#منظررندان
#قرارگاهرندان
گونه: #مدح
موضوع: #امامحسن
قالب شعر: #غزل
وزن: #فعلاتنفعلاتنفعلاتنفعلن
شاعر: #سیّدمحمّدجوادشرافت
مشابه: #دارماززلفسیاهشگلهچندانکهمپرس
ــــــــــــــــــــــــ
مضمون بیبدیل غزلها تبسمت
میآورد به وجد غزل را تبسمت
غمگینترین روایت دنیاست اشک تو
شیرینترین حکایت دنیا تبسمت
در هر نگاه تو چقدر غم نشسته است
غم میچکد ز چشم تو اما تبسمت...
یک شهر پیش روی تو دشنام هم دهد
پاسخ نمیدهی تو مگر با تبسمت
شیرینتر است نزد فقیران کدامیک
خرمای دست بخشش تو یا تبسمت؟
▫️پاسخ رهبر انقلاب به شاعران: تقدیر این است که از دیدار شوقانگیز شما محروم باشم
رهبر انقلاب در پاسخ به نامه تعدادی از شاعران و رئیس سازمان تبلیغات که در حوزه هنری برای شب شعر گرد هم آمدهاند، درباره لغو دیدار هرساله با شاعران بهخاطر شیوع کرونا نوشتند:
🔹به جناب آقای قمی بگویید: فروکاستن جلسه شیرین و با صفای همیشگی به یک دیدار دورادور تصویری، دل مشتاق را که آرام نمیکند هیچ، کام انسان را هم به نحوی تلخ میکند. تقدیر الهی فعلا این است که حقیر از آن دیدار شوقانگیز محروم باشم.
🔹میتوان با نگاه شاعرانه اینجور حوادث را ناز دستگاه حکمت الهی شمرد و بر احساس نیاز و اظهار نیاز افزود، یا به قول صائب: نسازد لنترانی چون کلیم از طور مأیوسم/ نمکپرورده عشقم، زبان ناز میدانم.
🔹چند نفر از شاعران عزیز هم در نامه به این حقیر، اظهار لطف فراوان کرده و همان درخواست را مطرح کردند. سلام و تشکر مرا به آنها برسانید و همین پاسخ را بدهید.
4_5782631782788631141.mp3
16.81M
#قرارگاهرندان
#ضیافترندان
#ولادتامامحسنعلیهالسّلام
#گروهحنفاء
💐السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بن علی💐
🏷عنوان:🌙“والتّین”
🖋به قلم: مسکین
🗣با نوای: گروه حنفاء
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚠️لطفاً پیاله هایتان را دم دست قرار دهید...
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
#دردانه
#تک_بیت
#کریمانه
بارها افطار خود را قبل موعد خوردهام
بس که از زیبایی ات الله اکبر گفته اند!
#امین_شیرزادی
#دردانه
#تک_بیت
#کریمانه
تو شیرزاده و شیری، چقدر نادان است!
کسی که برده ز خشمت پناه بر جملی
#احمدحیدری
#دردانه
#قرارگاهرندان
#حاجمحمّدصمیمی
فهم از شأن تو جدا مانده
چند گام از تو تا خدا مانده
نیمهی ماه آمدی ببری
هر که را بین راه، جا مانده
41.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قرارگاهرندان
#ضیافترندان
#ولادتامامحسنعلیهالسّلام
#گروهنواییاس
🌺السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللّٰهِ🌺
🏷عنوان:🌙“جان جهان”
🗣با نوای: گروه نوای یاس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
⚠️لطفاً پیاله هایتان را دم دست قرار دهید...
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
#بخش1
#منظررندان
#قرارگاهرندان
گونه: #مدح
موضوع: #امامحسن
قالب شعر: #ترکیببند
وزن: #مفعولمفاعیلنمفعولمفاعیلن
شاعر: #مجتبیروشنروان
مشابه: #ایپادشهخوباندادازغمتنهایی
ــــــــــــــــــ
دیشب گذری کردم از کوچه ی میخانه
دیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه
ساقیِ بلاجویان شاداب و لبِ خندان
می داد به سرمستان پیمانه به پیمانه
من بودم و تنهایی در حلقه ی شیدایی
دستی ز کرم آمد ناگاه روی شانه
گفتا منشین خاموش در محفل ما رندان
برخیز غزل خوان شو مستانۀ مستانه
سرمست بخوان یا هو جای نگرانی نیست
مولاست که می بخشد عیدانۀ شاهانه
برخواستم و خواندم یا محسن و یا مُجمِل
ما را بنواز امشب ای لطف کریمانه!
هو هاتفی از یثرب می گفت دم مغرب
افطار بفرمایید از سفره ی جانانه
فرمود کسی مولا فرموده بفرمایید
کردند همه طاعت فرمان ملوکانه
چه سفرۀ رنگینی گسترده به ایوان بود
بسم الله هنگام افطار «حسن جان» بود
ای خال و خط و چشمت تصنیف دل آرایی
نامت حَسن و حُسنت سرچشمه ی زیبایی
هم قامت تو موزون هم صورت تو محشر
پا تا سرت ای مولا! مجموعه ی غوغایی
افلاک همی گردد گِرد قد و بالایت
رخسارْ جهان افروز گیسو شب یلدایی
ای روزی هر روزم وابسته به دستانت
ای کاش که رِزقَم را همواره بیفزایی
اوّل قمر طاها اوّل پسر مولا
اوّل ثمر عشق صدیقه ی کبرایی
ای سفره ی گسترده وی رحمت بی پایان!
ما را بنواز امشب ای رأفت زهرایی
کو حاتم طایی تا پیش تو زند زانو
سالار کریمانی تو حاتم طاهایی
ای حِلم خداوندی اسطوره ی صبری تو
فرمانده بی لشکر سردار شکیبایی
رویای شب و روزم خورشید دل افروزم
عمری ست که با عشقت می سازم و می سوزم
ادامه در پست بعد...👇👇
#بخش2
#منظررندان
#قرارگاهرندان
گونه: #مدح
موضوع: #امامحسن
قالب شعر: #ترکیببند
وزن: #مفعولمفاعیلنمفعولمفاعیلن
شاعر: #مجتبیروشنروان
مشابه: #ایپادشهخوباندادازغمتنهایی
ــــــــــــــــــ
ای نام گران قَدرَت بسم الله قرآن ها
وی جنبش لب هایت آرامش طوفان ها
هر کس غزلی خواند در مِدحَت تو جانا
می بندد و می سوزد دیوان غزل ها را
خورشیدی و چون خورشید سلطانیِ تو محرز
ای سـیطره ات حاکم بر سلطه ی سلطان ها
ای میمنۀ هستی در میسره ی چشمت
وی هم چو علی فاتح در عرصه ی میدان ها
در چـشم بلا خیزت خون همه خوابـیده
ای کشته ی بالفطره از حُسن تو انسان ها
هم عرش تو را خواهد هم فرش تو را خواند
پایی بزن ای عرشی! در گوشه ی ویران ها
لب وا کن و لبیکی آهسته بگو آخر
مُردند به عشق تو این پاره گریبان ها
در پاسخ این پرسش «الملکُ لِمنْ اَلیوم»
رو سوی تو می چرخد انگشت سلیمان ها
فریاد زنم محشر از عمق دل مستم
از طایفه ی عشقم ... مجنون حسن هستم
امشب دل دیوانهْ بی تاب حسن گوید
با دست تهی چشمِ پر آب حسن گوید
عشق تو خیالاتی کرده است مرا آقا
هر شب دل آشفته در خواب حسن گوید
با رحمت و احسانِ چشمانِ پر از خیرت
این عاشق شیدا را دریاب...! حسن گوید
امشب همه ذرات هستی حسنی هستند
خورشید، زُحل، ناهید، مهتاب حسن گوید
کی غلغله می افتد؟ در جان همه عالم...
وقتی لبِ عطشانِ ارباب حسن گوید
ذرات به توصیف اوصاف تو مشغولند
سجاده و تسبیح و محراب حسن گوید
ای محور بخشایش در ماه عنایت ها
ماه رمضان رب الارباب حسن گوید
ای احسن اسماءِ حُسنای خداوندی
درحُسن تو می بینم غوغای خداوندی
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خائن
#نامردمیدان
#محمّدمهدیسیّار
#حاجمیثممطیعی
شطرنج بازان سیاست را بگویید
تا کی اسیر حرص و ترس و آرزوید؟
تا کی چنین در قید و بند رنگ و نیرنگ؟
فردا چه خواهد ماند، از این نام جز ننگ؟
جز رنج از این شطرنج مردم را چه حاصل؟
کافیست سعی بی صفا، این سعی باطل
کافیست جنگ زرگری، بازی تمام است
تا کی چنین پرده دری؟ بازی تمام است
تا کی در این کشور نفوذی ها بتازند؟
هر دم به رنگی خلق را آشفته سازند؟
تا کی بماند حرف مردم زیر آوار؟
تا کی بماند درد مردم بی پرستار؟
از بردن نام شهیدان شرمتان باد
چون طشت رسوایی تان از بام افتاد
مردم صفای مرد میدان را که دیدند
از وعده های بی عمل ها دل بریدند
شاعر: محمدمهدی سیار
#معراج
#قاف
#یاسینحجازی
#پیامبراکرم
... ندا آمد که :« یا محمّد! فراتر آی!»
شادُروانِ سبز زیر قدمِ من پدید آمد. مرا برگرفت و در ملکوتِ أعلا می گردانید.
ندا می آمد که« اُدنُ یا محمّد!»
در هر ندایی خدای من مرا چهل حاجت روا می کرد تا هزار حاجتِ مرا روا کرد.
چون به کنارِ عرش رسیدم، قطرهای آب بر زبانِ من چکید: شیرین تر از اَنگَبین! سردتر از برف!
ندا آمد که« محمّد! چُنان که قطره شیرین بود، من اسلام را در دِلِ امتِ تو شیرین گردانیدم و چُنان که آن سرد بود، من کفر را به دلِ امّتِ تو سرد گردانیدم.»
رسول گفت:
هرگز چشندگان شیرین تر از آن چیزی نچشیده بودند.
و خدای بدان قطره علمِ اوّلین و آخرین به من داد.
[رسول] نزدیک شد به خدای...(نزدیک مقدار دو کمان بود از کمان های عرب.)
ــــــــــــــ
پی نوشت: اثر تصویری فوق از آثار استاد #حسنروحالأمین می باشد.
به جهت پیوستن به #حلقۀرندان و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd