eitaa logo
حال خوب...
259 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
116 فایل
أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(رعد- 28) یا صاحب الزمان لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی چه حکایتی تو و سرزدن به خیال ما، چه ترحمی چه عنایتی! برآنیم تا قدمی در زمینه سازی ظهور برداریم ان شا الله... ارتباط با مدير کانال @ramaziii
مشاهده در ایتا
دانلود
قتلگه دریای خون شد شمر با خنجر برون شد..
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۰۸_۱۹_۰۸_۱۵_۰۶_۴۹۳.mp3
5.22M
🔳«السَّلامُ عَلَيكَ يا ابا عبدالله الحسین»🔳 ⚫ روضه گودال قتلگاه یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
4_5913364286561846181.mp3
5.39M
🎙نواهنگ «شبیه مادر ...» به زهرایی شبیه مادرم من ویژه شب شام غریبان حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گوشهٔ مقنعهٔ حضرت زینب سلام‌الله‌علیها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرحوم سید محمد باقر سلطان آبادی نقل می‌کند که در بروجرد به چشم‌درد شدید مبتلا شدم و زخمی در چشمم ایجاد شد و ورم کرد. هر چه مداوا کردم، خوب نشد. آمدم سلطان آباد و به اطباء مراجعه کردم؛ ولی روزبه‌روز درد شدید‌تر شد. بعضی از پزشکان می‌گفتند «این مرض علاج ندارد.» بعضی می‌گفتند :«به مدت شش ماه معالجه می‌کنند، اگر خوب شدنی باشد، معلوم می شود.» روز به روز دردم بیشتر شد؛ به طوری که سیاهی چشمم گرفته شد و از شدت درد شب‌ها خواب نداشتم. چند روز بعد، یکی از رفقای من برای خداحافظی آمد. راهی کربلا بود. تا گفت می‌خواهم به کربلا بروم، من هم پیش خود گفتم: تا کی با این درد بسازم؟ بنابراین بروم پیش طبیب حقیقی، سر قبل امام حسین علیه‌السلام شاید خداوند به برکت ابی‌عبدالله علیه‌السلام نظر عنایتی کند و بیماری برطرف شود. سید به وظیفه‌اش در مراجعه به طبیب عمل کرده بود، احساس می‌کرد دیگر از اسباب مادی کاری ساخته نیست و باید به در خانهٔ کسی برود که تربتش شفاست و فوق همهٔ داروها و درمان‌ها عمل می‌کند. برخی ایشان را از رفتن به سفر منع می‌کردند و می‌گفتند اگر حرکت کردی، تا منزل دوم کور می‌شوی؛ اما سید تصمیم خود را گرفته بود و آن‌ها نمی‌توانستند منصرفش کنند. آقا سید محمد باقر می‌فرمود: اگر مردنی باشم، چه بهتر در این راه بمیرم. قافله حرکت کرد. به منزل اول رسیدم. درد شدید شد. همه تصمیم گرفته بودند شماتت کنند و گفتند برگرد. اهل دلی که در میان کاروان ما بود. به من گفت:« خوب کردی آمدی راه همین است. شفا بر سر قبر حسین علیه‌السلام است. من نه سال گرفتار مرض قلب بودم. آخرش رفتم سر قبر حسین علیه‌السلام و از خدا شفا گرفتم.» به منزل دوم رسیدم، درد شدیدتر شد، ورم زیادتر شد و اصلا خوابم نمی‌برد. نزدیک سحر دردم آرام‌تر شد. در عالم رویا حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها را دیدم که گوشهٔ مقنعه‌اش را به چشم من کشید. از خواب بیدار شدم، دیدم هیچ دردی ندارم. با کمال آرامش به رفقا گفتم :«راحت شدم و چشمم خوب شد.» اهالی کاروان باور نکردند. حرکت کردیم و در بین راه دردی احساس نکردم. پیش خود گفتم :« کاش روی چشمم را باز می کردم تا به دیگران ثابت کنم که شفا پیدا کردم.» روی چشمم را که باز کردم، همه فهمیدند که چه عنایتی شده است. کتاب منبر «ازدحام تن‌ها اجتماع دل‌ها» مجلس یازدهم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
! خون پاک شهدا منتظر توست بیا! سرِ مصباحِ هدا منتظر توست بیا! وارث خون خدا و پسر خون خدا به خدا خون خدا منتظر توست بیا! صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد روز ما و شب ما منتظر توست بیا! بر سر گنبد زرین حسین ابن علی پرچم کرب و بلا منتظر توست بیا! علم و مشک و لب خشک جگرسوختگان دستِ افتاده جدا منتظر توست بیا! فرق بشکسته زینب، سر خونین حسین که جدا شد ز قفا منتظر توست بیا! بر سر نی سر جدّت به عقب برگشته طفل افتاده¬زپا منتظر توست بیا! آفتابی که چهل جا به سر نی تابید در دل طشت طلا منتظر توست بیا! آن یتیمی که سر پاک پدر را بوسید ناله زد «یا ابتا»، منتظر توست بیا! بر ظهور تو دعا بر لب «میثم» تا کی؟ تو دعا کن که دعا منتظر توست بیا! ▫️غلامرضا سازگار