#منظر_رندان
موضوع: #عمر / #نفس / #عشق
قالب شعر: #غزل
وزن: #مفاعلنفعلاتنمفاعلنفعلن
شاعر: #سید_مهدی_طباطبایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ز پیرمرد غریبی به سن و سال دویست
سوال کردم از این طول عمر، نفع تو چیست؟
نگاه کرد به بالا و لب گزید و نشست
سپس غمین شد و دستی به ریش برد و گریست
جواب داد که کار زمانه برعکس است
اگرچه حرص ندارم به عمر، باید زیست!
پس از سکوتِ کمی، زیر لب کلامی گفت؛
که ای عزیز دل من! عزیز تر ز تو کیست؟
بیا به جان عزیزت، بگیر جان مرا
که تن فدای تو کردن، کمالِ بیادبیست
ز شرمساری و رنج وجود داشتنش
مقیم کوی تو، یکدم، نمیتواند زیست
ز من که تجربه دارم نصیحتی بشنو؛
که بهتر از ثمن عشق در دو عالم نیست!❤️
دویست سال گذشت و هنوز ناکامم
ز عمر بهره بَرَد آنکه در درون نگریست💔
🆔@halghe_rendan