانه‌های دهه هفتادی‌ها ❤️ 💞 | «نامه‌ای از دمشق»، روایت عاشقانه‌ای از زندگی شهید مدافع حرم عباس دانشگر که تنها پس از ۲ ماه نامزدی با همسر خود به سوریه رفت و در آنجا به شهادت رسید. لینک پخش آنلاین: doctv.ir/Program/160466 🔺 شهید دانشگر از اندیشه‌جویان کلبه کرامت بودند 📹 همچنین استاد در تاریخ ۹ بهمن ۹۹، در جلسه ۹۰۶ کلبه کرامت با عنوان چهار بیانیه‌ی عشق و اصطناعت، به بررسی این اثر پرداختند. 🌐 Instagram.com/kolbehkeramat ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
🔸 غاده می‌گوید وقتی مصطفی به خواستگاریم آمد مادرم گفت شما نمی‌توانید با او ازدواج کنید او دختریست که وقتی از خواب بیدار شده تا مسواک بزند، تختش مرتب و لیوان قهوه‌اش حاضر، شما هم که نمی‌توانید برایش مستخدم بگیرید. 👤 مصطفی گفت نمی‌توانم برایش مستخدم بگیرم اما تا زنده‌ام تختش را مرتب و قهوه‌اش را آماده می‌کنم. 👌‏و تا قبل از شهادت این‌طور بود. 📌 پ.ن: حالا می‌توانیم درک کنیم جمله‌ی مصطفی را: وقتی عقل عاشق می‌شود عشق عاقل می‌شود آن‌گاه شهید می‌شوی | سیده زینب موسوی 🇵🇸🇱🇧🇮🇷 ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡  @HalalZadeha
📸 https://b2n.ir/600647 💎 دختر خانه بودم داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم، مصاحبه‌ای بود با شهردار شهرمان.🌸‌ یک خورده که حرف زد، خسته شدم . سرش را انداخته بود پایین و آرام آرام حرف می‌زد با خودم گفتم این دیگه چه جور شهرداریه ؟ حرف زدن هم بلد نیست.😕‌ 🔸 بلند شدم و تلویزیون را خاموش کردم چند وقت بعد همین شهردار شریک زندگیم شد.😍 روز عقد کنان بود.‌💍 زن‌های فامیل منتظر بودند داماد را ببینند وقتی آمد گفتم اینم آقای داماد کت و شلوار پوشیده و کراواتش را هم زده داره میاد. مرتب و تمیز بود با همان لباس‌های سپاه فقط پوتین‌هایش کمی خاکی بود. دیر به دیر می‌آمد. اما تا پایش را می‌گذاشت توی خانه بگو بخندمان شروع می‌شد... 😂 خانه‌مان کوچک بود گاهی صدای‌مان می‌رفت طبقه‌ی پایین.‌😁‌‌ . یک روز همسایه بهم گفت: « به خدا این‌قدر دلم می‌خواد یک روز که آقا مهدی میاد خونه در خونه‌تون باز باشه من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگه چی‌ می‌گید این‌قدر می‌خندید؟🤗☺‌ ❤️ ۲۵اسفند سال شهادت مهدی باکری تبریک و گرامی باد 🌷 🌷🌱‌‌ 🌷 ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
🔸مهدی هیچ‌وقت از غذا ایراد نمی‌گرفت یه بار آش ماست درست کردم یادم رفت نمک بریزم، هیچی نگفت پرسیدم مهدی به نظرت چیزی کم نداره گفت نه..‌. گفتم اما نمک نداره... گفت غذاست دیگه بی‌نمک هم می‌شه خورد ... | 🔰همسر ‎ 👤 Zahra Haj Hosseini ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡  @HalalZadeha
⭕️ بعضی آقایان وقتی وارد خانه می‌شوند و محیط خانه را نامرتب می‌بینند یا متوجه می‌شوند که غذا آماده نیست، اعتراض می‌کنند. ✴️ مواقعی بود که بخاطر موقعیت کاری یا بچه‌داری نمی‌توانستم غذا آماده کنم یا خانه را مرتب کنم. 🥘 ✳️ وقتی مصطفی وارد می‌شد از او عذرخواهی می‌کردم❤️ از ته قلبش ناراحت می‌شد و می‌گفت: «تو وظیفه‌ای نداری که برای من غذا درست کنی. تو وظیفه‌ای نداری که خانه را مرتب کنی. این وظیفه من است و حتما من این‌جا کم کاری کردم». ✴️ بعد با خنده به او می‌گفتم:‌ «پس من چه کاره هستم و وظیفه من چیست؟» ✳️ مصطفی هم پاسخ می‌داد: «وظیفه تو فقط تربیت بچه‌هاست. بقیه کارهای خانه وظیفه من است. اگر خودم بتوانم کارهای خانه را انجام می‌دهم و اگر نتوانستم باید با کسی هماهنگ کنم که این کارها را برای تو انجام دهد». 💖 زندگی با مصطفی خیلی شیرین بود. خیلی شیرین بود. 🔰 به نقل از همسر شهید مصطفی صدرزاده 📌 یکم آبان، سال شهادت مصطفی صدرزاده ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @Halalzadeha
48.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ عاشقانه‌های دهه هفتادی‌ها ❤️ 💞 | «نامه‌ای از دمشق»، روایت عاشقانه‌ای از زندگی شهید مدافع حرم عباس دانشگر که تنها پس از ۲ ماه نامزدی با همسر خود به سوریه رفت و در آنجا به شهادت رسید. 🎊 به مناسبت یکم ذی‌الحجه، سال پیوند شگرف بهانه‌های خلقت هستی، حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) 🎉 لینک پخش آنلاین: doctv.ir/Program/160466 🔺 شهید دانشگر از اندیشه‌جویان کلبه کرامت بودند 📹 همچنین استاد در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۹۹، در جلسه ۹۰۶ کلبه کرامت با عنوان چهار بیانیه‌ی عشق و اصطناعت، به بررسی این اثر زیبا پرداختند. 🌐 Instagram.com/kolbehkeramat ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha